کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در شهرت ریا شد عمرم تمام نیمی

    باید به عشق و مستی گردد تمام نیمی

    تا وصف دوست زین جمع گردد مرا میسر

    سجده به دست نیمی صهبا به جام نمی

    امشب ز الفت غیر پر خون نمود دل را

    آن بی‌وفا نگارم تا شد ز شام نیمی

    آخر ز سرگردانی آمد به مهربانی

    شد از شب وصالش کارم به کام نیمی

    آمد چو مژده وصل جان رفته بود از تن

    بر تن دو باره آمد جان از پیام نیمی

    از شکوه حدائی حرفی گذشت بر لب

    نشنید و رفت درد از آن یک کلام نیمی

    بر بود صبر یک جا از یک نشست و برخاست

    اندر نشست نیمی و اندر قیام نیمی

    او را ز وصل حاشا ما را ز هجر غوغا

    کو مصلحی که گوید از هر کدام نیمی

    قاصد رسان به جانان روزی سلام (صامت)

    شاید قبول گردد زان یک سلام نیمی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha