کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نهان که می‌کند این درد آشکارهٔ ما

    که راست چاره که از دست رفت چارهٔ ما

    هزار کوه بلا بر دلم فرود آمد

    زهی تحمّل سنگین دل چو خارهٔ ما

    نگار ما به کنار آمد و کناره گرفت

    فغان ز حسرت این درد بی کنارهٔ ما

    ستاره خون بچکاند به چشم اگر بیند

    که در محاق نهان شد رخ ستارهٔ ما

    اگر به کوه رسد کوه پاره پاره شود

    حکایت جگر داغ پاره پارهٔ ما

    اگر شراره کشد آتش درون دلم

    به آفتاب رساند ضرر شرارهٔ ما

    چه قطره‌های سرشک چو شیر خون آلود

    که ریخت دیدهٔ ما بهر شیرخوارهٔ ما

    جگر به خون دل آلوده کرد قصّابم

    چه گوشت بود که آویخت از قنارهٔ ما

    مگر که ابروی او در نظر مه نو بود

    که من بدیدم و غایب شد از نظارهٔ ما

    ز رهگذار امل بهتر آنکه برخیزم

    که بر ممّر اجل باز شد گدارهٔ ما

    به جان عاریتی دل مبند ابن حسام

    که می‌رسد ز عقب صاحب استعارهٔ ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha