به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فرخی یزدی

فرخی یزدیرباعیاتشماره ۶۴ - کابینه سردار سپه: با مشت و لگد معنی امنیت چیست؟

810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

با مشت و لگد معنی امنیت چیست؟

با نفی بلد ناجی امنیت کیست؟

با زور مرا مگو که امنیت هست

با ناله ز من شنو که امنیت نیست!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۶۳: ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست 2شماره ۶۴ - کابینه سردار سپه: با مشت و لگد معن ...3شماره ۶۵: با آنکه غنی خزانه دولت نیست 4شماره ۶۶: آنکس که ز راه جور شد شادان کیست 5شماره ۶۷: این زمزمه ها غیر مستحسن چیست 6شماره ۶۸: ای داد که شیوه من و دل زاریست 7شماره ۶۹: در دیده ما فقر و غنا هر دو یکیست 8شماره ۷۰: ای داد که راه نفسی پیدا نیست 9شماره ۷۱ - صندوق آرا: دردا که دوای دل به جز ح ...10شماره ۷۲: در دهر کسی چو ما بدین ذلت نیست 11شماره ۷۳: در مسلک ما که عزت و ذلت نیست 12شماره ۷۴: درد هر چو ما کسی بدین ذلت نیست 13شماره ۷۵ - کابینه مشیرالدوله: هرچند که سیل آر ...14شماره ۷۶ - کابینه مشیرالدوله: ای آنکه تو را گ ...15شماره ۷۷: جز ایزد پاک حاکم عادل نیست 16شماره ۷۸ - مجلس پنجم: از رأی خران دلم دمی بی‌ ...17شماره ۷۹: در غمکده ای که شادیش جز غم نیست 18شماره ۸۰: هرگز دل ما غمین ز بیش و کم نیست 19شماره ۸۱: باغی که در آن آب و هوا روشن نیست 20شماره ۸۲: آن سلسله را که جز خطا باطن نیست 21شماره ۸۳: هر چند که انقلاب را قاعده نیست 22شماره ۸۴: در کشور ما که دزد را واهمه نیست 23شماره ۸۵: در مملکتی که نام آزادی نیست 24شماره ۸۶ - مجلس پنجم: تا رسم غنی غیر دل‌آزاری ...25شماره ۸۷: ای خصم تو را مجال کین توزی نیست 26شماره ۸۸: چون نامه ما برای کلاشی نیست 27شماره ۸۹ - عدلیه: در کشور ما که جنگ اصنافی نی ...28شماره ۹۰: در مملکتی که جنگ اصنافی نیست 29شماره ۹۱: دردی بتر از علت نادانی نیست 30شماره ۹۲: هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت 31شماره ۹۳: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 32شماره ۹۴: دیشب که به صد فتنه و آشوب گذشت 33شماره ۹۵: عهدی که در این خانه نوا بود، گذشت 34شماره ۹۶: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 35شماره ۹۷: عمری به ره جنون نشستیم و گذشت 36شماره ۹۸: ای دیده تو را بر آب دیدیم و گذشت 37شماره ۹۹: خوش آنکه چو من حیات جاوید گرفت 38شماره ۱۰۰: اول ره کار را نشان باید داد 39شماره ۱۰۱: ای دوست برای دوست جان باید داد 40شماره ۱۰۲: دردا که جهان به ما دل شاد نداد 41شماره ۱۰۳: استاد ازل که درس بیداد نداد 42شماره ۱۰۴: گر مشکل فقر و ثروت آسان گردد 43شماره ۱۰۵: دشمن پی دشمنی کمر می‌بندد 44شماره ۱۰۶: هر گل که ز یکرنگی خود بو دارد 45شماره ۱۰۷: دل زمزمه های انقلابی دارد 46شماره ۱۰۸: آن کس که مقام مستشاری دارد 47شماره ۱۰۹: این چرخ برین که سرفرازی دارد 48شماره ۱۱۰: چشم تو خدنگ سینه دوزی دارد 49شماره ۱۱۱: هر کس که به دل چو لاله داغی دارد 50شماره ۱۱۲: این خانه دگر چو نی نوایی دارد 51 شماره ۱۱۳: فکر نوئی از برای ما باید کرد 52شماره ۱۱۴: گر درد عموم را دوا باید کرد 53شماره ۱۱۵: یا سد ره فقر و غنا باید کرد 54شماره ۱۱۶: در گاه عمل شتاب می‌باید کرد 55شماره ۱۱۷: با عزم متین شتاب می‌باید کرد 56شماره ۱۱۸: در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد 57شماره ۱۱۹: با این ره و رسم بد چه می‌باید کرد 58شماره ۱۲۰: آن میر که جا در اطلس و قاقم کرد 59شماره ۱۲۱: درد و غم خوبان جوان پیرم کرد 60شماره ۱۲۲ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: آن خودس ...61شماره ۱۲۳ - درباره وستداهل سوئدی، رییس شهربان ...62شماره ۱۲۴: آن شیخ که دم ز علم اخفش می‌زد 63شماره ۱۲۵: گر سائس ملک با کیاست باشد 64شماره ۱۲۶: گر بر دل ما گرد ملالت باشد 65شماره ۱۲۷: گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد 66شماره ۱۲۸: آخر دل من ز غصه خون خواهد شد 67شماره ۱۲۹: دانی که دل غمزده چون خواهد شد 68شماره ۱۳۰: با خلق خدا شریک غم باید شد 69شماره ۱۳۱: یا هم چو ضعیف منزوی باید شد 70شماره ۱۳۲: در مسلک مالک ملکی سالک شد 71شماره ۱۳۳ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...72شماره ۱۳۴ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...73شماره ۱۳۵: هر خویش چو نقش در و دیوار نشد 74شماره ۱۳۶: شادم که دل خراب ترمیم نشد 75شماره ۱۳۷: هر سر که بپای خم می سوده نشد 76شماره ۱۳۸: یک دم دل من ز غصه آسوده نشد 77شماره ۱۳۹: از رأی شمیران غم دل افزون شد 78شماره ۱۴۰: دوشینه لوای صلح افراشته شد 79شماره ۱۴۱: ای کاش مرا ناطقه گویا می‌شد 80شماره ۱۴۲: ای کاش که راز دل مبرهن می‌شد 81شماره ۱۴۳ - به مناسبت قتل کلنل پسیان: روزی که ...82شماره ۱۴۴: این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند 83شماره ۱۴۵: بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند 84شماره ۱۴۶: آنان که لوای فقر افراخته‌اند 85شماره ۱۴۷ - در مورد وکلای مجلس: آنان که سوار ...86شماره ۱۴۸: ابناء بشر جمله ز یک عائله‌اند 87شماره ۱۴۹ - در مورد وثوق‌الدوله: آنان که پریر ...88شماره ۱۵۰: آن سلسله ای که از امیران هستند 89شماره ۱۵۱: تجار ز فقر ناشکیبا گشتند 90شماره ۱۵۲: آنانکه به عدل و داد مفتون گشتند 91شماره ۱۵۳ - راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با ...92شماره ۱۵۴: چون عیش و غم زمانه قسمت کردند 93شماره ۱۵۵: در کعبه خطاکار خطابم کردند 94شماره ۱۵۶: شادم که پری رخان غمینم کردند 95 شماره ۱۵۷ - اعتصاب غذای زندانیان زندان قصر: ...96شماره ۱۵۸: افسوس که دشمنان دلم خون کردند 97شماره ۱۵۹: آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند 98شماره ۱۶۰: هر رأی که با دادن سیم آوردند 99شماره ۱۶۱: آنانکه پریر با عدو یار شدند 100شماره ۱۶۲: چون مرتجعین آلت نیرنگ شدند 101شماره ۱۶۳: ابناء جهان که زاده بوالبشرند 102شماره ۱۶۴: آنانکه به پا بنای هستی دارند 103شماره ۱۶۵: آنانکه تو را دو سال یکبار خرند 104شماره ۱۶۶: این پول که صاحبان القاب خورند 105شماره ۱۶۷: بر بام فلک بیرق کین برق زند 106شماره ۱۶۸: جمعی ز غنا صاحب افسر باشند 107شماره ۱۶۹: ما طالب آنکه کار مطلوب کند 108شماره ۱۷۰ - درباره منصورالسلطنه: عدلیه که داد ...109شماره ۱۷۱: سرمایه اغنیا اگر کار کند 110شماره ۱۷۲: دستی که به پرده کعبه را دیر کند 111شماره ۱۷۳: ملت چو شراب بی خودی نوش کند 112شماره ۱۷۴: هر کس می بی‌حقیقتی نوش کند 113شماره ۱۷۵: از عدل اگر وکیل توصیف کند 114شماره ۱۷۶: آن کیست که پرده خطا چاک کند 115شماره ۱۷۷: هرگز دل من شکایت از غم نکند 116شماره ۱۷۸: عاقل که جز اقدام لزومی نکند 117شماره ۱۷۹: آنانکه به قانون‌شکنی مشغولند 118شماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند 119شماره ۱۸۱: آنانکه ترا به خویش ترغیب کنند 120شماره ۱۸۲ - بازداشت قوام‌السلطنه و محاکمه او: ...121شماره ۱۸۳: موقعی که شماره از طوفان توقیف گردی ...122شماره ۱۸۴: نظار چو قفل جعبه را باز کنند 123شماره ۱۸۵: آنانکه خطای خویش تکمیل کنند 124شماره ۱۸۶: خوش باش که ارباب یقین شک نکنند 125شماره ۱۸۷: ما را متمولین گدا می خواهند 126شماره ۱۸۸: آن را که نفوذ و اقتدارات بود 127شماره ۱۸۹: در راستی آنکه بی کم و کاست بود 128شماره ۱۹۰: طوفان که طرفدار صفا خواهد بود 129شماره ۱۹۱: گر دور زمانه این چنین خواهد بود 130شماره ۱۹۲: جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود 131شماره ۱۹۳: آن را که درستی عمل، کیش بود 132شماره ۱۹۴: ای کاش من و تو را کمی مدرک بود 133شماره ۱۹۵ - در مدح مستوفی‌الممالک: رسم و ره م ...134شماره ۱۹۶: آن روز که در ارض و سما هیچ نبود 135شماره ۱۹۷: ایکاش بشهر شحنه را زور نبود 136 شماره ۱۹۸: گر شیخ ریا رند قدح نوش نبود 137شماره ۱۹۹ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: از دست ...138شماره ۲۰۰: ایکاش که جز رنگ صفا رنگ نبود 139شماره ۲۰۱: هر خانه که شادیش بجز غم نبود 140شماره ۲۰۲: هر چند افق زمانه روشن نبود 141شماره ۲۰۳ - مخالفت اقلیت مجلس چهارم با دولت م ...142شماره ۲۰۴: آزادی اگر تیول یکدسته نبود 143شماره ۲۰۵: اسرار سراچه کهن تازه نبود 144شماره ۲۰۶: هر شر اگر از امور خیریه نبود 145شماره ۲۰۷: بر دوره فترت اعتباری نبود 146شماره ۲۰۸: دیروز توانگری زر اندوخته بود 147شماره ۲۰۹: دیشب که به پای دل مرا سلسله بود 148شماره ۲۱۰: روزی که دل غمزده را شادی بود 149شماره ۲۱۱: در کشور دیگران که بیداری بود 150شماره ۲۱۲: هر جا سخن از سیم و زر ناب رود 151شماره ۲۱۳: گر رشته سعی و کار پیوند شود 152شماره ۲۱۴: گر درد و غم قدیم تجدید شود 153شماره ۲۱۵: دولت چو بفکر خویش تشکیل شود 154شماره ۲۱۶ - در مورد کابینه مستوفی‌الممالک: گو ...155شماره ۲۱۷: تا چون من و شانه باد شیدا نشود 156شماره ۲۱۸: گر عامل جور حاکم ما نشود 157شماره ۲۱۹: هرگز به هما، بوم برابر نشود 158شماره ۲۲۰: تا جرأت و پشتکار توأم نشود 159شماره ۲۲۱: فکری که سقیم گشت سالم نشود 160شماره ۲۲۲: ثروت سبب وحی سماوی نشود 161شماره ۲۲۳ - مخالفت با احمدشاه و ولیعهد او: پو ...162شماره ۲۲۴: آن اهل خطا که با خطاکار نمود 163شماره ۲۲۵: روزی به نبرد صف شکستن باید 164شماره ۲۲۶: با پاک دلان پاک نهادی باید 165شماره ۲۲۷: گر ما و تو را دفع اعادی باید 166شماره ۲۲۸: از سنگلج آوای غم اندوز آید 167شماره ۲۲۹: بس ناله جغد غم در این بوم آید 168شماره ۲۳۰: اوضاع نجومی چو به تقویم آید 169شماره ۲۳۱: از سطح افق شعله گلگون آید 170شماره ۲۳۲: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید 171شماره ۲۳۳ - در رفع توقیف روزنامه طوفان: طوفان ...172شماره ۲۳۴: ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید 173شماره ۲۳۵: اول بخطا پیشه مماشات کنید 174شماره ۲۳۶ - نمایشگاه امتعه داخله: گویم سخنی ا ...175شماره ۲۳۷: خیزید و چو شیر شرزه اقدام کنید 176شماره ۲۳۸: ای دسته پابند هوی رحم کنید 177شماره ۲۳۹: تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید 178شماره ۲۴۰ - درباره دولت مستوفی‌الممالک: بی‌مه ...179شماره ۲۴۱: یاران ز می غرور، مستی نکنید 180شماره ۲۴۲: ای توده بی صدا خموشی نکنید 181شماره ۲۴۳: ای دوده جم قیام یکباره کنید 182شماره ۲۴۴: قمری سخن از سرو چمن می گوید 183شماره ۲۴۵ - سردار سپه: اسرار نهفته گر نگفتی ب ...184شماره ۲۴۶ - در مورد رأی اعتماد مجلس به دولت ق ...185شماره ۲۴۷: ای غافل نشناخته زنگی از حور 186شماره ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری: این خانه و ...187شماره ۲۴۹: از بهر مجازات و مکافات وزیر 188شماره ۲۵۰: ای مرد جوان، تجربه از پیر بگیر 189شماره ۲۵۱ - در مورد انتخابات: صندوق دهن بسته ...190شماره ۲۵۲ - درباره شکست قیام خیابانی: طوفان ب ...191شماره ۲۵۳: دهقان پسر کارگری کهنه لباس 192شماره ۲۵۴: گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس 193شماره ۲۵۵: در مملکت انقلاب می باید و بس 194شماره ۲۵۶: شهزاده آزاد چو شد حارس فارس 195شماره ۲۵۷: ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس 196شماره ۲۵۸: امروز که گشته هر غمینی دلخوش 197 شماره ۲۵۹: با کجروی خلق جعلق خوش باش 198شماره ۲۶۰: ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش 199شماره ۲۶۱: از درد و غم زمانه افسرده مباش 200شماره ۲۶۲: در بیشه دهر، شیر با دندان باش 201شماره ۲۶۳: ای خامه راست رو حقیقت جو باش 202شماره ۲۶۴: در پای گلی شبی نهاده سر خویش 203شماره ۲۶۵: تنها نه منم غمین برای دل خویش 204شماره ۲۶۶ - یعنی کشک: موقعی که یکی از دوستان ...205شماره ۲۶۷: چون عامل ماضی است منصورالملک 206شماره ۲۶۸: از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ 207شماره ۲۶۹: آن رند دغل بازگه با مکر و حیل 208شماره ۲۷۰: کابینه اگر بود ز بحران تعطیل 209شماره ۲۷۱: ماده تاریخ ذیل را به مناسبت قتل می ...210شماره ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله ...211شماره ۲۷۳: چندی ز هوس باده پرستی کردم 212شماره ۲۷۴: هنگام جوانی به خدا پیر شدم 213شماره ۲۷۵: عمری به هوس گرد جهان گردیدم 214شماره ۲۷۶: یک چند گرفتار خطر گردیدم 215شماره ۲۷۷: من حسرت آب زندگانی نخورم 216شماره ۲۷۸: من حسرت آب زندگانی نخورم 217شماره ۲۷۹: با دیده سرخ و چهره زرد خوشم 218شماره ۲۸۰: از روز ازل عاشقی آموخت دلم 219شماره ۲۸۱: آن روز که حرف عشق بشنفت دلم 220شماره ۲۸۲: دارم سر آنکه عیش پاینده کنم 221شماره ۲۸۳: آن سبزه که ترک این چمن گفت، منم 222شماره ۲۸۴: با فکر قوی گرسنه چون شیر، منم 223شماره ۲۸۵: آن خم که بود مدام در جوش، منم 224شماره ۲۸۶: از بسکه چو سرو چمن آزاده منم 225شماره ۲۸۷: از رنگ افق من آتشی می‌بینم 226شماره ۲۸۸: در موسم گل طرف چمن می‌خواهم 227شماره ۲۸۹: تا چند ز آه سینه دل چاک شوم 228شماره ۲۹۰: با دشمن و دوست گر شدی نرم چو موم 229شماره ۲۹۱: تا درس محبت تو آموخته‌ایم 230شماره ۲۹۲: ما بیرق صلح کل برافرشته‌ایم 231شماره ۲۹۳: از دست تو ما ساغر صهبا زده‌ایم 232شماره ۲۹۴: تا بر سر حرص و آز خود پا زده‌ایم 233شماره ۲۹۵: عمریست که بر عاطفه مفتون شده‌ایم 234شماره ۲۹۶: ما خاک به سر ز بی‌حسابی شده‌ایم 235شماره ۲۹۷: آن روز که ره بشادی و غم بستیم 236شماره ۲۹۸: ما دایره کثرت و قلت هستیم 237شماره ۲۹۹: یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم 238شماره ۳۰۰: آن روز که ما و دل ز مادر زادیم 239شماره ۳۰۱: یک عمر چو جغد نوحه خوانی کردیم 240شماره ۳۰۲: یکچند به مرگ سخت جانی کردیم 241شماره ۳۰۳: روزی که به تاج طعنه سخت زدیم 242شماره ۳۰۴: روزی که به کار زندگی دست زدیم 243شماره ۳۰۵: عمری به دهان راستگو مشت زدیم 244شماره ۳۰۶: آن روز که چون سرو سر از خاک زدیم 245شماره ۳۰۷: آن روز که چون سبزه سر از خاک زدیم 246شماره ۳۰۸: یک عمر به بند آز پا بسته شدیم 247شماره ۳۰۹: بس جان ز فشار غم به دوران کندیم 248شماره ۳۱۰: آن روز که پابند جنون گردیدیم 249شماره ۳۱۱: ما زاده کیقباد و کیکاووسیم 250شماره ۳۱۲: از بسکه به پیش این و آن مبتذلیم 251شماره ۳۱۳: روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم 252شماره ۳۱۴: برخیز که تا باده گلرنگ زنیم 253شماره ۳۱۵: گر طالع خفته را سحرخیز کنیم 254شماره ۳۱۶: باید ز کژی براستی میل کنیم 255شماره ۳۱۷: ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم 256شماره ۳۱۸: ما یکسر مو به کس دوروئی نکنیم 257شماره ۳۱۹: در آتیه گر فکر نماینده کنیم 258شماره ۳۲۰: روزی است که اقدام غیورانه کنیم 259شماره ۳۲۱: ما قاعده متانت از کف ندهیم 260 شماره ۳۲۲: امروز به هر طریق ما راه رویم 261شماره ۳۲۳: با علم و عمل اگر مهیا نشویم 262شماره ۳۲۴: ما طعنه زن مقام مردی نشویم 263شماره ۳۲۵: تا چند کسل از غم بیهوده شویم 264شماره ۳۲۶: با دولت نو رسم کهن می گویم 265شماره ۳۲۷: تا چند توان به ناتوانان دیدن 266شماره ۳۲۸: با نخل خوشی همیشه پیوند بزن 267شماره ۳۲۹: ای دوست به دیوار کسی مشت مزن 268شماره ۳۳۰: ای دل شکن آتش به دل تنگ مزن 269شماره ۳۳۱: یاری که کج و دوروست، شمشیرش کن 270شماره ۳۳۲: گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن 271شماره ۳۳۳: طوفان می نسیان از این نوش مکن 272شماره ۳۳۴: هرگز دل کس را به عبث تنگ مکن 273شماره ۳۳۵: ای توده عمل با همم عالیه کن 274شماره ۳۳۶: ای ملت آرین وفاداری کن 275شماره ۳۳۷ - به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل ...276شماره ۳۳۸: از آز بپرهیز و امیری می کن 277شماره ۳۳۹: یک عمر در این محیط گردیدم من 278شماره ۳۴۰: آثار محن از در و دیوار ببین 279شماره ۳۴۱: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 280شماره ۳۴۲: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 281شماره ۳۴۳: در مرز عجم ذلت ایرانی بین 282شماره ۳۴۴: بی دوست شب فراق غم خوردن به 283شماره ۳۴۵: با دشمن اگر پاره کنی سلسله به 284شماره ۳۴۶: احزاب جهان راه نجاتند همه 285شماره ۳۴۷: سردسته حزب هر چه هستند همه 286شماره ۳۴۸: با هم رفقا که یار و جفتند همه 287شماره ۳۴۹: یکدسته که کاندید جدیدند همه 288شماره ۳۵۰: آن دسته که در نزد تو پیشند همه 289شماره ۳۵۱: دنیا که سعادتش بود مال همه 290شماره ۳۵۲: در اول وهله پا فشردیم همه 291شماره ۳۵۳: با آنکه ز فقر پاکبازیم همه 292شماره ۳۵۴: افسوس که از رأی خراب من و تو 293شماره ۳۵۵: اشراف عزیز نکته سنج من و تو 294شماره ۳۵۶: از باده کبر مست و مخمور مشو 295شماره ۳۵۷: ای دوست برای دست و پا مشت تو کو 296شماره ۳۵۸: ای توده گرفتار جهالت شده‌ای 297شماره ۳۵۹: ای بوم در این بوم مؤسس شده‌ای 298شماره ۳۶۰ - صندوق آرا: ای جعبه به خوب و زشت ح ...299شماره ۳۶۱: ای مرغ اسیر از چه کم‌حوصله‌ای 300شماره ۳۶۲: با زور و وبال تا وزارت کردی 301شماره ۳۶۳: ای جعبه پریر دلربائی کردی 302شماره ۳۶۴: ای روز سیاه من سیه تر گردی 303شماره ۳۶۵: دی عامل اختلاس اموال شدی 304شماره ۳۶۶: دیدی بخلاف عزم و تصمیم شدی 305شماره ۳۶۷: آنانکه کنند با دو صد طنازی 306شماره ۳۶۸: آسوده در این دیر کهن نیست کسی 307شماره ۳۶۹: هر کس بطریق خاص شد یار کسی 308شماره ۳۷۰: زد چنگ زمانه چنگ بی‌تکلیفی 309شماره ۳۷۱: در اول عشق باده نوشی اولی 310شماره ۳۷۲: خواهی تو چو مشت بسته را وانکنی 311شماره ۳۷۳: امروز اگر خطا سراپا نکنی 312شماره ۳۷۴: آن را که ز مهر خویش پرورده کنی 313شماره ۳۷۵: ای کوه تو همسنگ غم و درد منی 314شماره ۳۷۶: می کوش که پامال جهالت نشوی 315شماره ۳۷۷: ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ