کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آشنا منما به گیسوی پریشانه شانه را

    آگه از سر دل خلقی مکن بیگانه را

    دل به خال کنج ابرویت قانعت کرده است

    مرغ من دیگر ندارد میل آب و دانه را

    اشک چشمم باعث آبادی تن گشته است

    ای که گفتی سیل ویران می‌نماید خانه را

    آن که رسم شعله افروزی نشان شمع داد

    شیوه پرسوختن آموختن او پروانه را

    من دل از کف داده محراب ابروی توام

    بعد از این کاریندارم کعبه و بتخانه را

    دل به زلف آخر از شور جنون پیوسته شد

    آگهی لازم بود دیوانگری دیوانه را

    یک دم از راحت ندارم بهره گویا ریخته است

    طرح ریز (صامت) از غم طرح این کاشانه را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha