کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو آنان برفتند ازگرد شاه
    گروهی بیامد زجنی سپاه
    به دست اندرون جمله راتیغ تیز
    مراینان چون آنان بگفتند نیز
    که ما جنیان دوستدار توایم
    به هر کارخدمتگزار توایم
    بدین گونه فرمود فرخنده شاه
    بدان نامداران جنی سپاه
    که یاری نخواهم من از هیچ کس
    مرایار جان آفرین است و بس
    به فرمان من جمله تن دردهید
    ازیدر سوی جان خود رخ نهید
    دهم روز ماه محرم که من
    کنم رزم با دشمن خویشتن
    گرایید یکسر به دشت بلا
    به نزد من آیید درکربلا
    شنیدند چون جنیان این سخن
    برفتند زی بنگه خویشتن
    چو جنی سپه گشت زانجا روان
    بپیمود زی مکه ره کاروان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha