کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خوشا آن دم که بنشینیم رویاروی دوست

    شکوه دل باز رانم یک به یک با موی دوست

    چون بنفشه بر سر زانوی خدمت سالها

    بوده ام ، باشد که یارم بود هم زانوی دوست

    بر سر آنم که تا سر دارم از دستم دهد

    بر ندارم سر ز خاک رهگذار کوی دوست

    پهلو از پهلو نشینان زان جهت کردم تهی

    تا مگر روزی توانم بود هم پهلوی دوست

    راه دشوار ست و منزل دور و مقصد ناپدید

    سالکی باید که ما را ره نماید سوی دوست

    تا دگر مشک از خطای خود نیارد دم زدن

    گو صبا بر باد ده یک حلقه از گیسوی دوست

    هر کسی را قبله از سویی و روی از جانبی است

    قبله ابن حسام از جانب ابروی دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha