به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فرخی یزدی

فرخی یزدیرباعیاتشماره ۶۶: آنکس که ز راه جور شد شادان کیست

770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنکس که ز راه جور شد شادان کیست

ور هست یقین زدوده انسان نیست

گر عاطفه نیست امتیاز بشری

پس فرق میان آدم و حیوان چیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۶۵: با آنکه غنی خزانه دولت نیست 2شماره ۶۶: آنکس که ز راه جور شد شادان کیست 3شماره ۶۷: این زمزمه ها غیر مستحسن چیست 4شماره ۶۸: ای داد که شیوه من و دل زاریست 5شماره ۶۹: در دیده ما فقر و غنا هر دو یکیست 6شماره ۷۰: ای داد که راه نفسی پیدا نیست 7شماره ۷۱ - صندوق آرا: دردا که دوای دل به جز ح ...8شماره ۷۲: در دهر کسی چو ما بدین ذلت نیست 9شماره ۷۳: در مسلک ما که عزت و ذلت نیست 10شماره ۷۴: درد هر چو ما کسی بدین ذلت نیست 11شماره ۷۵ - کابینه مشیرالدوله: هرچند که سیل آر ...12شماره ۷۶ - کابینه مشیرالدوله: ای آنکه تو را گ ...13شماره ۷۷: جز ایزد پاک حاکم عادل نیست 14شماره ۷۸ - مجلس پنجم: از رأی خران دلم دمی بی‌ ...15شماره ۷۹: در غمکده ای که شادیش جز غم نیست 16شماره ۸۰: هرگز دل ما غمین ز بیش و کم نیست 17شماره ۸۱: باغی که در آن آب و هوا روشن نیست 18شماره ۸۲: آن سلسله را که جز خطا باطن نیست 19شماره ۸۳: هر چند که انقلاب را قاعده نیست 20شماره ۸۴: در کشور ما که دزد را واهمه نیست 21شماره ۸۵: در مملکتی که نام آزادی نیست 22شماره ۸۶ - مجلس پنجم: تا رسم غنی غیر دل‌آزاری ...23شماره ۸۷: ای خصم تو را مجال کین توزی نیست 24شماره ۸۸: چون نامه ما برای کلاشی نیست 25شماره ۸۹ - عدلیه: در کشور ما که جنگ اصنافی نی ...26شماره ۹۰: در مملکتی که جنگ اصنافی نیست 27شماره ۹۱: دردی بتر از علت نادانی نیست 28شماره ۹۲: هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت 29شماره ۹۳: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 30شماره ۹۴: دیشب که به صد فتنه و آشوب گذشت 31شماره ۹۵: عهدی که در این خانه نوا بود، گذشت 32شماره ۹۶: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 33شماره ۹۷: عمری به ره جنون نشستیم و گذشت 34شماره ۹۸: ای دیده تو را بر آب دیدیم و گذشت 35شماره ۹۹: خوش آنکه چو من حیات جاوید گرفت 36شماره ۱۰۰: اول ره کار را نشان باید داد 37شماره ۱۰۱: ای دوست برای دوست جان باید داد 38شماره ۱۰۲: دردا که جهان به ما دل شاد نداد 39شماره ۱۰۳: استاد ازل که درس بیداد نداد 40شماره ۱۰۴: گر مشکل فقر و ثروت آسان گردد 41شماره ۱۰۵: دشمن پی دشمنی کمر می‌بندد 42شماره ۱۰۶: هر گل که ز یکرنگی خود بو دارد 43شماره ۱۰۷: دل زمزمه های انقلابی دارد 44شماره ۱۰۸: آن کس که مقام مستشاری دارد 45شماره ۱۰۹: این چرخ برین که سرفرازی دارد 46شماره ۱۱۰: چشم تو خدنگ سینه دوزی دارد 47شماره ۱۱۱: هر کس که به دل چو لاله داغی دارد 48شماره ۱۱۲: این خانه دگر چو نی نوایی دارد 49 شماره ۱۱۳: فکر نوئی از برای ما باید کرد 50شماره ۱۱۴: گر درد عموم را دوا باید کرد 51شماره ۱۱۵: یا سد ره فقر و غنا باید کرد 52شماره ۱۱۶: در گاه عمل شتاب می‌باید کرد 53شماره ۱۱۷: با عزم متین شتاب می‌باید کرد 54شماره ۱۱۸: در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد 55شماره ۱۱۹: با این ره و رسم بد چه می‌باید کرد 56شماره ۱۲۰: آن میر که جا در اطلس و قاقم کرد 57شماره ۱۲۱: درد و غم خوبان جوان پیرم کرد 58شماره ۱۲۲ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: آن خودس ...59شماره ۱۲۳ - درباره وستداهل سوئدی، رییس شهربان ...60شماره ۱۲۴: آن شیخ که دم ز علم اخفش می‌زد 61شماره ۱۲۵: گر سائس ملک با کیاست باشد 62شماره ۱۲۶: گر بر دل ما گرد ملالت باشد 63شماره ۱۲۷: گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد 64شماره ۱۲۸: آخر دل من ز غصه خون خواهد شد 65شماره ۱۲۹: دانی که دل غمزده چون خواهد شد 66شماره ۱۳۰: با خلق خدا شریک غم باید شد 67شماره ۱۳۱: یا هم چو ضعیف منزوی باید شد 68شماره ۱۳۲: در مسلک مالک ملکی سالک شد 69شماره ۱۳۳ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...70شماره ۱۳۴ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...71شماره ۱۳۵: هر خویش چو نقش در و دیوار نشد 72شماره ۱۳۶: شادم که دل خراب ترمیم نشد 73شماره ۱۳۷: هر سر که بپای خم می سوده نشد 74شماره ۱۳۸: یک دم دل من ز غصه آسوده نشد 75شماره ۱۳۹: از رأی شمیران غم دل افزون شد 76شماره ۱۴۰: دوشینه لوای صلح افراشته شد 77شماره ۱۴۱: ای کاش مرا ناطقه گویا می‌شد 78شماره ۱۴۲: ای کاش که راز دل مبرهن می‌شد 79شماره ۱۴۳ - به مناسبت قتل کلنل پسیان: روزی که ...80شماره ۱۴۴: این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند 81شماره ۱۴۵: بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند 82شماره ۱۴۶: آنان که لوای فقر افراخته‌اند 83شماره ۱۴۷ - در مورد وکلای مجلس: آنان که سوار ...84شماره ۱۴۸: ابناء بشر جمله ز یک عائله‌اند 85شماره ۱۴۹ - در مورد وثوق‌الدوله: آنان که پریر ...86شماره ۱۵۰: آن سلسله ای که از امیران هستند 87شماره ۱۵۱: تجار ز فقر ناشکیبا گشتند 88شماره ۱۵۲: آنانکه به عدل و داد مفتون گشتند 89شماره ۱۵۳ - راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با ...90شماره ۱۵۴: چون عیش و غم زمانه قسمت کردند 91شماره ۱۵۵: در کعبه خطاکار خطابم کردند 92شماره ۱۵۶: شادم که پری رخان غمینم کردند 93 شماره ۱۵۷ - اعتصاب غذای زندانیان زندان قصر: ...94شماره ۱۵۸: افسوس که دشمنان دلم خون کردند 95شماره ۱۵۹: آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند 96شماره ۱۶۰: هر رأی که با دادن سیم آوردند 97شماره ۱۶۱: آنانکه پریر با عدو یار شدند 98شماره ۱۶۲: چون مرتجعین آلت نیرنگ شدند 99شماره ۱۶۳: ابناء جهان که زاده بوالبشرند 100شماره ۱۶۴: آنانکه به پا بنای هستی دارند 101شماره ۱۶۵: آنانکه تو را دو سال یکبار خرند 102شماره ۱۶۶: این پول که صاحبان القاب خورند 103شماره ۱۶۷: بر بام فلک بیرق کین برق زند 104شماره ۱۶۸: جمعی ز غنا صاحب افسر باشند 105شماره ۱۶۹: ما طالب آنکه کار مطلوب کند 106شماره ۱۷۰ - درباره منصورالسلطنه: عدلیه که داد ...107شماره ۱۷۱: سرمایه اغنیا اگر کار کند 108شماره ۱۷۲: دستی که به پرده کعبه را دیر کند 109شماره ۱۷۳: ملت چو شراب بی خودی نوش کند 110شماره ۱۷۴: هر کس می بی‌حقیقتی نوش کند 111شماره ۱۷۵: از عدل اگر وکیل توصیف کند 112شماره ۱۷۶: آن کیست که پرده خطا چاک کند 113شماره ۱۷۷: هرگز دل من شکایت از غم نکند 114شماره ۱۷۸: عاقل که جز اقدام لزومی نکند 115شماره ۱۷۹: آنانکه به قانون‌شکنی مشغولند 116شماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند 117شماره ۱۸۱: آنانکه ترا به خویش ترغیب کنند 118شماره ۱۸۲ - بازداشت قوام‌السلطنه و محاکمه او: ...119شماره ۱۸۳: موقعی که شماره از طوفان توقیف گردی ...120شماره ۱۸۴: نظار چو قفل جعبه را باز کنند 121شماره ۱۸۵: آنانکه خطای خویش تکمیل کنند 122شماره ۱۸۶: خوش باش که ارباب یقین شک نکنند 123شماره ۱۸۷: ما را متمولین گدا می خواهند 124شماره ۱۸۸: آن را که نفوذ و اقتدارات بود 125شماره ۱۸۹: در راستی آنکه بی کم و کاست بود 126شماره ۱۹۰: طوفان که طرفدار صفا خواهد بود 127شماره ۱۹۱: گر دور زمانه این چنین خواهد بود 128شماره ۱۹۲: جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود 129شماره ۱۹۳: آن را که درستی عمل، کیش بود 130شماره ۱۹۴: ای کاش من و تو را کمی مدرک بود 131شماره ۱۹۵ - در مدح مستوفی‌الممالک: رسم و ره م ...132شماره ۱۹۶: آن روز که در ارض و سما هیچ نبود 133شماره ۱۹۷: ایکاش بشهر شحنه را زور نبود 134 شماره ۱۹۸: گر شیخ ریا رند قدح نوش نبود 135شماره ۱۹۹ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: از دست ...136شماره ۲۰۰: ایکاش که جز رنگ صفا رنگ نبود 137شماره ۲۰۱: هر خانه که شادیش بجز غم نبود 138شماره ۲۰۲: هر چند افق زمانه روشن نبود 139شماره ۲۰۳ - مخالفت اقلیت مجلس چهارم با دولت م ...140شماره ۲۰۴: آزادی اگر تیول یکدسته نبود 141شماره ۲۰۵: اسرار سراچه کهن تازه نبود 142شماره ۲۰۶: هر شر اگر از امور خیریه نبود 143شماره ۲۰۷: بر دوره فترت اعتباری نبود 144شماره ۲۰۸: دیروز توانگری زر اندوخته بود 145شماره ۲۰۹: دیشب که به پای دل مرا سلسله بود 146شماره ۲۱۰: روزی که دل غمزده را شادی بود 147شماره ۲۱۱: در کشور دیگران که بیداری بود 148شماره ۲۱۲: هر جا سخن از سیم و زر ناب رود 149شماره ۲۱۳: گر رشته سعی و کار پیوند شود 150شماره ۲۱۴: گر درد و غم قدیم تجدید شود 151شماره ۲۱۵: دولت چو بفکر خویش تشکیل شود 152شماره ۲۱۶ - در مورد کابینه مستوفی‌الممالک: گو ...153شماره ۲۱۷: تا چون من و شانه باد شیدا نشود 154شماره ۲۱۸: گر عامل جور حاکم ما نشود 155شماره ۲۱۹: هرگز به هما، بوم برابر نشود 156شماره ۲۲۰: تا جرأت و پشتکار توأم نشود 157شماره ۲۲۱: فکری که سقیم گشت سالم نشود 158شماره ۲۲۲: ثروت سبب وحی سماوی نشود 159شماره ۲۲۳ - مخالفت با احمدشاه و ولیعهد او: پو ...160شماره ۲۲۴: آن اهل خطا که با خطاکار نمود 161شماره ۲۲۵: روزی به نبرد صف شکستن باید 162شماره ۲۲۶: با پاک دلان پاک نهادی باید 163شماره ۲۲۷: گر ما و تو را دفع اعادی باید 164شماره ۲۲۸: از سنگلج آوای غم اندوز آید 165شماره ۲۲۹: بس ناله جغد غم در این بوم آید 166شماره ۲۳۰: اوضاع نجومی چو به تقویم آید 167شماره ۲۳۱: از سطح افق شعله گلگون آید 168شماره ۲۳۲: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید 169شماره ۲۳۳ - در رفع توقیف روزنامه طوفان: طوفان ...170شماره ۲۳۴: ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید 171شماره ۲۳۵: اول بخطا پیشه مماشات کنید 172شماره ۲۳۶ - نمایشگاه امتعه داخله: گویم سخنی ا ...173شماره ۲۳۷: خیزید و چو شیر شرزه اقدام کنید 174شماره ۲۳۸: ای دسته پابند هوی رحم کنید 175شماره ۲۳۹: تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید 176شماره ۲۴۰ - درباره دولت مستوفی‌الممالک: بی‌مه ...177شماره ۲۴۱: یاران ز می غرور، مستی نکنید 178شماره ۲۴۲: ای توده بی صدا خموشی نکنید 179شماره ۲۴۳: ای دوده جم قیام یکباره کنید 180شماره ۲۴۴: قمری سخن از سرو چمن می گوید 181شماره ۲۴۵ - سردار سپه: اسرار نهفته گر نگفتی ب ...182شماره ۲۴۶ - در مورد رأی اعتماد مجلس به دولت ق ...183شماره ۲۴۷: ای غافل نشناخته زنگی از حور 184شماره ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری: این خانه و ...185شماره ۲۴۹: از بهر مجازات و مکافات وزیر 186شماره ۲۵۰: ای مرد جوان، تجربه از پیر بگیر 187شماره ۲۵۱ - در مورد انتخابات: صندوق دهن بسته ...188شماره ۲۵۲ - درباره شکست قیام خیابانی: طوفان ب ...189شماره ۲۵۳: دهقان پسر کارگری کهنه لباس 190شماره ۲۵۴: گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس 191شماره ۲۵۵: در مملکت انقلاب می باید و بس 192شماره ۲۵۶: شهزاده آزاد چو شد حارس فارس 193شماره ۲۵۷: ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس 194شماره ۲۵۸: امروز که گشته هر غمینی دلخوش 195 شماره ۲۵۹: با کجروی خلق جعلق خوش باش 196شماره ۲۶۰: ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش 197شماره ۲۶۱: از درد و غم زمانه افسرده مباش 198شماره ۲۶۲: در بیشه دهر، شیر با دندان باش 199شماره ۲۶۳: ای خامه راست رو حقیقت جو باش 200شماره ۲۶۴: در پای گلی شبی نهاده سر خویش 201شماره ۲۶۵: تنها نه منم غمین برای دل خویش 202شماره ۲۶۶ - یعنی کشک: موقعی که یکی از دوستان ...203شماره ۲۶۷: چون عامل ماضی است منصورالملک 204شماره ۲۶۸: از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ 205شماره ۲۶۹: آن رند دغل بازگه با مکر و حیل 206شماره ۲۷۰: کابینه اگر بود ز بحران تعطیل 207شماره ۲۷۱: ماده تاریخ ذیل را به مناسبت قتل می ...208شماره ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله ...209شماره ۲۷۳: چندی ز هوس باده پرستی کردم 210شماره ۲۷۴: هنگام جوانی به خدا پیر شدم 211شماره ۲۷۵: عمری به هوس گرد جهان گردیدم 212شماره ۲۷۶: یک چند گرفتار خطر گردیدم 213شماره ۲۷۷: من حسرت آب زندگانی نخورم 214شماره ۲۷۸: من حسرت آب زندگانی نخورم 215شماره ۲۷۹: با دیده سرخ و چهره زرد خوشم 216شماره ۲۸۰: از روز ازل عاشقی آموخت دلم 217شماره ۲۸۱: آن روز که حرف عشق بشنفت دلم 218شماره ۲۸۲: دارم سر آنکه عیش پاینده کنم 219شماره ۲۸۳: آن سبزه که ترک این چمن گفت، منم 220شماره ۲۸۴: با فکر قوی گرسنه چون شیر، منم 221شماره ۲۸۵: آن خم که بود مدام در جوش، منم 222شماره ۲۸۶: از بسکه چو سرو چمن آزاده منم 223شماره ۲۸۷: از رنگ افق من آتشی می‌بینم 224شماره ۲۸۸: در موسم گل طرف چمن می‌خواهم 225شماره ۲۸۹: تا چند ز آه سینه دل چاک شوم 226شماره ۲۹۰: با دشمن و دوست گر شدی نرم چو موم 227شماره ۲۹۱: تا درس محبت تو آموخته‌ایم 228شماره ۲۹۲: ما بیرق صلح کل برافرشته‌ایم 229شماره ۲۹۳: از دست تو ما ساغر صهبا زده‌ایم 230شماره ۲۹۴: تا بر سر حرص و آز خود پا زده‌ایم 231شماره ۲۹۵: عمریست که بر عاطفه مفتون شده‌ایم 232شماره ۲۹۶: ما خاک به سر ز بی‌حسابی شده‌ایم 233شماره ۲۹۷: آن روز که ره بشادی و غم بستیم 234شماره ۲۹۸: ما دایره کثرت و قلت هستیم 235شماره ۲۹۹: یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم 236شماره ۳۰۰: آن روز که ما و دل ز مادر زادیم 237شماره ۳۰۱: یک عمر چو جغد نوحه خوانی کردیم 238شماره ۳۰۲: یکچند به مرگ سخت جانی کردیم 239شماره ۳۰۳: روزی که به تاج طعنه سخت زدیم 240شماره ۳۰۴: روزی که به کار زندگی دست زدیم 241شماره ۳۰۵: عمری به دهان راستگو مشت زدیم 242شماره ۳۰۶: آن روز که چون سرو سر از خاک زدیم 243شماره ۳۰۷: آن روز که چون سبزه سر از خاک زدیم 244شماره ۳۰۸: یک عمر به بند آز پا بسته شدیم 245شماره ۳۰۹: بس جان ز فشار غم به دوران کندیم 246شماره ۳۱۰: آن روز که پابند جنون گردیدیم 247شماره ۳۱۱: ما زاده کیقباد و کیکاووسیم 248شماره ۳۱۲: از بسکه به پیش این و آن مبتذلیم 249شماره ۳۱۳: روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم 250شماره ۳۱۴: برخیز که تا باده گلرنگ زنیم 251شماره ۳۱۵: گر طالع خفته را سحرخیز کنیم 252شماره ۳۱۶: باید ز کژی براستی میل کنیم 253شماره ۳۱۷: ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم 254شماره ۳۱۸: ما یکسر مو به کس دوروئی نکنیم 255شماره ۳۱۹: در آتیه گر فکر نماینده کنیم 256شماره ۳۲۰: روزی است که اقدام غیورانه کنیم 257شماره ۳۲۱: ما قاعده متانت از کف ندهیم 258 شماره ۳۲۲: امروز به هر طریق ما راه رویم 259شماره ۳۲۳: با علم و عمل اگر مهیا نشویم 260شماره ۳۲۴: ما طعنه زن مقام مردی نشویم 261شماره ۳۲۵: تا چند کسل از غم بیهوده شویم 262شماره ۳۲۶: با دولت نو رسم کهن می گویم 263شماره ۳۲۷: تا چند توان به ناتوانان دیدن 264شماره ۳۲۸: با نخل خوشی همیشه پیوند بزن 265شماره ۳۲۹: ای دوست به دیوار کسی مشت مزن 266شماره ۳۳۰: ای دل شکن آتش به دل تنگ مزن 267شماره ۳۳۱: یاری که کج و دوروست، شمشیرش کن 268شماره ۳۳۲: گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن 269شماره ۳۳۳: طوفان می نسیان از این نوش مکن 270شماره ۳۳۴: هرگز دل کس را به عبث تنگ مکن 271شماره ۳۳۵: ای توده عمل با همم عالیه کن 272شماره ۳۳۶: ای ملت آرین وفاداری کن 273شماره ۳۳۷ - به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل ...274شماره ۳۳۸: از آز بپرهیز و امیری می کن 275شماره ۳۳۹: یک عمر در این محیط گردیدم من 276شماره ۳۴۰: آثار محن از در و دیوار ببین 277شماره ۳۴۱: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 278شماره ۳۴۲: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 279شماره ۳۴۳: در مرز عجم ذلت ایرانی بین 280شماره ۳۴۴: بی دوست شب فراق غم خوردن به 281شماره ۳۴۵: با دشمن اگر پاره کنی سلسله به 282شماره ۳۴۶: احزاب جهان راه نجاتند همه 283شماره ۳۴۷: سردسته حزب هر چه هستند همه 284شماره ۳۴۸: با هم رفقا که یار و جفتند همه 285شماره ۳۴۹: یکدسته که کاندید جدیدند همه 286شماره ۳۵۰: آن دسته که در نزد تو پیشند همه 287شماره ۳۵۱: دنیا که سعادتش بود مال همه 288شماره ۳۵۲: در اول وهله پا فشردیم همه 289شماره ۳۵۳: با آنکه ز فقر پاکبازیم همه 290شماره ۳۵۴: افسوس که از رأی خراب من و تو 291شماره ۳۵۵: اشراف عزیز نکته سنج من و تو 292شماره ۳۵۶: از باده کبر مست و مخمور مشو 293شماره ۳۵۷: ای دوست برای دست و پا مشت تو کو 294شماره ۳۵۸: ای توده گرفتار جهالت شده‌ای 295شماره ۳۵۹: ای بوم در این بوم مؤسس شده‌ای 296شماره ۳۶۰ - صندوق آرا: ای جعبه به خوب و زشت ح ...297شماره ۳۶۱: ای مرغ اسیر از چه کم‌حوصله‌ای 298شماره ۳۶۲: با زور و وبال تا وزارت کردی 299شماره ۳۶۳: ای جعبه پریر دلربائی کردی 300شماره ۳۶۴: ای روز سیاه من سیه تر گردی 301شماره ۳۶۵: دی عامل اختلاس اموال شدی 302شماره ۳۶۶: دیدی بخلاف عزم و تصمیم شدی 303شماره ۳۶۷: آنانکه کنند با دو صد طنازی 304شماره ۳۶۸: آسوده در این دیر کهن نیست کسی 305شماره ۳۶۹: هر کس بطریق خاص شد یار کسی 306شماره ۳۷۰: زد چنگ زمانه چنگ بی‌تکلیفی 307شماره ۳۷۱: در اول عشق باده نوشی اولی 308شماره ۳۷۲: خواهی تو چو مشت بسته را وانکنی 309شماره ۳۷۳: امروز اگر خطا سراپا نکنی 310شماره ۳۷۴: آن را که ز مهر خویش پرورده کنی 311شماره ۳۷۵: ای کوه تو همسنگ غم و درد منی 312شماره ۳۷۶: می کوش که پامال جهالت نشوی 313شماره ۳۷۷: ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ