کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفت گلی از سر نخوت بخار
    کی ز تو هر خاطر خرم فکار
    میکنی از جلوه ناخوش مدام
    عیش تماشائی بستان حرام
    نقص کمالات چمن گشته‌ای
    مایهٔ بدنامی من گشته‌ئی
    خار بگفت اینهمه ای گل مناز
    دار نگه عزت و خارم مساز
    خاری من قدر تو کی کاسته
    قدر تو از خاری من خاسته
    مشتری ار هست به بازار تو
    دیده مرا گشته خریدار تو
    در حق من نخوت خود کن رها
    تعرف الاشیاء به اضدادها
    هر دو ز یک معدن و یک مخزنیم
    گر گل و گر خار ز یک گلشنیم
    هستی ما آنکه پدیدار کرد
    نقش تو گل صورت من خار کرد
    ای که گلی در چمن روزگار
    هان به حقارت منگر سوی خار
    نیست چو ظلمت چو بود روشنی
    نیست چو مسکین بکه نازد غنی
    نیست چو بیچاره شود چاره‌ساز
    از صفت خویش کجا سر فراز
    نیست چو عاشق چه کنی حسن روی
    با که دهی عرضه همی رنگ و بوی
    نیست چو سامع چه کنی با بیان
    با که نهی صحبت خود در میان
    حاصل مطلب منگر چون صغیر
    هیچیک از خلق جهانرا حقیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha