کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم فدای تو باد ای نسیم عنبر بیز

    به دستگیری افتاده ای چو من برخیز

    چنین که چشم تو هر گوشه ای کمین دارد

    چگونه دل بنشیند به گوشه ی پرهیز

    زبس که آتش رخساره ی تو می افروخت

    بسوخت خرمن تقوای من به آتش تیز

    زدیم در خم زلف گره گشای تو چنگ

    که مفلسیم و نداریم هیچ دست آویز

    بیا که باده و گل را به هم برآمیزیم

    ز دست حادثه ی روزگار رنگ آمیز

    بیار کاسه و از می پرآب رنگین کن

    زخاک پرشده بین کاسه ی سر پرویز

    سوار حادثه هر سو دو اسپه می تازد

    نه رخش ازو بتواند گریخت نه شبدیز

    فضای سینه ام آتش گرفت مردم چشم

    تو مردمی کن و آبی زدیده بر وی ریز

    فضای سینه ام آتش گرفت مردم چشم

    تو مردمی کن و آبی ز دیده بر وی ریز

    بتاخت لشکر غم قلب سینه ابن حسام

    پناه می طلبی خیز و در پیاله گریز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha