کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بزد بانگ سالار کوفی دیار
    به دژخیم بد گوهر نابکار
    که رو کارهانی بپرداز نیز
    درآور ز پایش به شمشیر تیز
    به فرمان او بر به آسانیا
    روان گشت دژخیم زی هانیا
    بیاورد پیر نوان رابه بند
    به جایی که بد مسلخ گوسفند
    همی گفت با مویه آن پاکزاد
    کجایند مردان مذحج نژاد؟
    نیارست ازبیم بد خواه او
    به یاریش گردد تنی رزمجو
    بنالید برپاک جان آفرین
    که ای کردگار جهان آفرین
    یگانه خدایی و دانا تویی
    همه عاجزیم و توانا تویی
    گواهم تو هستی که درراه دین
    سرو تن سپردم به شمشیر کین
    به ناگاه دژخیم بدخو پرند
    بزد بر بر پیر پیروزمند
    برنامدارش شد ازتیغ چاک
    سر سرفرازش نگون شدبه خاک
    دریغا ازآن موی کافور گون
    که کردش بداندیش بررنگ خون
    بدان پیر فرخنده بادا درود
    که حق را یکی بنده ی پاک بود
    به راه خدا کرد مردانه کار
    به مردی سرآمد برو روزگار
    زگیتی چو هانی برون برد رخت
    سرپاک او قاتل شوم بخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha