به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فرخی یزدی

فرخی یزدیرباعیاتشماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند

780عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آن قوم که با عاطفه و انسانند

با قید اصول بنده احسانند

چون نیست اصول اقل و اکثر همگی

در چشم اصول بین ما یکسانند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۱۷۹: آنانکه به قانون‌شکنی مشغولند 2شماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند 3شماره ۱۸۱: آنانکه ترا به خویش ترغیب کنند 4شماره ۱۸۲ - بازداشت قوام‌السلطنه و محاکمه او: ...5شماره ۱۸۳: موقعی که شماره از طوفان توقیف گردی ...6شماره ۱۸۴: نظار چو قفل جعبه را باز کنند 7شماره ۱۸۵: آنانکه خطای خویش تکمیل کنند 8شماره ۱۸۶: خوش باش که ارباب یقین شک نکنند 9شماره ۱۸۷: ما را متمولین گدا می خواهند 10شماره ۱۸۸: آن را که نفوذ و اقتدارات بود 11شماره ۱۸۹: در راستی آنکه بی کم و کاست بود 12شماره ۱۹۰: طوفان که طرفدار صفا خواهد بود 13شماره ۱۹۱: گر دور زمانه این چنین خواهد بود 14شماره ۱۹۲: جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود 15شماره ۱۹۳: آن را که درستی عمل، کیش بود 16شماره ۱۹۴: ای کاش من و تو را کمی مدرک بود 17شماره ۱۹۵ - در مدح مستوفی‌الممالک: رسم و ره م ...18شماره ۱۹۶: آن روز که در ارض و سما هیچ نبود 19شماره ۱۹۷: ایکاش بشهر شحنه را زور نبود 20 شماره ۱۹۸: گر شیخ ریا رند قدح نوش نبود 21شماره ۱۹۹ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: از دست ...22شماره ۲۰۰: ایکاش که جز رنگ صفا رنگ نبود 23شماره ۲۰۱: هر خانه که شادیش بجز غم نبود 24شماره ۲۰۲: هر چند افق زمانه روشن نبود 25شماره ۲۰۳ - مخالفت اقلیت مجلس چهارم با دولت م ...26شماره ۲۰۴: آزادی اگر تیول یکدسته نبود 27شماره ۲۰۵: اسرار سراچه کهن تازه نبود 28شماره ۲۰۶: هر شر اگر از امور خیریه نبود 29شماره ۲۰۷: بر دوره فترت اعتباری نبود 30شماره ۲۰۸: دیروز توانگری زر اندوخته بود 31شماره ۲۰۹: دیشب که به پای دل مرا سلسله بود 32شماره ۲۱۰: روزی که دل غمزده را شادی بود 33شماره ۲۱۱: در کشور دیگران که بیداری بود 34شماره ۲۱۲: هر جا سخن از سیم و زر ناب رود 35شماره ۲۱۳: گر رشته سعی و کار پیوند شود 36شماره ۲۱۴: گر درد و غم قدیم تجدید شود 37شماره ۲۱۵: دولت چو بفکر خویش تشکیل شود 38شماره ۲۱۶ - در مورد کابینه مستوفی‌الممالک: گو ...39شماره ۲۱۷: تا چون من و شانه باد شیدا نشود 40شماره ۲۱۸: گر عامل جور حاکم ما نشود 41شماره ۲۱۹: هرگز به هما، بوم برابر نشود 42شماره ۲۲۰: تا جرأت و پشتکار توأم نشود 43شماره ۲۲۱: فکری که سقیم گشت سالم نشود 44شماره ۲۲۲: ثروت سبب وحی سماوی نشود 45شماره ۲۲۳ - مخالفت با احمدشاه و ولیعهد او: پو ...46شماره ۲۲۴: آن اهل خطا که با خطاکار نمود 47شماره ۲۲۵: روزی به نبرد صف شکستن باید 48شماره ۲۲۶: با پاک دلان پاک نهادی باید 49شماره ۲۲۷: گر ما و تو را دفع اعادی باید 50شماره ۲۲۸: از سنگلج آوای غم اندوز آید 51شماره ۲۲۹: بس ناله جغد غم در این بوم آید 52شماره ۲۳۰: اوضاع نجومی چو به تقویم آید 53شماره ۲۳۱: از سطح افق شعله گلگون آید 54شماره ۲۳۲: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید 55شماره ۲۳۳ - در رفع توقیف روزنامه طوفان: طوفان ...56شماره ۲۳۴: ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید 57شماره ۲۳۵: اول بخطا پیشه مماشات کنید 58شماره ۲۳۶ - نمایشگاه امتعه داخله: گویم سخنی ا ...59شماره ۲۳۷: خیزید و چو شیر شرزه اقدام کنید 60شماره ۲۳۸: ای دسته پابند هوی رحم کنید 61شماره ۲۳۹: تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید 62شماره ۲۴۰ - درباره دولت مستوفی‌الممالک: بی‌مه ...63شماره ۲۴۱: یاران ز می غرور، مستی نکنید 64شماره ۲۴۲: ای توده بی صدا خموشی نکنید 65شماره ۲۴۳: ای دوده جم قیام یکباره کنید 66شماره ۲۴۴: قمری سخن از سرو چمن می گوید 67شماره ۲۴۵ - سردار سپه: اسرار نهفته گر نگفتی ب ...68شماره ۲۴۶ - در مورد رأی اعتماد مجلس به دولت ق ...69شماره ۲۴۷: ای غافل نشناخته زنگی از حور 70شماره ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری: این خانه و ...71شماره ۲۴۹: از بهر مجازات و مکافات وزیر 72شماره ۲۵۰: ای مرد جوان، تجربه از پیر بگیر 73شماره ۲۵۱ - در مورد انتخابات: صندوق دهن بسته ...74شماره ۲۵۲ - درباره شکست قیام خیابانی: طوفان ب ...75شماره ۲۵۳: دهقان پسر کارگری کهنه لباس 76شماره ۲۵۴: گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس 77شماره ۲۵۵: در مملکت انقلاب می باید و بس 78شماره ۲۵۶: شهزاده آزاد چو شد حارس فارس 79شماره ۲۵۷: ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس 80شماره ۲۵۸: امروز که گشته هر غمینی دلخوش 81 شماره ۲۵۹: با کجروی خلق جعلق خوش باش 82شماره ۲۶۰: ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش 83شماره ۲۶۱: از درد و غم زمانه افسرده مباش 84شماره ۲۶۲: در بیشه دهر، شیر با دندان باش 85شماره ۲۶۳: ای خامه راست رو حقیقت جو باش 86شماره ۲۶۴: در پای گلی شبی نهاده سر خویش 87شماره ۲۶۵: تنها نه منم غمین برای دل خویش 88شماره ۲۶۶ - یعنی کشک: موقعی که یکی از دوستان ...89شماره ۲۶۷: چون عامل ماضی است منصورالملک 90شماره ۲۶۸: از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ 91شماره ۲۶۹: آن رند دغل بازگه با مکر و حیل 92شماره ۲۷۰: کابینه اگر بود ز بحران تعطیل 93شماره ۲۷۱: ماده تاریخ ذیل را به مناسبت قتل می ...94شماره ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله ...95شماره ۲۷۳: چندی ز هوس باده پرستی کردم 96شماره ۲۷۴: هنگام جوانی به خدا پیر شدم 97شماره ۲۷۵: عمری به هوس گرد جهان گردیدم 98شماره ۲۷۶: یک چند گرفتار خطر گردیدم 99شماره ۲۷۷: من حسرت آب زندگانی نخورم 100شماره ۲۷۸: من حسرت آب زندگانی نخورم 101شماره ۲۷۹: با دیده سرخ و چهره زرد خوشم 102شماره ۲۸۰: از روز ازل عاشقی آموخت دلم 103شماره ۲۸۱: آن روز که حرف عشق بشنفت دلم 104شماره ۲۸۲: دارم سر آنکه عیش پاینده کنم 105شماره ۲۸۳: آن سبزه که ترک این چمن گفت، منم 106شماره ۲۸۴: با فکر قوی گرسنه چون شیر، منم 107شماره ۲۸۵: آن خم که بود مدام در جوش، منم 108شماره ۲۸۶: از بسکه چو سرو چمن آزاده منم 109شماره ۲۸۷: از رنگ افق من آتشی می‌بینم 110شماره ۲۸۸: در موسم گل طرف چمن می‌خواهم 111شماره ۲۸۹: تا چند ز آه سینه دل چاک شوم 112شماره ۲۹۰: با دشمن و دوست گر شدی نرم چو موم 113شماره ۲۹۱: تا درس محبت تو آموخته‌ایم 114شماره ۲۹۲: ما بیرق صلح کل برافرشته‌ایم 115شماره ۲۹۳: از دست تو ما ساغر صهبا زده‌ایم 116شماره ۲۹۴: تا بر سر حرص و آز خود پا زده‌ایم 117شماره ۲۹۵: عمریست که بر عاطفه مفتون شده‌ایم 118شماره ۲۹۶: ما خاک به سر ز بی‌حسابی شده‌ایم 119شماره ۲۹۷: آن روز که ره بشادی و غم بستیم 120شماره ۲۹۸: ما دایره کثرت و قلت هستیم 121شماره ۲۹۹: یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم 122شماره ۳۰۰: آن روز که ما و دل ز مادر زادیم 123شماره ۳۰۱: یک عمر چو جغد نوحه خوانی کردیم 124شماره ۳۰۲: یکچند به مرگ سخت جانی کردیم 125شماره ۳۰۳: روزی که به تاج طعنه سخت زدیم 126شماره ۳۰۴: روزی که به کار زندگی دست زدیم 127شماره ۳۰۵: عمری به دهان راستگو مشت زدیم 128شماره ۳۰۶: آن روز که چون سرو سر از خاک زدیم 129شماره ۳۰۷: آن روز که چون سبزه سر از خاک زدیم 130شماره ۳۰۸: یک عمر به بند آز پا بسته شدیم 131شماره ۳۰۹: بس جان ز فشار غم به دوران کندیم 132شماره ۳۱۰: آن روز که پابند جنون گردیدیم 133شماره ۳۱۱: ما زاده کیقباد و کیکاووسیم 134شماره ۳۱۲: از بسکه به پیش این و آن مبتذلیم 135شماره ۳۱۳: روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم 136شماره ۳۱۴: برخیز که تا باده گلرنگ زنیم 137شماره ۳۱۵: گر طالع خفته را سحرخیز کنیم 138شماره ۳۱۶: باید ز کژی براستی میل کنیم 139شماره ۳۱۷: ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم 140شماره ۳۱۸: ما یکسر مو به کس دوروئی نکنیم 141شماره ۳۱۹: در آتیه گر فکر نماینده کنیم 142شماره ۳۲۰: روزی است که اقدام غیورانه کنیم 143شماره ۳۲۱: ما قاعده متانت از کف ندهیم 144 شماره ۳۲۲: امروز به هر طریق ما راه رویم 145شماره ۳۲۳: با علم و عمل اگر مهیا نشویم 146شماره ۳۲۴: ما طعنه زن مقام مردی نشویم 147شماره ۳۲۵: تا چند کسل از غم بیهوده شویم 148شماره ۳۲۶: با دولت نو رسم کهن می گویم 149شماره ۳۲۷: تا چند توان به ناتوانان دیدن 150شماره ۳۲۸: با نخل خوشی همیشه پیوند بزن 151شماره ۳۲۹: ای دوست به دیوار کسی مشت مزن 152شماره ۳۳۰: ای دل شکن آتش به دل تنگ مزن 153شماره ۳۳۱: یاری که کج و دوروست، شمشیرش کن 154شماره ۳۳۲: گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن 155شماره ۳۳۳: طوفان می نسیان از این نوش مکن 156شماره ۳۳۴: هرگز دل کس را به عبث تنگ مکن 157شماره ۳۳۵: ای توده عمل با همم عالیه کن 158شماره ۳۳۶: ای ملت آرین وفاداری کن 159شماره ۳۳۷ - به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل ...160شماره ۳۳۸: از آز بپرهیز و امیری می کن 161شماره ۳۳۹: یک عمر در این محیط گردیدم من 162شماره ۳۴۰: آثار محن از در و دیوار ببین 163شماره ۳۴۱: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 164شماره ۳۴۲: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 165شماره ۳۴۳: در مرز عجم ذلت ایرانی بین 166شماره ۳۴۴: بی دوست شب فراق غم خوردن به 167شماره ۳۴۵: با دشمن اگر پاره کنی سلسله به 168شماره ۳۴۶: احزاب جهان راه نجاتند همه 169شماره ۳۴۷: سردسته حزب هر چه هستند همه 170شماره ۳۴۸: با هم رفقا که یار و جفتند همه 171شماره ۳۴۹: یکدسته که کاندید جدیدند همه 172شماره ۳۵۰: آن دسته که در نزد تو پیشند همه 173شماره ۳۵۱: دنیا که سعادتش بود مال همه 174شماره ۳۵۲: در اول وهله پا فشردیم همه 175شماره ۳۵۳: با آنکه ز فقر پاکبازیم همه 176شماره ۳۵۴: افسوس که از رأی خراب من و تو 177شماره ۳۵۵: اشراف عزیز نکته سنج من و تو 178شماره ۳۵۶: از باده کبر مست و مخمور مشو 179شماره ۳۵۷: ای دوست برای دست و پا مشت تو کو 180شماره ۳۵۸: ای توده گرفتار جهالت شده‌ای 181شماره ۳۵۹: ای بوم در این بوم مؤسس شده‌ای 182شماره ۳۶۰ - صندوق آرا: ای جعبه به خوب و زشت ح ...183شماره ۳۶۱: ای مرغ اسیر از چه کم‌حوصله‌ای 184شماره ۳۶۲: با زور و وبال تا وزارت کردی 185شماره ۳۶۳: ای جعبه پریر دلربائی کردی 186شماره ۳۶۴: ای روز سیاه من سیه تر گردی 187شماره ۳۶۵: دی عامل اختلاس اموال شدی 188شماره ۳۶۶: دیدی بخلاف عزم و تصمیم شدی 189شماره ۳۶۷: آنانکه کنند با دو صد طنازی 190شماره ۳۶۸: آسوده در این دیر کهن نیست کسی 191شماره ۳۶۹: هر کس بطریق خاص شد یار کسی 192شماره ۳۷۰: زد چنگ زمانه چنگ بی‌تکلیفی 193شماره ۳۷۱: در اول عشق باده نوشی اولی 194شماره ۳۷۲: خواهی تو چو مشت بسته را وانکنی 195شماره ۳۷۳: امروز اگر خطا سراپا نکنی 196شماره ۳۷۴: آن را که ز مهر خویش پرورده کنی 197شماره ۳۷۵: ای کوه تو همسنگ غم و درد منی 198شماره ۳۷۶: می کوش که پامال جهالت نشوی 199شماره ۳۷۷: ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ