کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دمی که باده عشترت بتان به جام کنند

    به نزد دردکشان ترک ننک و نام کنند

    مدام خنده بدان می کشان زند ساغر

    که نان پخته خود را ز گریه خام کنند

    شود چو دست تظلم دراز باز بر او

    عبث به حشر شهیدان وی قیام کنند

    سبک تبسم زیر لب این بتان گه وصل

    حساب هجر دو صدساله را تمام کنند

    مخوان بسوی بهشتم که رهروان رهش

    بهشت را به خود اول قدم حرام کنند

    ز راحتی که به دام تو هست می‌ترسم

    که مرغ‌های دگر آرزوی دام کنند

    ز وصل حور فراموش کنند اهل جهان

    به خاک کوی تو روزی اگر که شام کنند

    ز خال و زلف اگر دام و دانه نبود

    چگونه مرغ چو (صامت) به خویش رام کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha