کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روی تو چشم خیره کند آفتاب را

    موی تو خون کند جگر مشک ناب را

    تا ماه در حجاب خجالت فرو رود

    از آفتاب چهره برافکن نقاب را

    خوی بر گل عذار تو ماند بدان که ابر

    بر برگ گل فشانده ز شبنم گلاب را

    کردم سؤال بوسه اشارت به غمزه گفت:

    ما بنده‌ایم غمزهٔ حاضر جواب را

    تا دامنت غبار نگیرد ز گرد راه

    بر خاک راه می‌زنم از دیده آب را

    خواهم که با خیال تو شبها به سر برم

    خود می‌برد خیال تو از دیده خواب را

    نرگس به دور چشم تو اندر خمار ماند

    در سر ز جام لعل تو دارد شراب را

    بلبل به نغمه‌های دلاویز بر چمن

    گوید دعای خسرو مالک رقاب را

    ابن حسام و درگه دولت مآب شاه

    یارب خلل مباد ز چرخ آن مآب را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha