به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فرخی یزدی

فرخی یزدیرباعیاتشماره ۳۱: تا خدمت ابناء بشر پیشه ماست

800عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا خدمت ابناء بشر پیشه ماست

آزادی و صلح و سلم اندیشه ماست

آنکس که کند ریشه بیداد و ستم

از مزرع ویران جهان تیشه ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۳۰: آئینه حق نما دل خسته ماست 2شماره ۳۱: تا خدمت ابناء بشر پیشه ماست 3شماره ۳۲: قانون که اصول واجب التعظیم است 4شماره ۳۳ - کابینه مستوفی‌الممالک: کابینه ما ا ...5شماره ۳۴: امسال بهار جشن می خواران است 6شماره ۳۵: دل خسته ز آزار دل آزاران است 7شماره ۳۶: گر طالب صلح نامه طوفان است 8شماره ۳۷: هر چند که پشت خم تخت من است 9شماره ۳۸: چون ابر بهار چشم خون بار من است 10شماره ۳۹: دریای پر آب چشم نمناک من است 11شماره ۴۰: تا عمر بود، درستی آئین من است 12شماره ۴۱: چون پرده خون دامن رنگین من است 13شماره ۴۲: آن سان که ستاره در سما افزون است 14شماره ۴۳: چون موجد آزادی ما قانون است 15شماره ۴۴ - انتقادی نسبت به مستشاران آمریکایی: ...16شماره ۴۵ - صندوق آرا: صندوقچه‌ای که جای آرا ش ...17شماره ۴۶ - عدلیه: منصور که در عدلیه قادر شده ...18شماره ۴۷ - عدلیه: تا بخت من و تو خواب‌تر از ه ...19شماره ۴۸: در ملک جهان زوال مال همه است 20شماره ۴۹: دنیا چو یکی خانه و جای همه است 21شماره ۵۰: تشکیل جهان ز روی بی انصافی است 22شماره ۵۱: عالم همه عابدند و معبود یکی است 23شماره ۵۲: دنیا که مقر حکمفرمائی توست 24شماره ۵۳: تا پایه معرفت نهادیم ز دست 25شماره ۵۴ - صندوق آرا: این جعبه که آرا همه در ...26شماره ۵۵ - صندوق آرا: آن جعبه که رأی خلق گنجی ...27شماره ۵۶ - صندوق آرا: ای جعبه که سرنوشت ما در ...28شماره ۵۷: ای توده که جهل در سرشت من و توست 29شماره ۵۸: یا دوست دشمنند یا دشمن دوست 30شماره ۵۹: آن عهد که بسته شد میان من و دوست 31شماره ۶۰: چون مرکز ثقل ما به جز مجلس نیست 32شماره ۶۱: این فقر و فنا برای ما مایل کیست 33شماره ۶۲: این زمزمه های شوم را قائل کیست 34شماره ۶۳: ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست 35شماره ۶۴ - کابینه سردار سپه: با مشت و لگد معن ...36شماره ۶۵: با آنکه غنی خزانه دولت نیست 37شماره ۶۶: آنکس که ز راه جور شد شادان کیست 38شماره ۶۷: این زمزمه ها غیر مستحسن چیست 39شماره ۶۸: ای داد که شیوه من و دل زاریست 40شماره ۶۹: در دیده ما فقر و غنا هر دو یکیست 41شماره ۷۰: ای داد که راه نفسی پیدا نیست 42شماره ۷۱ - صندوق آرا: دردا که دوای دل به جز ح ...43شماره ۷۲: در دهر کسی چو ما بدین ذلت نیست 44شماره ۷۳: در مسلک ما که عزت و ذلت نیست 45شماره ۷۴: درد هر چو ما کسی بدین ذلت نیست 46شماره ۷۵ - کابینه مشیرالدوله: هرچند که سیل آر ...47شماره ۷۶ - کابینه مشیرالدوله: ای آنکه تو را گ ...48شماره ۷۷: جز ایزد پاک حاکم عادل نیست 49شماره ۷۸ - مجلس پنجم: از رأی خران دلم دمی بی‌ ...50شماره ۷۹: در غمکده ای که شادیش جز غم نیست 51شماره ۸۰: هرگز دل ما غمین ز بیش و کم نیست 52شماره ۸۱: باغی که در آن آب و هوا روشن نیست 53شماره ۸۲: آن سلسله را که جز خطا باطن نیست 54شماره ۸۳: هر چند که انقلاب را قاعده نیست 55شماره ۸۴: در کشور ما که دزد را واهمه نیست 56شماره ۸۵: در مملکتی که نام آزادی نیست 57شماره ۸۶ - مجلس پنجم: تا رسم غنی غیر دل‌آزاری ...58شماره ۸۷: ای خصم تو را مجال کین توزی نیست 59شماره ۸۸: چون نامه ما برای کلاشی نیست 60شماره ۸۹ - عدلیه: در کشور ما که جنگ اصنافی نی ...61شماره ۹۰: در مملکتی که جنگ اصنافی نیست 62شماره ۹۱: دردی بتر از علت نادانی نیست 63شماره ۹۲: هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت 64شماره ۹۳: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 65شماره ۹۴: دیشب که به صد فتنه و آشوب گذشت 66شماره ۹۵: عهدی که در این خانه نوا بود، گذشت 67شماره ۹۶: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 68شماره ۹۷: عمری به ره جنون نشستیم و گذشت 69شماره ۹۸: ای دیده تو را بر آب دیدیم و گذشت 70شماره ۹۹: خوش آنکه چو من حیات جاوید گرفت 71شماره ۱۰۰: اول ره کار را نشان باید داد 72شماره ۱۰۱: ای دوست برای دوست جان باید داد 73شماره ۱۰۲: دردا که جهان به ما دل شاد نداد 74شماره ۱۰۳: استاد ازل که درس بیداد نداد 75شماره ۱۰۴: گر مشکل فقر و ثروت آسان گردد 76شماره ۱۰۵: دشمن پی دشمنی کمر می‌بندد 77شماره ۱۰۶: هر گل که ز یکرنگی خود بو دارد 78شماره ۱۰۷: دل زمزمه های انقلابی دارد 79شماره ۱۰۸: آن کس که مقام مستشاری دارد 80شماره ۱۰۹: این چرخ برین که سرفرازی دارد 81شماره ۱۱۰: چشم تو خدنگ سینه دوزی دارد 82شماره ۱۱۱: هر کس که به دل چو لاله داغی دارد 83شماره ۱۱۲: این خانه دگر چو نی نوایی دارد 84 شماره ۱۱۳: فکر نوئی از برای ما باید کرد 85شماره ۱۱۴: گر درد عموم را دوا باید کرد 86شماره ۱۱۵: یا سد ره فقر و غنا باید کرد 87شماره ۱۱۶: در گاه عمل شتاب می‌باید کرد 88شماره ۱۱۷: با عزم متین شتاب می‌باید کرد 89شماره ۱۱۸: در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد 90شماره ۱۱۹: با این ره و رسم بد چه می‌باید کرد 91شماره ۱۲۰: آن میر که جا در اطلس و قاقم کرد 92شماره ۱۲۱: درد و غم خوبان جوان پیرم کرد 93شماره ۱۲۲ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: آن خودس ...94شماره ۱۲۳ - درباره وستداهل سوئدی، رییس شهربان ...95شماره ۱۲۴: آن شیخ که دم ز علم اخفش می‌زد 96شماره ۱۲۵: گر سائس ملک با کیاست باشد 97شماره ۱۲۶: گر بر دل ما گرد ملالت باشد 98شماره ۱۲۷: گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد 99شماره ۱۲۸: آخر دل من ز غصه خون خواهد شد 100شماره ۱۲۹: دانی که دل غمزده چون خواهد شد 101شماره ۱۳۰: با خلق خدا شریک غم باید شد 102شماره ۱۳۱: یا هم چو ضعیف منزوی باید شد 103شماره ۱۳۲: در مسلک مالک ملکی سالک شد 104شماره ۱۳۳ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...105شماره ۱۳۴ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...106شماره ۱۳۵: هر خویش چو نقش در و دیوار نشد 107شماره ۱۳۶: شادم که دل خراب ترمیم نشد 108شماره ۱۳۷: هر سر که بپای خم می سوده نشد 109شماره ۱۳۸: یک دم دل من ز غصه آسوده نشد 110شماره ۱۳۹: از رأی شمیران غم دل افزون شد 111شماره ۱۴۰: دوشینه لوای صلح افراشته شد 112شماره ۱۴۱: ای کاش مرا ناطقه گویا می‌شد 113شماره ۱۴۲: ای کاش که راز دل مبرهن می‌شد 114شماره ۱۴۳ - به مناسبت قتل کلنل پسیان: روزی که ...115شماره ۱۴۴: این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند 116شماره ۱۴۵: بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند 117شماره ۱۴۶: آنان که لوای فقر افراخته‌اند 118شماره ۱۴۷ - در مورد وکلای مجلس: آنان که سوار ...119شماره ۱۴۸: ابناء بشر جمله ز یک عائله‌اند 120شماره ۱۴۹ - در مورد وثوق‌الدوله: آنان که پریر ...121شماره ۱۵۰: آن سلسله ای که از امیران هستند 122شماره ۱۵۱: تجار ز فقر ناشکیبا گشتند 123شماره ۱۵۲: آنانکه به عدل و داد مفتون گشتند 124شماره ۱۵۳ - راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با ...125شماره ۱۵۴: چون عیش و غم زمانه قسمت کردند 126شماره ۱۵۵: در کعبه خطاکار خطابم کردند 127شماره ۱۵۶: شادم که پری رخان غمینم کردند 128 شماره ۱۵۷ - اعتصاب غذای زندانیان زندان قصر: ...129شماره ۱۵۸: افسوس که دشمنان دلم خون کردند 130شماره ۱۵۹: آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند 131شماره ۱۶۰: هر رأی که با دادن سیم آوردند 132شماره ۱۶۱: آنانکه پریر با عدو یار شدند 133شماره ۱۶۲: چون مرتجعین آلت نیرنگ شدند 134شماره ۱۶۳: ابناء جهان که زاده بوالبشرند 135شماره ۱۶۴: آنانکه به پا بنای هستی دارند 136شماره ۱۶۵: آنانکه تو را دو سال یکبار خرند 137شماره ۱۶۶: این پول که صاحبان القاب خورند 138شماره ۱۶۷: بر بام فلک بیرق کین برق زند 139شماره ۱۶۸: جمعی ز غنا صاحب افسر باشند 140شماره ۱۶۹: ما طالب آنکه کار مطلوب کند 141شماره ۱۷۰ - درباره منصورالسلطنه: عدلیه که داد ...142شماره ۱۷۱: سرمایه اغنیا اگر کار کند 143شماره ۱۷۲: دستی که به پرده کعبه را دیر کند 144شماره ۱۷۳: ملت چو شراب بی خودی نوش کند 145شماره ۱۷۴: هر کس می بی‌حقیقتی نوش کند 146شماره ۱۷۵: از عدل اگر وکیل توصیف کند 147شماره ۱۷۶: آن کیست که پرده خطا چاک کند 148شماره ۱۷۷: هرگز دل من شکایت از غم نکند 149شماره ۱۷۸: عاقل که جز اقدام لزومی نکند 150شماره ۱۷۹: آنانکه به قانون‌شکنی مشغولند 151شماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند 152شماره ۱۸۱: آنانکه ترا به خویش ترغیب کنند 153شماره ۱۸۲ - بازداشت قوام‌السلطنه و محاکمه او: ...154شماره ۱۸۳: موقعی که شماره از طوفان توقیف گردی ...155شماره ۱۸۴: نظار چو قفل جعبه را باز کنند 156شماره ۱۸۵: آنانکه خطای خویش تکمیل کنند 157شماره ۱۸۶: خوش باش که ارباب یقین شک نکنند 158شماره ۱۸۷: ما را متمولین گدا می خواهند 159شماره ۱۸۸: آن را که نفوذ و اقتدارات بود 160شماره ۱۸۹: در راستی آنکه بی کم و کاست بود 161شماره ۱۹۰: طوفان که طرفدار صفا خواهد بود 162شماره ۱۹۱: گر دور زمانه این چنین خواهد بود 163شماره ۱۹۲: جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود 164شماره ۱۹۳: آن را که درستی عمل، کیش بود 165شماره ۱۹۴: ای کاش من و تو را کمی مدرک بود 166شماره ۱۹۵ - در مدح مستوفی‌الممالک: رسم و ره م ...167شماره ۱۹۶: آن روز که در ارض و سما هیچ نبود 168شماره ۱۹۷: ایکاش بشهر شحنه را زور نبود 169 شماره ۱۹۸: گر شیخ ریا رند قدح نوش نبود 170شماره ۱۹۹ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: از دست ...171شماره ۲۰۰: ایکاش که جز رنگ صفا رنگ نبود 172شماره ۲۰۱: هر خانه که شادیش بجز غم نبود 173شماره ۲۰۲: هر چند افق زمانه روشن نبود 174شماره ۲۰۳ - مخالفت اقلیت مجلس چهارم با دولت م ...175شماره ۲۰۴: آزادی اگر تیول یکدسته نبود 176شماره ۲۰۵: اسرار سراچه کهن تازه نبود 177شماره ۲۰۶: هر شر اگر از امور خیریه نبود 178شماره ۲۰۷: بر دوره فترت اعتباری نبود 179شماره ۲۰۸: دیروز توانگری زر اندوخته بود 180شماره ۲۰۹: دیشب که به پای دل مرا سلسله بود 181شماره ۲۱۰: روزی که دل غمزده را شادی بود 182شماره ۲۱۱: در کشور دیگران که بیداری بود 183شماره ۲۱۲: هر جا سخن از سیم و زر ناب رود 184شماره ۲۱۳: گر رشته سعی و کار پیوند شود 185شماره ۲۱۴: گر درد و غم قدیم تجدید شود 186شماره ۲۱۵: دولت چو بفکر خویش تشکیل شود 187شماره ۲۱۶ - در مورد کابینه مستوفی‌الممالک: گو ...188شماره ۲۱۷: تا چون من و شانه باد شیدا نشود 189شماره ۲۱۸: گر عامل جور حاکم ما نشود 190شماره ۲۱۹: هرگز به هما، بوم برابر نشود 191شماره ۲۲۰: تا جرأت و پشتکار توأم نشود 192شماره ۲۲۱: فکری که سقیم گشت سالم نشود 193شماره ۲۲۲: ثروت سبب وحی سماوی نشود 194شماره ۲۲۳ - مخالفت با احمدشاه و ولیعهد او: پو ...195شماره ۲۲۴: آن اهل خطا که با خطاکار نمود 196شماره ۲۲۵: روزی به نبرد صف شکستن باید 197شماره ۲۲۶: با پاک دلان پاک نهادی باید 198شماره ۲۲۷: گر ما و تو را دفع اعادی باید 199شماره ۲۲۸: از سنگلج آوای غم اندوز آید 200شماره ۲۲۹: بس ناله جغد غم در این بوم آید 201شماره ۲۳۰: اوضاع نجومی چو به تقویم آید 202شماره ۲۳۱: از سطح افق شعله گلگون آید 203شماره ۲۳۲: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید 204شماره ۲۳۳ - در رفع توقیف روزنامه طوفان: طوفان ...205شماره ۲۳۴: ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید 206شماره ۲۳۵: اول بخطا پیشه مماشات کنید 207شماره ۲۳۶ - نمایشگاه امتعه داخله: گویم سخنی ا ...208شماره ۲۳۷: خیزید و چو شیر شرزه اقدام کنید 209شماره ۲۳۸: ای دسته پابند هوی رحم کنید 210شماره ۲۳۹: تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید 211شماره ۲۴۰ - درباره دولت مستوفی‌الممالک: بی‌مه ...212شماره ۲۴۱: یاران ز می غرور، مستی نکنید 213شماره ۲۴۲: ای توده بی صدا خموشی نکنید 214شماره ۲۴۳: ای دوده جم قیام یکباره کنید 215شماره ۲۴۴: قمری سخن از سرو چمن می گوید 216شماره ۲۴۵ - سردار سپه: اسرار نهفته گر نگفتی ب ...217شماره ۲۴۶ - در مورد رأی اعتماد مجلس به دولت ق ...218شماره ۲۴۷: ای غافل نشناخته زنگی از حور 219شماره ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری: این خانه و ...220شماره ۲۴۹: از بهر مجازات و مکافات وزیر 221شماره ۲۵۰: ای مرد جوان، تجربه از پیر بگیر 222شماره ۲۵۱ - در مورد انتخابات: صندوق دهن بسته ...223شماره ۲۵۲ - درباره شکست قیام خیابانی: طوفان ب ...224شماره ۲۵۳: دهقان پسر کارگری کهنه لباس 225شماره ۲۵۴: گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس 226شماره ۲۵۵: در مملکت انقلاب می باید و بس 227شماره ۲۵۶: شهزاده آزاد چو شد حارس فارس 228شماره ۲۵۷: ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس 229شماره ۲۵۸: امروز که گشته هر غمینی دلخوش 230 شماره ۲۵۹: با کجروی خلق جعلق خوش باش 231شماره ۲۶۰: ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش 232شماره ۲۶۱: از درد و غم زمانه افسرده مباش 233شماره ۲۶۲: در بیشه دهر، شیر با دندان باش 234شماره ۲۶۳: ای خامه راست رو حقیقت جو باش 235شماره ۲۶۴: در پای گلی شبی نهاده سر خویش 236شماره ۲۶۵: تنها نه منم غمین برای دل خویش 237شماره ۲۶۶ - یعنی کشک: موقعی که یکی از دوستان ...238شماره ۲۶۷: چون عامل ماضی است منصورالملک 239شماره ۲۶۸: از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ 240شماره ۲۶۹: آن رند دغل بازگه با مکر و حیل 241شماره ۲۷۰: کابینه اگر بود ز بحران تعطیل 242شماره ۲۷۱: ماده تاریخ ذیل را به مناسبت قتل می ...243شماره ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله ...244شماره ۲۷۳: چندی ز هوس باده پرستی کردم 245شماره ۲۷۴: هنگام جوانی به خدا پیر شدم 246شماره ۲۷۵: عمری به هوس گرد جهان گردیدم 247شماره ۲۷۶: یک چند گرفتار خطر گردیدم 248شماره ۲۷۷: من حسرت آب زندگانی نخورم 249شماره ۲۷۸: من حسرت آب زندگانی نخورم 250شماره ۲۷۹: با دیده سرخ و چهره زرد خوشم 251شماره ۲۸۰: از روز ازل عاشقی آموخت دلم 252شماره ۲۸۱: آن روز که حرف عشق بشنفت دلم 253شماره ۲۸۲: دارم سر آنکه عیش پاینده کنم 254شماره ۲۸۳: آن سبزه که ترک این چمن گفت، منم 255شماره ۲۸۴: با فکر قوی گرسنه چون شیر، منم 256شماره ۲۸۵: آن خم که بود مدام در جوش، منم 257شماره ۲۸۶: از بسکه چو سرو چمن آزاده منم 258شماره ۲۸۷: از رنگ افق من آتشی می‌بینم 259شماره ۲۸۸: در موسم گل طرف چمن می‌خواهم 260شماره ۲۸۹: تا چند ز آه سینه دل چاک شوم 261شماره ۲۹۰: با دشمن و دوست گر شدی نرم چو موم 262شماره ۲۹۱: تا درس محبت تو آموخته‌ایم 263شماره ۲۹۲: ما بیرق صلح کل برافرشته‌ایم 264شماره ۲۹۳: از دست تو ما ساغر صهبا زده‌ایم 265شماره ۲۹۴: تا بر سر حرص و آز خود پا زده‌ایم 266شماره ۲۹۵: عمریست که بر عاطفه مفتون شده‌ایم 267شماره ۲۹۶: ما خاک به سر ز بی‌حسابی شده‌ایم 268شماره ۲۹۷: آن روز که ره بشادی و غم بستیم 269شماره ۲۹۸: ما دایره کثرت و قلت هستیم 270شماره ۲۹۹: یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم 271شماره ۳۰۰: آن روز که ما و دل ز مادر زادیم 272شماره ۳۰۱: یک عمر چو جغد نوحه خوانی کردیم 273شماره ۳۰۲: یکچند به مرگ سخت جانی کردیم 274شماره ۳۰۳: روزی که به تاج طعنه سخت زدیم 275شماره ۳۰۴: روزی که به کار زندگی دست زدیم 276شماره ۳۰۵: عمری به دهان راستگو مشت زدیم 277شماره ۳۰۶: آن روز که چون سرو سر از خاک زدیم 278شماره ۳۰۷: آن روز که چون سبزه سر از خاک زدیم 279شماره ۳۰۸: یک عمر به بند آز پا بسته شدیم 280شماره ۳۰۹: بس جان ز فشار غم به دوران کندیم 281شماره ۳۱۰: آن روز که پابند جنون گردیدیم 282شماره ۳۱۱: ما زاده کیقباد و کیکاووسیم 283شماره ۳۱۲: از بسکه به پیش این و آن مبتذلیم 284شماره ۳۱۳: روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم 285شماره ۳۱۴: برخیز که تا باده گلرنگ زنیم 286شماره ۳۱۵: گر طالع خفته را سحرخیز کنیم 287شماره ۳۱۶: باید ز کژی براستی میل کنیم 288شماره ۳۱۷: ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم 289شماره ۳۱۸: ما یکسر مو به کس دوروئی نکنیم 290شماره ۳۱۹: در آتیه گر فکر نماینده کنیم 291شماره ۳۲۰: روزی است که اقدام غیورانه کنیم 292شماره ۳۲۱: ما قاعده متانت از کف ندهیم 293 شماره ۳۲۲: امروز به هر طریق ما راه رویم 294شماره ۳۲۳: با علم و عمل اگر مهیا نشویم 295شماره ۳۲۴: ما طعنه زن مقام مردی نشویم 296شماره ۳۲۵: تا چند کسل از غم بیهوده شویم 297شماره ۳۲۶: با دولت نو رسم کهن می گویم 298شماره ۳۲۷: تا چند توان به ناتوانان دیدن 299شماره ۳۲۸: با نخل خوشی همیشه پیوند بزن 300شماره ۳۲۹: ای دوست به دیوار کسی مشت مزن 301شماره ۳۳۰: ای دل شکن آتش به دل تنگ مزن 302شماره ۳۳۱: یاری که کج و دوروست، شمشیرش کن 303شماره ۳۳۲: گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن 304شماره ۳۳۳: طوفان می نسیان از این نوش مکن 305شماره ۳۳۴: هرگز دل کس را به عبث تنگ مکن 306شماره ۳۳۵: ای توده عمل با همم عالیه کن 307شماره ۳۳۶: ای ملت آرین وفاداری کن 308شماره ۳۳۷ - به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل ...309شماره ۳۳۸: از آز بپرهیز و امیری می کن 310شماره ۳۳۹: یک عمر در این محیط گردیدم من 311شماره ۳۴۰: آثار محن از در و دیوار ببین 312شماره ۳۴۱: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 313شماره ۳۴۲: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 314شماره ۳۴۳: در مرز عجم ذلت ایرانی بین 315شماره ۳۴۴: بی دوست شب فراق غم خوردن به 316شماره ۳۴۵: با دشمن اگر پاره کنی سلسله به 317شماره ۳۴۶: احزاب جهان راه نجاتند همه 318شماره ۳۴۷: سردسته حزب هر چه هستند همه 319شماره ۳۴۸: با هم رفقا که یار و جفتند همه 320شماره ۳۴۹: یکدسته که کاندید جدیدند همه 321شماره ۳۵۰: آن دسته که در نزد تو پیشند همه 322شماره ۳۵۱: دنیا که سعادتش بود مال همه 323شماره ۳۵۲: در اول وهله پا فشردیم همه 324شماره ۳۵۳: با آنکه ز فقر پاکبازیم همه 325شماره ۳۵۴: افسوس که از رأی خراب من و تو 326شماره ۳۵۵: اشراف عزیز نکته سنج من و تو 327شماره ۳۵۶: از باده کبر مست و مخمور مشو 328شماره ۳۵۷: ای دوست برای دست و پا مشت تو کو 329شماره ۳۵۸: ای توده گرفتار جهالت شده‌ای 330شماره ۳۵۹: ای بوم در این بوم مؤسس شده‌ای 331شماره ۳۶۰ - صندوق آرا: ای جعبه به خوب و زشت ح ...332شماره ۳۶۱: ای مرغ اسیر از چه کم‌حوصله‌ای 333شماره ۳۶۲: با زور و وبال تا وزارت کردی 334شماره ۳۶۳: ای جعبه پریر دلربائی کردی 335شماره ۳۶۴: ای روز سیاه من سیه تر گردی 336شماره ۳۶۵: دی عامل اختلاس اموال شدی 337شماره ۳۶۶: دیدی بخلاف عزم و تصمیم شدی 338شماره ۳۶۷: آنانکه کنند با دو صد طنازی 339شماره ۳۶۸: آسوده در این دیر کهن نیست کسی 340شماره ۳۶۹: هر کس بطریق خاص شد یار کسی 341شماره ۳۷۰: زد چنگ زمانه چنگ بی‌تکلیفی 342شماره ۳۷۱: در اول عشق باده نوشی اولی 343شماره ۳۷۲: خواهی تو چو مشت بسته را وانکنی 344شماره ۳۷۳: امروز اگر خطا سراپا نکنی 345شماره ۳۷۴: آن را که ز مهر خویش پرورده کنی 346شماره ۳۷۵: ای کوه تو همسنگ غم و درد منی 347شماره ۳۷۶: می کوش که پامال جهالت نشوی 348شماره ۳۷۷: ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ