کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بگوی زاهد خودبین بادپیما را

    که درد باده رهانید از خودی ما را

    کسی که پا و سری یافت در دیار فنا

    گزید خدمت رندان بی سر و پا را

    اگرچه نقطه ز با یافت رتبه امکان

    ولی به نقطه شناسند عارفان با را

    مکن ملامتم از عاشقی که نتوان بست

    ز دیدن رخ خورشید چشم حربا را

    ز کوی دوست مگر می‌رسد نسیم صبا

    که پر ز نافه چین کرده کوه و صحرا را

    کمینه چاکری از بندگان پیر مغان

    به یک اشاره کند زنده صد مسیحا را

    روا مدار که هر دم به یاد روی گلی

    چو غنچه چاک زنم جامه شکیبا را

    به صد فسانه و افسون نمی‌کند بیرون

    رقیب از سر مجنون هوای لیلا را

    پیاله گیر که رندان به نیم جو نخرند

    هزار ساله طاعات زهد و تقوا را

    برو ز دست مده گر وصال می‌طلبی

    فغان و ناله و فریاد و آه شب‌ها را

    کسی به کنه کلام تو پی برد وحدت

    که یافت در صدف لفظ در معنا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha