به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فرخی یزدی

فرخی یزدیرباعیاتشماره ۵۳: تا پایه معرفت نهادیم ز دست

780عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا پایه معرفت نهادیم ز دست

یک سر به ره جهل فتادیم ز دست

چون کودک خرد بهر جوز و خرما

در و گهر ابلهانه دادیم ز دست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۵۲: دنیا که مقر حکمفرمائی توست 2شماره ۵۳: تا پایه معرفت نهادیم ز دست 3شماره ۵۴ - صندوق آرا: این جعبه که آرا همه در ...4شماره ۵۵ - صندوق آرا: آن جعبه که رأی خلق گنجی ...5شماره ۵۶ - صندوق آرا: ای جعبه که سرنوشت ما در ...6شماره ۵۷: ای توده که جهل در سرشت من و توست 7شماره ۵۸: یا دوست دشمنند یا دشمن دوست 8شماره ۵۹: آن عهد که بسته شد میان من و دوست 9شماره ۶۰: چون مرکز ثقل ما به جز مجلس نیست 10شماره ۶۱: این فقر و فنا برای ما مایل کیست 11شماره ۶۲: این زمزمه های شوم را قائل کیست 12شماره ۶۳: ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست 13شماره ۶۴ - کابینه سردار سپه: با مشت و لگد معن ...14شماره ۶۵: با آنکه غنی خزانه دولت نیست 15شماره ۶۶: آنکس که ز راه جور شد شادان کیست 16شماره ۶۷: این زمزمه ها غیر مستحسن چیست 17شماره ۶۸: ای داد که شیوه من و دل زاریست 18شماره ۶۹: در دیده ما فقر و غنا هر دو یکیست 19شماره ۷۰: ای داد که راه نفسی پیدا نیست 20شماره ۷۱ - صندوق آرا: دردا که دوای دل به جز ح ...21شماره ۷۲: در دهر کسی چو ما بدین ذلت نیست 22شماره ۷۳: در مسلک ما که عزت و ذلت نیست 23شماره ۷۴: درد هر چو ما کسی بدین ذلت نیست 24شماره ۷۵ - کابینه مشیرالدوله: هرچند که سیل آر ...25شماره ۷۶ - کابینه مشیرالدوله: ای آنکه تو را گ ...26شماره ۷۷: جز ایزد پاک حاکم عادل نیست 27شماره ۷۸ - مجلس پنجم: از رأی خران دلم دمی بی‌ ...28شماره ۷۹: در غمکده ای که شادیش جز غم نیست 29شماره ۸۰: هرگز دل ما غمین ز بیش و کم نیست 30شماره ۸۱: باغی که در آن آب و هوا روشن نیست 31شماره ۸۲: آن سلسله را که جز خطا باطن نیست 32شماره ۸۳: هر چند که انقلاب را قاعده نیست 33شماره ۸۴: در کشور ما که دزد را واهمه نیست 34شماره ۸۵: در مملکتی که نام آزادی نیست 35شماره ۸۶ - مجلس پنجم: تا رسم غنی غیر دل‌آزاری ...36شماره ۸۷: ای خصم تو را مجال کین توزی نیست 37شماره ۸۸: چون نامه ما برای کلاشی نیست 38شماره ۸۹ - عدلیه: در کشور ما که جنگ اصنافی نی ...39شماره ۹۰: در مملکتی که جنگ اصنافی نیست 40شماره ۹۱: دردی بتر از علت نادانی نیست 41شماره ۹۲: هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت 42شماره ۹۳: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 43شماره ۹۴: دیشب که به صد فتنه و آشوب گذشت 44شماره ۹۵: عهدی که در این خانه نوا بود، گذشت 45شماره ۹۶: عمری که مرا به گردش و سیر گذشت 46شماره ۹۷: عمری به ره جنون نشستیم و گذشت 47شماره ۹۸: ای دیده تو را بر آب دیدیم و گذشت 48شماره ۹۹: خوش آنکه چو من حیات جاوید گرفت 49شماره ۱۰۰: اول ره کار را نشان باید داد 50شماره ۱۰۱: ای دوست برای دوست جان باید داد 51شماره ۱۰۲: دردا که جهان به ما دل شاد نداد 52شماره ۱۰۳: استاد ازل که درس بیداد نداد 53شماره ۱۰۴: گر مشکل فقر و ثروت آسان گردد 54شماره ۱۰۵: دشمن پی دشمنی کمر می‌بندد 55شماره ۱۰۶: هر گل که ز یکرنگی خود بو دارد 56شماره ۱۰۷: دل زمزمه های انقلابی دارد 57شماره ۱۰۸: آن کس که مقام مستشاری دارد 58شماره ۱۰۹: این چرخ برین که سرفرازی دارد 59شماره ۱۱۰: چشم تو خدنگ سینه دوزی دارد 60شماره ۱۱۱: هر کس که به دل چو لاله داغی دارد 61شماره ۱۱۲: این خانه دگر چو نی نوایی دارد 62 شماره ۱۱۳: فکر نوئی از برای ما باید کرد 63شماره ۱۱۴: گر درد عموم را دوا باید کرد 64شماره ۱۱۵: یا سد ره فقر و غنا باید کرد 65شماره ۱۱۶: در گاه عمل شتاب می‌باید کرد 66شماره ۱۱۷: با عزم متین شتاب می‌باید کرد 67شماره ۱۱۸: در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد 68شماره ۱۱۹: با این ره و رسم بد چه می‌باید کرد 69شماره ۱۲۰: آن میر که جا در اطلس و قاقم کرد 70شماره ۱۲۱: درد و غم خوبان جوان پیرم کرد 71شماره ۱۲۲ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: آن خودس ...72شماره ۱۲۳ - درباره وستداهل سوئدی، رییس شهربان ...73شماره ۱۲۴: آن شیخ که دم ز علم اخفش می‌زد 74شماره ۱۲۵: گر سائس ملک با کیاست باشد 75شماره ۱۲۶: گر بر دل ما گرد ملالت باشد 76شماره ۱۲۷: گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد 77شماره ۱۲۸: آخر دل من ز غصه خون خواهد شد 78شماره ۱۲۹: دانی که دل غمزده چون خواهد شد 79شماره ۱۳۰: با خلق خدا شریک غم باید شد 80شماره ۱۳۱: یا هم چو ضعیف منزوی باید شد 81شماره ۱۳۲: در مسلک مالک ملکی سالک شد 82شماره ۱۳۳ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...83شماره ۱۳۴ - به مناسبت ترور عشقی: یک دم دل ما ...84شماره ۱۳۵: هر خویش چو نقش در و دیوار نشد 85شماره ۱۳۶: شادم که دل خراب ترمیم نشد 86شماره ۱۳۷: هر سر که بپای خم می سوده نشد 87شماره ۱۳۸: یک دم دل من ز غصه آسوده نشد 88شماره ۱۳۹: از رأی شمیران غم دل افزون شد 89شماره ۱۴۰: دوشینه لوای صلح افراشته شد 90شماره ۱۴۱: ای کاش مرا ناطقه گویا می‌شد 91شماره ۱۴۲: ای کاش که راز دل مبرهن می‌شد 92شماره ۱۴۳ - به مناسبت قتل کلنل پسیان: روزی که ...93شماره ۱۴۴: این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند 94شماره ۱۴۵: بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند 95شماره ۱۴۶: آنان که لوای فقر افراخته‌اند 96شماره ۱۴۷ - در مورد وکلای مجلس: آنان که سوار ...97شماره ۱۴۸: ابناء بشر جمله ز یک عائله‌اند 98شماره ۱۴۹ - در مورد وثوق‌الدوله: آنان که پریر ...99شماره ۱۵۰: آن سلسله ای که از امیران هستند 100شماره ۱۵۱: تجار ز فقر ناشکیبا گشتند 101شماره ۱۵۲: آنانکه به عدل و داد مفتون گشتند 102شماره ۱۵۳ - راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با ...103شماره ۱۵۴: چون عیش و غم زمانه قسمت کردند 104شماره ۱۵۵: در کعبه خطاکار خطابم کردند 105شماره ۱۵۶: شادم که پری رخان غمینم کردند 106 شماره ۱۵۷ - اعتصاب غذای زندانیان زندان قصر: ...107شماره ۱۵۸: افسوس که دشمنان دلم خون کردند 108شماره ۱۵۹: آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند 109شماره ۱۶۰: هر رأی که با دادن سیم آوردند 110شماره ۱۶۱: آنانکه پریر با عدو یار شدند 111شماره ۱۶۲: چون مرتجعین آلت نیرنگ شدند 112شماره ۱۶۳: ابناء جهان که زاده بوالبشرند 113شماره ۱۶۴: آنانکه به پا بنای هستی دارند 114شماره ۱۶۵: آنانکه تو را دو سال یکبار خرند 115شماره ۱۶۶: این پول که صاحبان القاب خورند 116شماره ۱۶۷: بر بام فلک بیرق کین برق زند 117شماره ۱۶۸: جمعی ز غنا صاحب افسر باشند 118شماره ۱۶۹: ما طالب آنکه کار مطلوب کند 119شماره ۱۷۰ - درباره منصورالسلطنه: عدلیه که داد ...120شماره ۱۷۱: سرمایه اغنیا اگر کار کند 121شماره ۱۷۲: دستی که به پرده کعبه را دیر کند 122شماره ۱۷۳: ملت چو شراب بی خودی نوش کند 123شماره ۱۷۴: هر کس می بی‌حقیقتی نوش کند 124شماره ۱۷۵: از عدل اگر وکیل توصیف کند 125شماره ۱۷۶: آن کیست که پرده خطا چاک کند 126شماره ۱۷۷: هرگز دل من شکایت از غم نکند 127شماره ۱۷۸: عاقل که جز اقدام لزومی نکند 128شماره ۱۷۹: آنانکه به قانون‌شکنی مشغولند 129شماره ۱۸۰: آن قوم که با عاطفه و انسانند 130شماره ۱۸۱: آنانکه ترا به خویش ترغیب کنند 131شماره ۱۸۲ - بازداشت قوام‌السلطنه و محاکمه او: ...132شماره ۱۸۳: موقعی که شماره از طوفان توقیف گردی ...133شماره ۱۸۴: نظار چو قفل جعبه را باز کنند 134شماره ۱۸۵: آنانکه خطای خویش تکمیل کنند 135شماره ۱۸۶: خوش باش که ارباب یقین شک نکنند 136شماره ۱۸۷: ما را متمولین گدا می خواهند 137شماره ۱۸۸: آن را که نفوذ و اقتدارات بود 138شماره ۱۸۹: در راستی آنکه بی کم و کاست بود 139شماره ۱۹۰: طوفان که طرفدار صفا خواهد بود 140شماره ۱۹۱: گر دور زمانه این چنین خواهد بود 141شماره ۱۹۲: جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود 142شماره ۱۹۳: آن را که درستی عمل، کیش بود 143شماره ۱۹۴: ای کاش من و تو را کمی مدرک بود 144شماره ۱۹۵ - در مدح مستوفی‌الممالک: رسم و ره م ...145شماره ۱۹۶: آن روز که در ارض و سما هیچ نبود 146شماره ۱۹۷: ایکاش بشهر شحنه را زور نبود 147 شماره ۱۹۸: گر شیخ ریا رند قدح نوش نبود 148شماره ۱۹۹ - سقوط کابینه قوام‌السلطنه: از دست ...149شماره ۲۰۰: ایکاش که جز رنگ صفا رنگ نبود 150شماره ۲۰۱: هر خانه که شادیش بجز غم نبود 151شماره ۲۰۲: هر چند افق زمانه روشن نبود 152شماره ۲۰۳ - مخالفت اقلیت مجلس چهارم با دولت م ...153شماره ۲۰۴: آزادی اگر تیول یکدسته نبود 154شماره ۲۰۵: اسرار سراچه کهن تازه نبود 155شماره ۲۰۶: هر شر اگر از امور خیریه نبود 156شماره ۲۰۷: بر دوره فترت اعتباری نبود 157شماره ۲۰۸: دیروز توانگری زر اندوخته بود 158شماره ۲۰۹: دیشب که به پای دل مرا سلسله بود 159شماره ۲۱۰: روزی که دل غمزده را شادی بود 160شماره ۲۱۱: در کشور دیگران که بیداری بود 161شماره ۲۱۲: هر جا سخن از سیم و زر ناب رود 162شماره ۲۱۳: گر رشته سعی و کار پیوند شود 163شماره ۲۱۴: گر درد و غم قدیم تجدید شود 164شماره ۲۱۵: دولت چو بفکر خویش تشکیل شود 165شماره ۲۱۶ - در مورد کابینه مستوفی‌الممالک: گو ...166شماره ۲۱۷: تا چون من و شانه باد شیدا نشود 167شماره ۲۱۸: گر عامل جور حاکم ما نشود 168شماره ۲۱۹: هرگز به هما، بوم برابر نشود 169شماره ۲۲۰: تا جرأت و پشتکار توأم نشود 170شماره ۲۲۱: فکری که سقیم گشت سالم نشود 171شماره ۲۲۲: ثروت سبب وحی سماوی نشود 172شماره ۲۲۳ - مخالفت با احمدشاه و ولیعهد او: پو ...173شماره ۲۲۴: آن اهل خطا که با خطاکار نمود 174شماره ۲۲۵: روزی به نبرد صف شکستن باید 175شماره ۲۲۶: با پاک دلان پاک نهادی باید 176شماره ۲۲۷: گر ما و تو را دفع اعادی باید 177شماره ۲۲۸: از سنگلج آوای غم اندوز آید 178شماره ۲۲۹: بس ناله جغد غم در این بوم آید 179شماره ۲۳۰: اوضاع نجومی چو به تقویم آید 180شماره ۲۳۱: از سطح افق شعله گلگون آید 181شماره ۲۳۲: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید 182شماره ۲۳۳ - در رفع توقیف روزنامه طوفان: طوفان ...183شماره ۲۳۴: ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید 184شماره ۲۳۵: اول بخطا پیشه مماشات کنید 185شماره ۲۳۶ - نمایشگاه امتعه داخله: گویم سخنی ا ...186شماره ۲۳۷: خیزید و چو شیر شرزه اقدام کنید 187شماره ۲۳۸: ای دسته پابند هوی رحم کنید 188شماره ۲۳۹: تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید 189شماره ۲۴۰ - درباره دولت مستوفی‌الممالک: بی‌مه ...190شماره ۲۴۱: یاران ز می غرور، مستی نکنید 191شماره ۲۴۲: ای توده بی صدا خموشی نکنید 192شماره ۲۴۳: ای دوده جم قیام یکباره کنید 193شماره ۲۴۴: قمری سخن از سرو چمن می گوید 194شماره ۲۴۵ - سردار سپه: اسرار نهفته گر نگفتی ب ...195شماره ۲۴۶ - در مورد رأی اعتماد مجلس به دولت ق ...196شماره ۲۴۷: ای غافل نشناخته زنگی از حور 197شماره ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری: این خانه و ...198شماره ۲۴۹: از بهر مجازات و مکافات وزیر 199شماره ۲۵۰: ای مرد جوان، تجربه از پیر بگیر 200شماره ۲۵۱ - در مورد انتخابات: صندوق دهن بسته ...201شماره ۲۵۲ - درباره شکست قیام خیابانی: طوفان ب ...202شماره ۲۵۳: دهقان پسر کارگری کهنه لباس 203شماره ۲۵۴: گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس 204شماره ۲۵۵: در مملکت انقلاب می باید و بس 205شماره ۲۵۶: شهزاده آزاد چو شد حارس فارس 206شماره ۲۵۷: ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس 207شماره ۲۵۸: امروز که گشته هر غمینی دلخوش 208 شماره ۲۵۹: با کجروی خلق جعلق خوش باش 209شماره ۲۶۰: ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش 210شماره ۲۶۱: از درد و غم زمانه افسرده مباش 211شماره ۲۶۲: در بیشه دهر، شیر با دندان باش 212شماره ۲۶۳: ای خامه راست رو حقیقت جو باش 213شماره ۲۶۴: در پای گلی شبی نهاده سر خویش 214شماره ۲۶۵: تنها نه منم غمین برای دل خویش 215شماره ۲۶۶ - یعنی کشک: موقعی که یکی از دوستان ...216شماره ۲۶۷: چون عامل ماضی است منصورالملک 217شماره ۲۶۸: از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ 218شماره ۲۶۹: آن رند دغل بازگه با مکر و حیل 219شماره ۲۷۰: کابینه اگر بود ز بحران تعطیل 220شماره ۲۷۱: ماده تاریخ ذیل را به مناسبت قتل می ...221شماره ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله ...222شماره ۲۷۳: چندی ز هوس باده پرستی کردم 223شماره ۲۷۴: هنگام جوانی به خدا پیر شدم 224شماره ۲۷۵: عمری به هوس گرد جهان گردیدم 225شماره ۲۷۶: یک چند گرفتار خطر گردیدم 226شماره ۲۷۷: من حسرت آب زندگانی نخورم 227شماره ۲۷۸: من حسرت آب زندگانی نخورم 228شماره ۲۷۹: با دیده سرخ و چهره زرد خوشم 229شماره ۲۸۰: از روز ازل عاشقی آموخت دلم 230شماره ۲۸۱: آن روز که حرف عشق بشنفت دلم 231شماره ۲۸۲: دارم سر آنکه عیش پاینده کنم 232شماره ۲۸۳: آن سبزه که ترک این چمن گفت، منم 233شماره ۲۸۴: با فکر قوی گرسنه چون شیر، منم 234شماره ۲۸۵: آن خم که بود مدام در جوش، منم 235شماره ۲۸۶: از بسکه چو سرو چمن آزاده منم 236شماره ۲۸۷: از رنگ افق من آتشی می‌بینم 237شماره ۲۸۸: در موسم گل طرف چمن می‌خواهم 238شماره ۲۸۹: تا چند ز آه سینه دل چاک شوم 239شماره ۲۹۰: با دشمن و دوست گر شدی نرم چو موم 240شماره ۲۹۱: تا درس محبت تو آموخته‌ایم 241شماره ۲۹۲: ما بیرق صلح کل برافرشته‌ایم 242شماره ۲۹۳: از دست تو ما ساغر صهبا زده‌ایم 243شماره ۲۹۴: تا بر سر حرص و آز خود پا زده‌ایم 244شماره ۲۹۵: عمریست که بر عاطفه مفتون شده‌ایم 245شماره ۲۹۶: ما خاک به سر ز بی‌حسابی شده‌ایم 246شماره ۲۹۷: آن روز که ره بشادی و غم بستیم 247شماره ۲۹۸: ما دایره کثرت و قلت هستیم 248شماره ۲۹۹: یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم 249شماره ۳۰۰: آن روز که ما و دل ز مادر زادیم 250شماره ۳۰۱: یک عمر چو جغد نوحه خوانی کردیم 251شماره ۳۰۲: یکچند به مرگ سخت جانی کردیم 252شماره ۳۰۳: روزی که به تاج طعنه سخت زدیم 253شماره ۳۰۴: روزی که به کار زندگی دست زدیم 254شماره ۳۰۵: عمری به دهان راستگو مشت زدیم 255شماره ۳۰۶: آن روز که چون سرو سر از خاک زدیم 256شماره ۳۰۷: آن روز که چون سبزه سر از خاک زدیم 257شماره ۳۰۸: یک عمر به بند آز پا بسته شدیم 258شماره ۳۰۹: بس جان ز فشار غم به دوران کندیم 259شماره ۳۱۰: آن روز که پابند جنون گردیدیم 260شماره ۳۱۱: ما زاده کیقباد و کیکاووسیم 261شماره ۳۱۲: از بسکه به پیش این و آن مبتذلیم 262شماره ۳۱۳: روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم 263شماره ۳۱۴: برخیز که تا باده گلرنگ زنیم 264شماره ۳۱۵: گر طالع خفته را سحرخیز کنیم 265شماره ۳۱۶: باید ز کژی براستی میل کنیم 266شماره ۳۱۷: ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم 267شماره ۳۱۸: ما یکسر مو به کس دوروئی نکنیم 268شماره ۳۱۹: در آتیه گر فکر نماینده کنیم 269شماره ۳۲۰: روزی است که اقدام غیورانه کنیم 270شماره ۳۲۱: ما قاعده متانت از کف ندهیم 271 شماره ۳۲۲: امروز به هر طریق ما راه رویم 272شماره ۳۲۳: با علم و عمل اگر مهیا نشویم 273شماره ۳۲۴: ما طعنه زن مقام مردی نشویم 274شماره ۳۲۵: تا چند کسل از غم بیهوده شویم 275شماره ۳۲۶: با دولت نو رسم کهن می گویم 276شماره ۳۲۷: تا چند توان به ناتوانان دیدن 277شماره ۳۲۸: با نخل خوشی همیشه پیوند بزن 278شماره ۳۲۹: ای دوست به دیوار کسی مشت مزن 279شماره ۳۳۰: ای دل شکن آتش به دل تنگ مزن 280شماره ۳۳۱: یاری که کج و دوروست، شمشیرش کن 281شماره ۳۳۲: گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن 282شماره ۳۳۳: طوفان می نسیان از این نوش مکن 283شماره ۳۳۴: هرگز دل کس را به عبث تنگ مکن 284شماره ۳۳۵: ای توده عمل با همم عالیه کن 285شماره ۳۳۶: ای ملت آرین وفاداری کن 286شماره ۳۳۷ - به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل ...287شماره ۳۳۸: از آز بپرهیز و امیری می کن 288شماره ۳۳۹: یک عمر در این محیط گردیدم من 289شماره ۳۴۰: آثار محن از در و دیوار ببین 290شماره ۳۴۱: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 291شماره ۳۴۲: ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین 292شماره ۳۴۳: در مرز عجم ذلت ایرانی بین 293شماره ۳۴۴: بی دوست شب فراق غم خوردن به 294شماره ۳۴۵: با دشمن اگر پاره کنی سلسله به 295شماره ۳۴۶: احزاب جهان راه نجاتند همه 296شماره ۳۴۷: سردسته حزب هر چه هستند همه 297شماره ۳۴۸: با هم رفقا که یار و جفتند همه 298شماره ۳۴۹: یکدسته که کاندید جدیدند همه 299شماره ۳۵۰: آن دسته که در نزد تو پیشند همه 300شماره ۳۵۱: دنیا که سعادتش بود مال همه 301شماره ۳۵۲: در اول وهله پا فشردیم همه 302شماره ۳۵۳: با آنکه ز فقر پاکبازیم همه 303شماره ۳۵۴: افسوس که از رأی خراب من و تو 304شماره ۳۵۵: اشراف عزیز نکته سنج من و تو 305شماره ۳۵۶: از باده کبر مست و مخمور مشو 306شماره ۳۵۷: ای دوست برای دست و پا مشت تو کو 307شماره ۳۵۸: ای توده گرفتار جهالت شده‌ای 308شماره ۳۵۹: ای بوم در این بوم مؤسس شده‌ای 309شماره ۳۶۰ - صندوق آرا: ای جعبه به خوب و زشت ح ...310شماره ۳۶۱: ای مرغ اسیر از چه کم‌حوصله‌ای 311شماره ۳۶۲: با زور و وبال تا وزارت کردی 312شماره ۳۶۳: ای جعبه پریر دلربائی کردی 313شماره ۳۶۴: ای روز سیاه من سیه تر گردی 314شماره ۳۶۵: دی عامل اختلاس اموال شدی 315شماره ۳۶۶: دیدی بخلاف عزم و تصمیم شدی 316شماره ۳۶۷: آنانکه کنند با دو صد طنازی 317شماره ۳۶۸: آسوده در این دیر کهن نیست کسی 318شماره ۳۶۹: هر کس بطریق خاص شد یار کسی 319شماره ۳۷۰: زد چنگ زمانه چنگ بی‌تکلیفی 320شماره ۳۷۱: در اول عشق باده نوشی اولی 321شماره ۳۷۲: خواهی تو چو مشت بسته را وانکنی 322شماره ۳۷۳: امروز اگر خطا سراپا نکنی 323شماره ۳۷۴: آن را که ز مهر خویش پرورده کنی 324شماره ۳۷۵: ای کوه تو همسنگ غم و درد منی 325شماره ۳۷۶: می کوش که پامال جهالت نشوی 326شماره ۳۷۷: ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ