کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگار من که میان بسته ام به خدمت او

    هزار شکر که مستظهرم بهمَّت او

    اگر چه در قدمش همچو سایه بی قدرم

    ز فرق ما مرواد آفتاب دولت او

    لبش به دور ازل جرعه ای به ما بخشد

    نمی رود ز مذاقم هنوز لذت او

    اگر چه در لبش آب حیات موجود است

    بسوخت سینه من زآتش محبت او

    بدین قدم نتوانم که راه او پویم

    بدین زبان نتوانم شمرد نعمت او

    کدام سر که توانم فکند در پایش

    کدام دیده که بینا شود به طلعت او

    حواله گر بسوی کعبه گر خرابات ست

    تو دم مزن که برون نیست از مشیَّت او

    مراد گوشه نشینان نعیم حور و قصور

    مراد ما همه او هرکسی و نیّت او

    ز یمن موکبش ابن حسام زنده شود

    گر اتّفاق گذر افتدش بتربت او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha