کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر باد فنا تا ندهی گرد خودی را

    هرگز نتوان دید جمال احدی را

    با خود نظری داشت که بر لوح قلم زد

    کلک ازلی نقش جمال ابدی را

    جان‌ها فلکی گردد، اگر این تن خاکی

    بیرون کند از خود صفت دیو و ددی را

    در رقص درآید فلک از زمزمه عشق

    چونان که شتر بشنود آهنگ هدی را

    ما از کتب عشق نخواندیم و ندیدیم

    جز درس و خط بیخودی و بی‌خردی را

    یا بوسه مزن بر لب مینای محبت

    یا در خم توحید فکن نیک و بدی را

    گل بزمگه خسروی آراست چو بشنید

    از مرغ سحر زمزمه باربدی را

    درویش به صد افسر شاهی نفروشد

    یک موی از این کهنه کلاه نمدی را

    یا رب به که این نکته توان گفت که وحدت

    در کوی صنم یافته راه صمدی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha