کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرد عاشق پیشه از کفران نعمت ننک دارد

    هرچه معشوق از تغافل کار بر وی تنگ دارد

    توشه راه محبت نیست جز بار توکل

    رهرو این ره چه غم از دوری فرسنگ دارد

    نیک بستا نیست اما بوی عشق از وی نیابد

    کیست تا پای طلب از حب دنیا لنک دارد

    ای که داری چشم یکرنگی از این اوضاع گیتی

    بر کف از خون بسی امید و اران رنگ دارد

    پرکن از صهبای وحت هر سحر جام صبوحی

    می مترس از محبت کو بر کف خود سنگ دارد

    نفس سرکش را عنان گیری نماوقت ضرورت

    کایمن از جان نیست هر پر دل که بر سر جنگ دارد

    گر دل (صامت) نگردد صاف با دنیا چه باشد

    صحفه آئینه دایم احتراز از زنگ دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha