کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود

    خود بگوی ای نازنین شرط محبت این بود

    حال دل‌های شهیدان غمت از لاله پرس

    کوس راپایش ز داغ دوستی رنگین بود

    تیر تو نگذاشت دیگر آرزویی در دلم

    منت از وی تا قیامت بر دل خونین بود

    زیر تیغت گر که خندیدم عجب ناید تو را

    آب شمشیرت زبس ای نوش لب شیرین بود

    خوش رسیدی وقت مردم بر سرم آری خوشست

    شمع رویت جانسپاری را که در بالین بود

    بس بود افسوس قاتل بهر قتلم خونبها

    گر ترا ای شوخ رحمی بر دل سنگین بود

    دستها را از تاسف بهر (صامت) رنجه کن

    گریه از شمع لازم بهر درد دین بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha