به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فرخی یزدی

فرخی یزدیرباعیاتشماره ۷۳: در مسلک ما که عزت و ذلت نیست

780عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در مسلک ما که عزت و ذلت نیست

سلطان و فقیر و کثرت و قلت نیست

هر کس که به دست خویشتن کار نکرد

صالح به نمایندگی ملت نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۷۲: در دهر کسی چو ما بدین ذلت نیست 2شماره ۷۳: در مسلک ما که عزت و ذلت نیست 3شماره ۷۴: درد هر چو ما کسی بدین ذلت نیست 4شماره ۷۵ - کابینه مشیرالدوله: هرچند که سیل آر ...5شماره ۷۶ - کابینه مشیرالدوله: ای آنکه تو را گ ...6شماره ۷۷: جز ایزد پاک حاکم عادل نیست 7شماره ۷۸ - مجلس پنجم: از رأی خران دلم دمی بی‌ ...8شماره ۷۹: در غمکده ای که شادیش جز غم نیست 9شماره ۸۰: هرگز دل ما غمین ز بیش و کم نیست 10شماره ۸۱: باغی که در آن آب و هوا روشن نیست 11شماره ۸۲: آن سلسله را که جز خطا باطن نیست 12شماره ۸۳: هر چند که انقلاب را قاعده نیست 13شماره ۸۴: در کشور ما که دزد را واهمه نیست 14شماره ۸۵: در مملکتی که نام آزادی نیست 15شماره ۸۶ - مجلس پنجم: تا رسم غنی غیر دل‌آزاری ...16شماره ۸۷: ای خصم تو را مجال کین توزی نیست 17شماره ۸۸: چون نامه ما برای کلاشی نیست 18شماره ۸۹ - عدلیه: در کشور ما که جنگ اصنافی نی ...19شماره ۹۰: در مملکتی که جنگ اصنافی نیست 20شماره ۹۱: دردی بتر از علت نادانی نیست 21شماره ۹۲: هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت 22شماره ۹۳: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 23شماره ۹۴: دیشب که به صد فتنه و آشوب گذشت 24شماره ۹۵: عهدی که در این خانه نوا بود، گذشت 25شماره ۹۶: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 26شماره ۹۷: عمری به ره جنون نشستیم و گذشت 27شماره ۹۸: ای دیده تو را بر آب دیدیم و گذشت 28شماره ۹۹: خوش آنکه چو من حیات جاوید گرفت 29شماره ۱۰۰: اول ره کار را نشان باید داد 30شماره ۱۰۱: ای دوست برای دوست جان باید داد 31شماره ۱۰۲: دردا که جهان به ما دل شاد نداد 32شماره ۱۰۳: استاد ازل که درس بیداد نداد 33شماره ۱۰۴: گر مشکل فقر و ثروت آسان گردد 34شماره ۱۰۵: دشمن پی دشمنی کمر می‌بندد 35شماره ۱۰۶: هر گل که ز یکرنگی خود بو دارد 36شماره ۱۰۷: دل زمزمه های انقلابی دارد 37شماره ۱۰۸: آن کس که مقام مستشاری دارد 38شماره ۱۰۹: این چرخ برین که سرفرازی دارد 39شماره ۱۱۰: چشم تو خدنگ سینه دوزی دارد 40شماره ۱۱۱: هر کس که به دل چو لاله داغی دارد 41شماره ۱۱۲: این خانه دگر چو نی نوایی دارد 42 شماره ۱۱۳: فکر نوئی از برای ما باید کرد 43شماره ۱۱۴: گر درد عموم را دوا باید کرد 44شماره ۱۱۵: یا سد ره فقر و غنا باید کرد 45شماره ۱۱۶: در گاه عمل شتاب می‌باید کرد 46شماره ۱۱۷: با عزم متین شتاب می‌باید کرد 47شماره ۱۱۸: در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد 48شماره ۱۱۹: با این ره و رسم بد چه می‌باید کرد 49شماره ۱۲۰: آن میر که جا در اطلس و قاقم کرد 50شماره ۱۲۱: درد و غم خوبان جوان پیرم کرد 51شماره ۱۲۲ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: آن خودس ...52شماره ۱۲۳ - درباره وستداهل سوئدی، رییس شهربان ...53شماره ۱۲۴: آن شیخ که دم ز علم اخفش می‌زد 54شماره ۱۲۵: گر سائس ملک با کیاست باشد 55شماره ۱۲۶: گر بر دل ما گرد ملالت باشد 56شماره ۱۲۷: گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد 57شماره ۱۲۸: آخر دل من ز غصه خون خواهد شد 58شماره ۱۲۹: دانی که دل غمزده چون خواهد شد 59شماره ۱۳۰: با خلق خدا شریک غم باید شد 60شماره ۱۳۱: یا هم چو ضعیف منزوی باید شد 61شماره ۱۳۲: در مسلک مالک ملکی سالک شد 62شماره ۱۳۳ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...63شماره ۱۳۴ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...64شماره ۱۳۵: هر خویش چو نقش در و دیوار نشد 65شماره ۱۳۶: شادم که دل خراب ترمیم نشد 66شماره ۱۳۷: هر سر که بپای خم می سوده نشد 67شماره ۱۳۸: یک دم دل من ز غصه آسوده نشد 68شماره ۱۳۹: از رأی شمیران غم دل افزون شد 69شماره ۱۴۰: دوشینه لوای صلح افراشته شد 70شماره ۱۴۱: ای کاش مرا ناطقه گویا می‌شد 71شماره ۱۴۲: ای کاش که راز دل مبرهن می‌شد 72شماره ۱۴۳ - به مناسبت قتل کلنل پسیان: روزی که ...73شماره ۱۴۴: این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند 74شماره ۱۴۵: بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند 75شماره ۱۴۶: آنان که لوای فقر افراخته‌اند 76شماره ۱۴۷ - در مورد وکلای مجلس: آنان که سوار ...77شماره ۱۴۸: ابناء بشر جمله ز یک عائله‌اند 78شماره ۱۴۹ - در مورد وثوق‌الدوله: آنان که پریر ...79شماره ۱۵۰: آن سلسله ای که از امیران هستند 80شماره ۱۵۱: تجار ز فقر ناشکیبا گشتند 81شماره ۱۵۲: آنانکه به عدل و داد مفتون گشتند 82شماره ۱۵۳ - راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با ...83شماره ۱۵۴: چون عیش و غم زمانه قسمت کردند 84شماره ۱۵۵: در کعبه خطاکار خطابم کردند 85شماره ۱۵۶: شادم که پری رخان غمینم کردند 86 شماره ۱۵۷ - اعتصاب غذای زندانیان زندان قصر: ...87شماره ۱۵۸: افسوس که دشمنان دلم خون کردند 88شماره ۱۵۹: آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند 89شماره ۱۶۰: هر رأی که با دادن سیم آوردند 90شماره ۱۶۱: آنانکه پریر با عدو یار شدند 91شماره ۱۶۲: چون مرتجعین آلت نیرنگ شدند 92شماره ۱۶۳: ابناء جهان که زاده بوالبشرند 93شماره ۱۶۴: آنانکه به پا بنای هستی دارند 94شماره ۱۶۵: آنانکه تو را دو سال یکبار خرند 95شماره ۱۶۶: این پول که صاحبان القاب خورند 96شماره ۱۶۷: بر بام فلک بیرق کین برق زند 97شماره ۱۶۸: جمعی ز غنا صاحب افسر باشند 98شماره ۱۶۹: ما طالب آنکه کار مطلوب کند 99شماره ۱۷۰ - درباره منصورالسلطنه: عدلیه که داد ...100شماره ۱۷۱: سرمایه اغنیا اگر کار کند 101شماره ۱۷۲: دستی که به پرده کعبه را دیر کند 102شماره ۱۷۳: ملت چو شراب بی خودی نوش کند 103شماره ۱۷۴: هر کس می بی‌حقیقتی نوش کند 104شماره ۱۷۵: از عدل اگر وکیل توصیف کند 105شماره ۱۷۶: آن کیست که پرده خطا چاک کند 106شماره ۱۷۷: هرگز دل من شکایت از غم نکند 107شماره ۱۷۸: عاقل که جز اقدام لزومی نکند 108شماره ۱۷۹: آنانکه به قانون‌شکنی مشغولند 109شماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند 110شماره ۱۸۱: آنانکه ترا به خویش ترغیب کنند 111شماره ۱۸۲ - بازداشت قوام‌السلطنه و محاکمه او: ...112شماره ۱۸۳: موقعی که شماره از طوفان توقیف گردی ...113شماره ۱۸۴: نظار چو قفل جعبه را باز کنند 114شماره ۱۸۵: آنانکه خطای خویش تکمیل کنند 115شماره ۱۸۶: خوش باش که ارباب یقین شک نکنند 116شماره ۱۸۷: ما را متمولین گدا می خواهند 117شماره ۱۸۸: آن را که نفوذ و اقتدارات بود 118شماره ۱۸۹: در راستی آنکه بی کم و کاست بود 119شماره ۱۹۰: طوفان که طرفدار صفا خواهد بود 120شماره ۱۹۱: گر دور زمانه این چنین خواهد بود 121شماره ۱۹۲: جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود 122شماره ۱۹۳: آن را که درستی عمل، کیش بود 123شماره ۱۹۴: ای کاش من و تو را کمی مدرک بود 124شماره ۱۹۵ - در مدح مستوفی‌الممالک: رسم و ره م ...125شماره ۱۹۶: آن روز که در ارض و سما هیچ نبود 126شماره ۱۹۷: ایکاش بشهر شحنه را زور نبود 127 شماره ۱۹۸: گر شیخ ریا رند قدح نوش نبود 128شماره ۱۹۹ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: از دست ...129شماره ۲۰۰: ایکاش که جز رنگ صفا رنگ نبود 130شماره ۲۰۱: هر خانه که شادیش بجز غم نبود 131شماره ۲۰۲: هر چند افق زمانه روشن نبود 132شماره ۲۰۳ - مخالفت اقلیت مجلس چهارم با دولت م ...133شماره ۲۰۴: آزادی اگر تیول یکدسته نبود 134شماره ۲۰۵: اسرار سراچه کهن تازه نبود 135شماره ۲۰۶: هر شر اگر از امور خیریه نبود 136شماره ۲۰۷: بر دوره فترت اعتباری نبود 137شماره ۲۰۸: دیروز توانگری زر اندوخته بود 138شماره ۲۰۹: دیشب که به پای دل مرا سلسله بود 139شماره ۲۱۰: روزی که دل غمزده را شادی بود 140شماره ۲۱۱: در کشور دیگران که بیداری بود 141شماره ۲۱۲: هر جا سخن از سیم و زر ناب رود 142شماره ۲۱۳: گر رشته سعی و کار پیوند شود 143شماره ۲۱۴: گر درد و غم قدیم تجدید شود 144شماره ۲۱۵: دولت چو بفکر خویش تشکیل شود 145شماره ۲۱۶ - در مورد کابینه مستوفی‌الممالک: گو ...146شماره ۲۱۷: تا چون من و شانه باد شیدا نشود 147شماره ۲۱۸: گر عامل جور حاکم ما نشود 148شماره ۲۱۹: هرگز به هما، بوم برابر نشود 149شماره ۲۲۰: تا جرأت و پشتکار توأم نشود 150شماره ۲۲۱: فکری که سقیم گشت سالم نشود 151شماره ۲۲۲: ثروت سبب وحی سماوی نشود 152شماره ۲۲۳ - مخالفت با احمدشاه و ولیعهد او: پو ...153شماره ۲۲۴: آن اهل خطا که با خطاکار نمود 154شماره ۲۲۵: روزی به نبرد صف شکستن باید 155شماره ۲۲۶: با پاک دلان پاک نهادی باید 156شماره ۲۲۷: گر ما و تو را دفع اعادی باید 157شماره ۲۲۸: از سنگلج آوای غم اندوز آید 158شماره ۲۲۹: بس ناله جغد غم در این بوم آید 159شماره ۲۳۰: اوضاع نجومی چو به تقویم آید 160شماره ۲۳۱: از سطح افق شعله گلگون آید 161شماره ۲۳۲: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید 162شماره ۲۳۳ - در رفع توقیف روزنامه طوفان: طوفان ...163شماره ۲۳۴: ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید 164شماره ۲۳۵: اول بخطا پیشه مماشات کنید 165شماره ۲۳۶ - نمایشگاه امتعه داخله: گویم سخنی ا ...166شماره ۲۳۷: خیزید و چو شیر شرزه اقدام کنید 167شماره ۲۳۸: ای دسته پابند هوی رحم کنید 168شماره ۲۳۹: تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید 169شماره ۲۴۰ - درباره دولت مستوفی‌الممالک: بی‌مه ...170شماره ۲۴۱: یاران ز می غرور، مستی نکنید 171شماره ۲۴۲: ای توده بی صدا خموشی نکنید 172شماره ۲۴۳: ای دوده جم قیام یکباره کنید 173شماره ۲۴۴: قمری سخن از سرو چمن می گوید 174شماره ۲۴۵ - سردار سپه: اسرار نهفته گر نگفتی ب ...175شماره ۲۴۶ - در مورد رأی اعتماد مجلس به دولت ق ...176شماره ۲۴۷: ای غافل نشناخته زنگی از حور 177شماره ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری: این خانه و ...178شماره ۲۴۹: از بهر مجازات و مکافات وزیر 179شماره ۲۵۰: ای مرد جوان، تجربه از پیر بگیر 180شماره ۲۵۱ - در مورد انتخابات: صندوق دهن بسته ...181شماره ۲۵۲ - درباره شکست قیام خیابانی: طوفان ب ...182شماره ۲۵۳: دهقان پسر کارگری کهنه لباس 183شماره ۲۵۴: گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس 184شماره ۲۵۵: در مملکت انقلاب می باید و بس 185شماره ۲۵۶: شهزاده آزاد چو شد حارس فارس 186شماره ۲۵۷: ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس 187شماره ۲۵۸: امروز که گشته هر غمینی دلخوش 188 شماره ۲۵۹: با کجروی خلق جعلق خوش باش 189شماره ۲۶۰: ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش 190شماره ۲۶۱: از درد و غم زمانه افسرده مباش 191شماره ۲۶۲: در بیشه دهر، شیر با دندان باش 192شماره ۲۶۳: ای خامه راست رو حقیقت جو باش 193شماره ۲۶۴: در پای گلی شبی نهاده سر خویش 194شماره ۲۶۵: تنها نه منم غمین برای دل خویش 195شماره ۲۶۶ - یعنی کشک: موقعی که یکی از دوستان ...196شماره ۲۶۷: چون عامل ماضی است منصورالملک 197شماره ۲۶۸: از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ 198شماره ۲۶۹: آن رند دغل بازگه با مکر و حیل 199شماره ۲۷۰: کابینه اگر بود ز بحران تعطیل 200شماره ۲۷۱: ماده تاریخ ذیل را به مناسبت قتل می ...201شماره ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله ...202شماره ۲۷۳: چندی ز هوس باده پرستی کردم 203شماره ۲۷۴: هنگام جوانی به خدا پیر شدم 204شماره ۲۷۵: عمری به هوس گرد جهان گردیدم 205شماره ۲۷۶: یک چند گرفتار خطر گردیدم 206شماره ۲۷۷: من حسرت آب زندگانی نخورم 207شماره ۲۷۸: من حسرت آب زندگانی نخورم 208شماره ۲۷۹: با دیده سرخ و چهره زرد خوشم 209شماره ۲۸۰: از روز ازل عاشقی آموخت دلم 210شماره ۲۸۱: آن روز که حرف عشق بشنفت دلم 211شماره ۲۸۲: دارم سر آنکه عیش پاینده کنم 212شماره ۲۸۳: آن سبزه که ترک این چمن گفت، منم 213شماره ۲۸۴: با فکر قوی گرسنه چون شیر، منم 214شماره ۲۸۵: آن خم که بود مدام در جوش، منم 215شماره ۲۸۶: از بسکه چو سرو چمن آزاده منم 216شماره ۲۸۷: از رنگ افق من آتشی می‌بینم 217شماره ۲۸۸: در موسم گل طرف چمن می‌خواهم 218شماره ۲۸۹: تا چند ز آه سینه دل چاک شوم 219شماره ۲۹۰: با دشمن و دوست گر شدی نرم چو موم 220شماره ۲۹۱: تا درس محبت تو آموخته‌ایم 221شماره ۲۹۲: ما بیرق صلح کل برافرشته‌ایم 222شماره ۲۹۳: از دست تو ما ساغر صهبا زده‌ایم 223شماره ۲۹۴: تا بر سر حرص و آز خود پا زده‌ایم 224شماره ۲۹۵: عمریست که بر عاطفه مفتون شده‌ایم 225شماره ۲۹۶: ما خاک به سر ز بی‌حسابی شده‌ایم 226شماره ۲۹۷: آن روز که ره بشادی و غم بستیم 227شماره ۲۹۸: ما دایره کثرت و قلت هستیم 228شماره ۲۹۹: یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم 229شماره ۳۰۰: آن روز که ما و دل ز مادر زادیم 230شماره ۳۰۱: یک عمر چو جغد نوحه خوانی کردیم 231شماره ۳۰۲: یکچند به مرگ سخت جانی کردیم 232شماره ۳۰۳: روزی که به تاج طعنه سخت زدیم 233شماره ۳۰۴: روزی که به کار زندگی دست زدیم 234شماره ۳۰۵: عمری به دهان راستگو مشت زدیم 235شماره ۳۰۶: آن روز که چون سرو سر از خاک زدیم 236شماره ۳۰۷: آن روز که چون سبزه سر از خاک زدیم 237شماره ۳۰۸: یک عمر به بند آز پا بسته شدیم 238شماره ۳۰۹: بس جان ز فشار غم به دوران کندیم 239شماره ۳۱۰: آن روز که پابند جنون گردیدیم 240شماره ۳۱۱: ما زاده کیقباد و کیکاووسیم 241شماره ۳۱۲: از بسکه به پیش این و آن مبتذلیم 242شماره ۳۱۳: روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم 243شماره ۳۱۴: برخیز که تا باده گلرنگ زنیم 244شماره ۳۱۵: گر طالع خفته را سحرخیز کنیم 245شماره ۳۱۶: باید ز کژی براستی میل کنیم 246شماره ۳۱۷: ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم 247شماره ۳۱۸: ما یکسر مو به کس دوروئی نکنیم 248شماره ۳۱۹: در آتیه گر فکر نماینده کنیم 249شماره ۳۲۰: روزی است که اقدام غیورانه کنیم 250شماره ۳۲۱: ما قاعده متانت از کف ندهیم 251 شماره ۳۲۲: امروز به هر طریق ما راه رویم 252شماره ۳۲۳: با علم و عمل اگر مهیا نشویم 253شماره ۳۲۴: ما طعنه زن مقام مردی نشویم 254شماره ۳۲۵: تا چند کسل از غم بیهوده شویم 255شماره ۳۲۶: با دولت نو رسم کهن می گویم 256شماره ۳۲۷: تا چند توان به ناتوانان دیدن 257شماره ۳۲۸: با نخل خوشی همیشه پیوند بزن 258شماره ۳۲۹: ای دوست به دیوار کسی مشت مزن 259شماره ۳۳۰: ای دل شکن آتش به دل تنگ مزن 260شماره ۳۳۱: یاری که کج و دوروست، شمشیرش کن 261شماره ۳۳۲: گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن 262شماره ۳۳۳: طوفان می نسیان از این نوش مکن 263شماره ۳۳۴: هرگز دل کس را به عبث تنگ مکن 264شماره ۳۳۵: ای توده عمل با همم عالیه کن 265شماره ۳۳۶: ای ملت آرین وفاداری کن 266شماره ۳۳۷ - به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل ...267شماره ۳۳۸: از آز بپرهیز و امیری می کن 268شماره ۳۳۹: یک عمر در این محیط گردیدم من 269شماره ۳۴۰: آثار محن از در و دیوار ببین 270شماره ۳۴۱: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 271شماره ۳۴۲: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 272شماره ۳۴۳: در مرز عجم ذلت ایرانی بین 273شماره ۳۴۴: بی دوست شب فراق غم خوردن به 274شماره ۳۴۵: با دشمن اگر پاره کنی سلسله به 275شماره ۳۴۶: احزاب جهان راه نجاتند همه 276شماره ۳۴۷: سردسته حزب هر چه هستند همه 277شماره ۳۴۸: با هم رفقا که یار و جفتند همه 278شماره ۳۴۹: یکدسته که کاندید جدیدند همه 279شماره ۳۵۰: آن دسته که در نزد تو پیشند همه 280شماره ۳۵۱: دنیا که سعادتش بود مال همه 281شماره ۳۵۲: در اول وهله پا فشردیم همه 282شماره ۳۵۳: با آنکه ز فقر پاکبازیم همه 283شماره ۳۵۴: افسوس که از رأی خراب من و تو 284شماره ۳۵۵: اشراف عزیز نکته سنج من و تو 285شماره ۳۵۶: از باده کبر مست و مخمور مشو 286شماره ۳۵۷: ای دوست برای دست و پا مشت تو کو 287شماره ۳۵۸: ای توده گرفتار جهالت شده‌ای 288شماره ۳۵۹: ای بوم در این بوم مؤسس شده‌ای 289شماره ۳۶۰ - صندوق آرا: ای جعبه به خوب و زشت ح ...290شماره ۳۶۱: ای مرغ اسیر از چه کم‌حوصله‌ای 291شماره ۳۶۲: با زور و وبال تا وزارت کردی 292شماره ۳۶۳: ای جعبه پریر دلربائی کردی 293شماره ۳۶۴: ای روز سیاه من سیه تر گردی 294شماره ۳۶۵: دی عامل اختلاس اموال شدی 295شماره ۳۶۶: دیدی بخلاف عزم و تصمیم شدی 296شماره ۳۶۷: آنانکه کنند با دو صد طنازی 297شماره ۳۶۸: آسوده در این دیر کهن نیست کسی 298شماره ۳۶۹: هر کس بطریق خاص شد یار کسی 299شماره ۳۷۰: زد چنگ زمانه چنگ بی‌تکلیفی 300شماره ۳۷۱: در اول عشق باده نوشی اولی 301شماره ۳۷۲: خواهی تو چو مشت بسته را وانکنی 302شماره ۳۷۳: امروز اگر خطا سراپا نکنی 303شماره ۳۷۴: آن را که ز مهر خویش پرورده کنی 304شماره ۳۷۵: ای کوه تو همسنگ غم و درد منی 305شماره ۳۷۶: می کوش که پامال جهالت نشوی 306شماره ۳۷۷: ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ