به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فرخی یزدی

فرخی یزدیرباعیاتشماره ۳۴: امسال بهار جشن می خواران است

750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

امسال بهار جشن می خواران است

اطراف چمن نشیمن یاران است

از دولت ابر و باد و باران بهار

گلزار شکوفه ریز و گل باران است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۳۳ - کابینه مستوفی‌الممالک: کابینه ما ا ...2شماره ۳۴: امسال بهار جشن می خواران است 3شماره ۳۵: دل خسته ز آزار دل آزاران است 4شماره ۳۶: گر طالب صلح نامه طوفان است 5شماره ۳۷: هر چند که پشت خم تخت من است 6شماره ۳۸: چون ابر بهار چشم خون بار من است 7شماره ۳۹: دریای پر آب چشم نمناک من است 8شماره ۴۰: تا عمر بود، درستی آئین من است 9شماره ۴۱: چون پرده خون دامن رنگین من است 10شماره ۴۲: آن سان که ستاره در سما افزون است 11شماره ۴۳: چون موجد آزادی ما قانون است 12شماره ۴۴ - انتقادی نسبت به مستشاران آمریکایی: ...13شماره ۴۵ - صندوق آرا: صندوقچه‌ای که جای آرا ش ...14شماره ۴۶ - عدلیه: منصور که در عدلیه قادر شده ...15شماره ۴۷ - عدلیه: تا بخت من و تو خواب‌تر از ه ...16شماره ۴۸: در ملک جهان زوال مال همه است 17شماره ۴۹: دنیا چو یکی خانه و جای همه است 18شماره ۵۰: تشکیل جهان ز روی بی انصافی است 19شماره ۵۱: عالم همه عابدند و معبود یکی است 20شماره ۵۲: دنیا که مقر حکمفرمائی توست 21شماره ۵۳: تا پایه معرفت نهادیم ز دست 22شماره ۵۴ - صندوق آرا: این جعبه که آرا همه در ...23شماره ۵۵ - صندوق آرا: آن جعبه که رأی خلق گنجی ...24شماره ۵۶ - صندوق آرا: ای جعبه که سرنوشت ما در ...25شماره ۵۷: ای توده که جهل در سرشت من و توست 26شماره ۵۸: یا دوست دشمنند یا دشمن دوست 27شماره ۵۹: آن عهد که بسته شد میان من و دوست 28شماره ۶۰: چون مرکز ثقل ما به جز مجلس نیست 29شماره ۶۱: این فقر و فنا برای ما مایل کیست 30شماره ۶۲: این زمزمه های شوم را قائل کیست 31شماره ۶۳: ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست 32شماره ۶۴ - کابینه سردار سپه: با مشت و لگد معن ...33شماره ۶۵: با آنکه غنی خزانه دولت نیست 34شماره ۶۶: آنکس که ز راه جور شد شادان کیست 35شماره ۶۷: این زمزمه ها غیر مستحسن چیست 36شماره ۶۸: ای داد که شیوه من و دل زاریست 37شماره ۶۹: در دیده ما فقر و غنا هر دو یکیست 38شماره ۷۰: ای داد که راه نفسی پیدا نیست 39شماره ۷۱ - صندوق آرا: دردا که دوای دل به جز ح ...40شماره ۷۲: در دهر کسی چو ما بدین ذلت نیست 41شماره ۷۳: در مسلک ما که عزت و ذلت نیست 42شماره ۷۴: درد هر چو ما کسی بدین ذلت نیست 43شماره ۷۵ - کابینه مشیرالدوله: هرچند که سیل آر ...44شماره ۷۶ - کابینه مشیرالدوله: ای آنکه تو را گ ...45شماره ۷۷: جز ایزد پاک حاکم عادل نیست 46شماره ۷۸ - مجلس پنجم: از رأی خران دلم دمی بی‌ ...47شماره ۷۹: در غمکده ای که شادیش جز غم نیست 48شماره ۸۰: هرگز دل ما غمین ز بیش و کم نیست 49شماره ۸۱: باغی که در آن آب و هوا روشن نیست 50شماره ۸۲: آن سلسله را که جز خطا باطن نیست 51شماره ۸۳: هر چند که انقلاب را قاعده نیست 52شماره ۸۴: در کشور ما که دزد را واهمه نیست 53شماره ۸۵: در مملکتی که نام آزادی نیست 54شماره ۸۶ - مجلس پنجم: تا رسم غنی غیر دل‌آزاری ...55شماره ۸۷: ای خصم تو را مجال کین توزی نیست 56شماره ۸۸: چون نامه ما برای کلاشی نیست 57شماره ۸۹ - عدلیه: در کشور ما که جنگ اصنافی نی ...58شماره ۹۰: در مملکتی که جنگ اصنافی نیست 59شماره ۹۱: دردی بتر از علت نادانی نیست 60شماره ۹۲: هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت 61شماره ۹۳: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 62شماره ۹۴: دیشب که به صد فتنه و آشوب گذشت 63شماره ۹۵: عهدی که در این خانه نوا بود، گذشت 64شماره ۹۶: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 65شماره ۹۷: عمری به ره جنون نشستیم و گذشت 66شماره ۹۸: ای دیده تو را بر آب دیدیم و گذشت 67شماره ۹۹: خوش آنکه چو من حیات جاوید گرفت 68شماره ۱۰۰: اول ره کار را نشان باید داد 69شماره ۱۰۱: ای دوست برای دوست جان باید داد 70شماره ۱۰۲: دردا که جهان به ما دل شاد نداد 71شماره ۱۰۳: استاد ازل که درس بیداد نداد 72شماره ۱۰۴: گر مشکل فقر و ثروت آسان گردد 73شماره ۱۰۵: دشمن پی دشمنی کمر می‌بندد 74شماره ۱۰۶: هر گل که ز یکرنگی خود بو دارد 75شماره ۱۰۷: دل زمزمه های انقلابی دارد 76شماره ۱۰۸: آن کس که مقام مستشاری دارد 77شماره ۱۰۹: این چرخ برین که سرفرازی دارد 78شماره ۱۱۰: چشم تو خدنگ سینه دوزی دارد 79شماره ۱۱۱: هر کس که به دل چو لاله داغی دارد 80شماره ۱۱۲: این خانه دگر چو نی نوایی دارد 81 شماره ۱۱۳: فکر نوئی از برای ما باید کرد 82شماره ۱۱۴: گر درد عموم را دوا باید کرد 83شماره ۱۱۵: یا سد ره فقر و غنا باید کرد 84شماره ۱۱۶: در گاه عمل شتاب می‌باید کرد 85شماره ۱۱۷: با عزم متین شتاب می‌باید کرد 86شماره ۱۱۸: در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد 87شماره ۱۱۹: با این ره و رسم بد چه می‌باید کرد 88شماره ۱۲۰: آن میر که جا در اطلس و قاقم کرد 89شماره ۱۲۱: درد و غم خوبان جوان پیرم کرد 90شماره ۱۲۲ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: آن خودس ...91شماره ۱۲۳ - درباره وستداهل سوئدی، رییس شهربان ...92شماره ۱۲۴: آن شیخ که دم ز علم اخفش می‌زد 93شماره ۱۲۵: گر سائس ملک با کیاست باشد 94شماره ۱۲۶: گر بر دل ما گرد ملالت باشد 95شماره ۱۲۷: گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد 96شماره ۱۲۸: آخر دل من ز غصه خون خواهد شد 97شماره ۱۲۹: دانی که دل غمزده چون خواهد شد 98شماره ۱۳۰: با خلق خدا شریک غم باید شد 99شماره ۱۳۱: یا هم چو ضعیف منزوی باید شد 100شماره ۱۳۲: در مسلک مالک ملکی سالک شد 101شماره ۱۳۳ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...102شماره ۱۳۴ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...103شماره ۱۳۵: هر خویش چو نقش در و دیوار نشد 104شماره ۱۳۶: شادم که دل خراب ترمیم نشد 105شماره ۱۳۷: هر سر که بپای خم می سوده نشد 106شماره ۱۳۸: یک دم دل من ز غصه آسوده نشد 107شماره ۱۳۹: از رأی شمیران غم دل افزون شد 108شماره ۱۴۰: دوشینه لوای صلح افراشته شد 109شماره ۱۴۱: ای کاش مرا ناطقه گویا می‌شد 110شماره ۱۴۲: ای کاش که راز دل مبرهن می‌شد 111شماره ۱۴۳ - به مناسبت قتل کلنل پسیان: روزی که ...112شماره ۱۴۴: این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند 113شماره ۱۴۵: بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند 114شماره ۱۴۶: آنان که لوای فقر افراخته‌اند 115شماره ۱۴۷ - در مورد وکلای مجلس: آنان که سوار ...116شماره ۱۴۸: ابناء بشر جمله ز یک عائله‌اند 117شماره ۱۴۹ - در مورد وثوق‌الدوله: آنان که پریر ...118شماره ۱۵۰: آن سلسله ای که از امیران هستند 119شماره ۱۵۱: تجار ز فقر ناشکیبا گشتند 120شماره ۱۵۲: آنانکه به عدل و داد مفتون گشتند 121شماره ۱۵۳ - راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با ...122شماره ۱۵۴: چون عیش و غم زمانه قسمت کردند 123شماره ۱۵۵: در کعبه خطاکار خطابم کردند 124شماره ۱۵۶: شادم که پری رخان غمینم کردند 125 شماره ۱۵۷ - اعتصاب غذای زندانیان زندان قصر: ...126شماره ۱۵۸: افسوس که دشمنان دلم خون کردند 127شماره ۱۵۹: آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند 128شماره ۱۶۰: هر رأی که با دادن سیم آوردند 129شماره ۱۶۱: آنانکه پریر با عدو یار شدند 130شماره ۱۶۲: چون مرتجعین آلت نیرنگ شدند 131شماره ۱۶۳: ابناء جهان که زاده بوالبشرند 132شماره ۱۶۴: آنانکه به پا بنای هستی دارند 133شماره ۱۶۵: آنانکه تو را دو سال یکبار خرند 134شماره ۱۶۶: این پول که صاحبان القاب خورند 135شماره ۱۶۷: بر بام فلک بیرق کین برق زند 136شماره ۱۶۸: جمعی ز غنا صاحب افسر باشند 137شماره ۱۶۹: ما طالب آنکه کار مطلوب کند 138شماره ۱۷۰ - درباره منصورالسلطنه: عدلیه که داد ...139شماره ۱۷۱: سرمایه اغنیا اگر کار کند 140شماره ۱۷۲: دستی که به پرده کعبه را دیر کند 141شماره ۱۷۳: ملت چو شراب بی خودی نوش کند 142شماره ۱۷۴: هر کس می بی‌حقیقتی نوش کند 143شماره ۱۷۵: از عدل اگر وکیل توصیف کند 144شماره ۱۷۶: آن کیست که پرده خطا چاک کند 145شماره ۱۷۷: هرگز دل من شکایت از غم نکند 146شماره ۱۷۸: عاقل که جز اقدام لزومی نکند 147شماره ۱۷۹: آنانکه به قانون‌شکنی مشغولند 148شماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند 149شماره ۱۸۱: آنانکه ترا به خویش ترغیب کنند 150شماره ۱۸۲ - بازداشت قوام‌السلطنه و محاکمه او: ...151شماره ۱۸۳: موقعی که شماره از طوفان توقیف گردی ...152شماره ۱۸۴: نظار چو قفل جعبه را باز کنند 153شماره ۱۸۵: آنانکه خطای خویش تکمیل کنند 154شماره ۱۸۶: خوش باش که ارباب یقین شک نکنند 155شماره ۱۸۷: ما را متمولین گدا می خواهند 156شماره ۱۸۸: آن را که نفوذ و اقتدارات بود 157شماره ۱۸۹: در راستی آنکه بی کم و کاست بود 158شماره ۱۹۰: طوفان که طرفدار صفا خواهد بود 159شماره ۱۹۱: گر دور زمانه این چنین خواهد بود 160شماره ۱۹۲: جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود 161شماره ۱۹۳: آن را که درستی عمل، کیش بود 162شماره ۱۹۴: ای کاش من و تو را کمی مدرک بود 163شماره ۱۹۵ - در مدح مستوفی‌الممالک: رسم و ره م ...164شماره ۱۹۶: آن روز که در ارض و سما هیچ نبود 165شماره ۱۹۷: ایکاش بشهر شحنه را زور نبود 166 شماره ۱۹۸: گر شیخ ریا رند قدح نوش نبود 167شماره ۱۹۹ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: از دست ...168شماره ۲۰۰: ایکاش که جز رنگ صفا رنگ نبود 169شماره ۲۰۱: هر خانه که شادیش بجز غم نبود 170شماره ۲۰۲: هر چند افق زمانه روشن نبود 171شماره ۲۰۳ - مخالفت اقلیت مجلس چهارم با دولت م ...172شماره ۲۰۴: آزادی اگر تیول یکدسته نبود 173شماره ۲۰۵: اسرار سراچه کهن تازه نبود 174شماره ۲۰۶: هر شر اگر از امور خیریه نبود 175شماره ۲۰۷: بر دوره فترت اعتباری نبود 176شماره ۲۰۸: دیروز توانگری زر اندوخته بود 177شماره ۲۰۹: دیشب که به پای دل مرا سلسله بود 178شماره ۲۱۰: روزی که دل غمزده را شادی بود 179شماره ۲۱۱: در کشور دیگران که بیداری بود 180شماره ۲۱۲: هر جا سخن از سیم و زر ناب رود 181شماره ۲۱۳: گر رشته سعی و کار پیوند شود 182شماره ۲۱۴: گر درد و غم قدیم تجدید شود 183شماره ۲۱۵: دولت چو بفکر خویش تشکیل شود 184شماره ۲۱۶ - در مورد کابینه مستوفی‌الممالک: گو ...185شماره ۲۱۷: تا چون من و شانه باد شیدا نشود 186شماره ۲۱۸: گر عامل جور حاکم ما نشود 187شماره ۲۱۹: هرگز به هما، بوم برابر نشود 188شماره ۲۲۰: تا جرأت و پشتکار توأم نشود 189شماره ۲۲۱: فکری که سقیم گشت سالم نشود 190شماره ۲۲۲: ثروت سبب وحی سماوی نشود 191شماره ۲۲۳ - مخالفت با احمدشاه و ولیعهد او: پو ...192شماره ۲۲۴: آن اهل خطا که با خطاکار نمود 193شماره ۲۲۵: روزی به نبرد صف شکستن باید 194شماره ۲۲۶: با پاک دلان پاک نهادی باید 195شماره ۲۲۷: گر ما و تو را دفع اعادی باید 196شماره ۲۲۸: از سنگلج آوای غم اندوز آید 197شماره ۲۲۹: بس ناله جغد غم در این بوم آید 198شماره ۲۳۰: اوضاع نجومی چو به تقویم آید 199شماره ۲۳۱: از سطح افق شعله گلگون آید 200شماره ۲۳۲: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید 201شماره ۲۳۳ - در رفع توقیف روزنامه طوفان: طوفان ...202شماره ۲۳۴: ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید 203شماره ۲۳۵: اول بخطا پیشه مماشات کنید 204شماره ۲۳۶ - نمایشگاه امتعه داخله: گویم سخنی ا ...205شماره ۲۳۷: خیزید و چو شیر شرزه اقدام کنید 206شماره ۲۳۸: ای دسته پابند هوی رحم کنید 207شماره ۲۳۹: تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید 208شماره ۲۴۰ - درباره دولت مستوفی‌الممالک: بی‌مه ...209شماره ۲۴۱: یاران ز می غرور، مستی نکنید 210شماره ۲۴۲: ای توده بی صدا خموشی نکنید 211شماره ۲۴۳: ای دوده جم قیام یکباره کنید 212شماره ۲۴۴: قمری سخن از سرو چمن می گوید 213شماره ۲۴۵ - سردار سپه: اسرار نهفته گر نگفتی ب ...214شماره ۲۴۶ - در مورد رأی اعتماد مجلس به دولت ق ...215شماره ۲۴۷: ای غافل نشناخته زنگی از حور 216شماره ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری: این خانه و ...217شماره ۲۴۹: از بهر مجازات و مکافات وزیر 218شماره ۲۵۰: ای مرد جوان، تجربه از پیر بگیر 219شماره ۲۵۱ - در مورد انتخابات: صندوق دهن بسته ...220شماره ۲۵۲ - درباره شکست قیام خیابانی: طوفان ب ...221شماره ۲۵۳: دهقان پسر کارگری کهنه لباس 222شماره ۲۵۴: گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس 223شماره ۲۵۵: در مملکت انقلاب می باید و بس 224شماره ۲۵۶: شهزاده آزاد چو شد حارس فارس 225شماره ۲۵۷: ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس 226شماره ۲۵۸: امروز که گشته هر غمینی دلخوش 227 شماره ۲۵۹: با کجروی خلق جعلق خوش باش 228شماره ۲۶۰: ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش 229شماره ۲۶۱: از درد و غم زمانه افسرده مباش 230شماره ۲۶۲: در بیشه دهر، شیر با دندان باش 231شماره ۲۶۳: ای خامه راست رو حقیقت جو باش 232شماره ۲۶۴: در پای گلی شبی نهاده سر خویش 233شماره ۲۶۵: تنها نه منم غمین برای دل خویش 234شماره ۲۶۶ - یعنی کشک: موقعی که یکی از دوستان ...235شماره ۲۶۷: چون عامل ماضی است منصورالملک 236شماره ۲۶۸: از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ 237شماره ۲۶۹: آن رند دغل بازگه با مکر و حیل 238شماره ۲۷۰: کابینه اگر بود ز بحران تعطیل 239شماره ۲۷۱: ماده تاریخ ذیل را به مناسبت قتل می ...240شماره ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله ...241شماره ۲۷۳: چندی ز هوس باده پرستی کردم 242شماره ۲۷۴: هنگام جوانی به خدا پیر شدم 243شماره ۲۷۵: عمری به هوس گرد جهان گردیدم 244شماره ۲۷۶: یک چند گرفتار خطر گردیدم 245شماره ۲۷۷: من حسرت آب زندگانی نخورم 246شماره ۲۷۸: من حسرت آب زندگانی نخورم 247شماره ۲۷۹: با دیده سرخ و چهره زرد خوشم 248شماره ۲۸۰: از روز ازل عاشقی آموخت دلم 249شماره ۲۸۱: آن روز که حرف عشق بشنفت دلم 250شماره ۲۸۲: دارم سر آنکه عیش پاینده کنم 251شماره ۲۸۳: آن سبزه که ترک این چمن گفت، منم 252شماره ۲۸۴: با فکر قوی گرسنه چون شیر، منم 253شماره ۲۸۵: آن خم که بود مدام در جوش، منم 254شماره ۲۸۶: از بسکه چو سرو چمن آزاده منم 255شماره ۲۸۷: از رنگ افق من آتشی می‌بینم 256شماره ۲۸۸: در موسم گل طرف چمن می‌خواهم 257شماره ۲۸۹: تا چند ز آه سینه دل چاک شوم 258شماره ۲۹۰: با دشمن و دوست گر شدی نرم چو موم 259شماره ۲۹۱: تا درس محبت تو آموخته‌ایم 260شماره ۲۹۲: ما بیرق صلح کل برافرشته‌ایم 261شماره ۲۹۳: از دست تو ما ساغر صهبا زده‌ایم 262شماره ۲۹۴: تا بر سر حرص و آز خود پا زده‌ایم 263شماره ۲۹۵: عمریست که بر عاطفه مفتون شده‌ایم 264شماره ۲۹۶: ما خاک به سر ز بی‌حسابی شده‌ایم 265شماره ۲۹۷: آن روز که ره بشادی و غم بستیم 266شماره ۲۹۸: ما دایره کثرت و قلت هستیم 267شماره ۲۹۹: یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم 268شماره ۳۰۰: آن روز که ما و دل ز مادر زادیم 269شماره ۳۰۱: یک عمر چو جغد نوحه خوانی کردیم 270شماره ۳۰۲: یکچند به مرگ سخت جانی کردیم 271شماره ۳۰۳: روزی که به تاج طعنه سخت زدیم 272شماره ۳۰۴: روزی که به کار زندگی دست زدیم 273شماره ۳۰۵: عمری به دهان راستگو مشت زدیم 274شماره ۳۰۶: آن روز که چون سرو سر از خاک زدیم 275شماره ۳۰۷: آن روز که چون سبزه سر از خاک زدیم 276شماره ۳۰۸: یک عمر به بند آز پا بسته شدیم 277شماره ۳۰۹: بس جان ز فشار غم به دوران کندیم 278شماره ۳۱۰: آن روز که پابند جنون گردیدیم 279شماره ۳۱۱: ما زاده کیقباد و کیکاووسیم 280شماره ۳۱۲: از بسکه به پیش این و آن مبتذلیم 281شماره ۳۱۳: روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم 282شماره ۳۱۴: برخیز که تا باده گلرنگ زنیم 283شماره ۳۱۵: گر طالع خفته را سحرخیز کنیم 284شماره ۳۱۶: باید ز کژی براستی میل کنیم 285شماره ۳۱۷: ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم 286شماره ۳۱۸: ما یکسر مو به کس دوروئی نکنیم 287شماره ۳۱۹: در آتیه گر فکر نماینده کنیم 288شماره ۳۲۰: روزی است که اقدام غیورانه کنیم 289شماره ۳۲۱: ما قاعده متانت از کف ندهیم 290 شماره ۳۲۲: امروز به هر طریق ما راه رویم 291شماره ۳۲۳: با علم و عمل اگر مهیا نشویم 292شماره ۳۲۴: ما طعنه زن مقام مردی نشویم 293شماره ۳۲۵: تا چند کسل از غم بیهوده شویم 294شماره ۳۲۶: با دولت نو رسم کهن می گویم 295شماره ۳۲۷: تا چند توان به ناتوانان دیدن 296شماره ۳۲۸: با نخل خوشی همیشه پیوند بزن 297شماره ۳۲۹: ای دوست به دیوار کسی مشت مزن 298شماره ۳۳۰: ای دل شکن آتش به دل تنگ مزن 299شماره ۳۳۱: یاری که کج و دوروست، شمشیرش کن 300شماره ۳۳۲: گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن 301شماره ۳۳۳: طوفان می نسیان از این نوش مکن 302شماره ۳۳۴: هرگز دل کس را به عبث تنگ مکن 303شماره ۳۳۵: ای توده عمل با همم عالیه کن 304شماره ۳۳۶: ای ملت آرین وفاداری کن 305شماره ۳۳۷ - به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل ...306شماره ۳۳۸: از آز بپرهیز و امیری می کن 307شماره ۳۳۹: یک عمر در این محیط گردیدم من 308شماره ۳۴۰: آثار محن از در و دیوار ببین 309شماره ۳۴۱: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 310شماره ۳۴۲: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 311شماره ۳۴۳: در مرز عجم ذلت ایرانی بین 312شماره ۳۴۴: بی دوست شب فراق غم خوردن به 313شماره ۳۴۵: با دشمن اگر پاره کنی سلسله به 314شماره ۳۴۶: احزاب جهان راه نجاتند همه 315شماره ۳۴۷: سردسته حزب هر چه هستند همه 316شماره ۳۴۸: با هم رفقا که یار و جفتند همه 317شماره ۳۴۹: یکدسته که کاندید جدیدند همه 318شماره ۳۵۰: آن دسته که در نزد تو پیشند همه 319شماره ۳۵۱: دنیا که سعادتش بود مال همه 320شماره ۳۵۲: در اول وهله پا فشردیم همه 321شماره ۳۵۳: با آنکه ز فقر پاکبازیم همه 322شماره ۳۵۴: افسوس که از رأی خراب من و تو 323شماره ۳۵۵: اشراف عزیز نکته سنج من و تو 324شماره ۳۵۶: از باده کبر مست و مخمور مشو 325شماره ۳۵۷: ای دوست برای دست و پا مشت تو کو 326شماره ۳۵۸: ای توده گرفتار جهالت شده‌ای 327شماره ۳۵۹: ای بوم در این بوم مؤسس شده‌ای 328شماره ۳۶۰ - صندوق آرا: ای جعبه به خوب و زشت ح ...329شماره ۳۶۱: ای مرغ اسیر از چه کم‌حوصله‌ای 330شماره ۳۶۲: با زور و وبال تا وزارت کردی 331شماره ۳۶۳: ای جعبه پریر دلربائی کردی 332شماره ۳۶۴: ای روز سیاه من سیه تر گردی 333شماره ۳۶۵: دی عامل اختلاس اموال شدی 334شماره ۳۶۶: دیدی بخلاف عزم و تصمیم شدی 335شماره ۳۶۷: آنانکه کنند با دو صد طنازی 336شماره ۳۶۸: آسوده در این دیر کهن نیست کسی 337شماره ۳۶۹: هر کس بطریق خاص شد یار کسی 338شماره ۳۷۰: زد چنگ زمانه چنگ بی‌تکلیفی 339شماره ۳۷۱: در اول عشق باده نوشی اولی 340شماره ۳۷۲: خواهی تو چو مشت بسته را وانکنی 341شماره ۳۷۳: امروز اگر خطا سراپا نکنی 342شماره ۳۷۴: آن را که ز مهر خویش پرورده کنی 343شماره ۳۷۵: ای کوه تو همسنگ غم و درد منی 344شماره ۳۷۶: می کوش که پامال جهالت نشوی 345شماره ۳۷۷: ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ