محتشم کاشانی
غزل ها از رسالهٔ جلالیه
شماره ۱۲: هم شب شاهی در درویش فرخ فال زد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بخت چون بر نقد دولت سکهٔ اقبال زد هم شب شاهی در درویش فرخ فال زد جسم خاکی شد سپند و بستر آتش آن زمان کان گران تمکین در این مضطرب احوال زد طایر گرم آشیان خواب از وحشت پرید فتنهٔ تیری از کمین بر مرغ فار غبال زد ساقی دولت به دستم ساغری پر فیض داد مطرب عشرت به گوشم نغمهٔ پر خال زد آن که می کشتش خمار هجر در کنج ملال از شراب وصل ساغرهای مالامال زد پیش از آن کاید به اقبال آن شه اقلیم حسن جانم از تن خیمه بیرون بهر استقبال زد محتشم زد بر سپاه غم شبیخون شاه وصل بر به ملک دل ز عشرت خیمهٔ اجلال زد محتشم کاشانی