کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    موسی عمران به مناجات حق
    گفت که ای هست کن ما خلق
    ای همه ذرات تو را در سجود
    ذاکر ذکر تو لسان وجود
    انفس و آفاق ستاینده‌ات
    پیر و جوان شاه و گدا بنده‌ات
    گرچه روا نیست ز من این مقال
    شرم همی آیدم از این سؤال
    لیک چو آن از پی دانستن است
    جرئت اظهار وی اندرمن است
    گر که تو را بود خدایی چسان
    بندگیش را تو به بستی میان
    در همه اعمال کدامین عمل
    سرزدی افزون ز تو ای بی‌بدل
    گفت حقش شاهد حال توام
    باخبر از سر سؤال توام
    گر که خدا بود مرا بی‌گمان
    خدمت خلقش بگزیدم ز جان
    بندگی آوردمش اینسان به جا
    کردم از این خدمتش از خود رضا
    زین سخن موسی عمران به طور
    و آنچه که فرمود خدای غفور
    گشت محقق که بود در جهان
    بندگیش بندگی بندگان
    بندگی حق به حقیقت صغیر
    خدمت خلق است بجان در پذیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha