کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز خود گذشتم و گشتم ز پای تا سر او

    شد از میان منی و جلوه کرد نحن هو

    من از میان چو شدم دوست در میان آمد

    مه آشکار شود ابر چون شود یک سو

    زیمن عشق شبم را نمود چون شب عید

    هلال‌وار چو بنمود گوشه ابرو

    بیا بیا که ز یاد تو آنچنان مستم

    که مست می‌شود از من شراب و جام و سبو

    به خویش هرچه نظر می‌کنم تو می‌بینم

    که خالی از تو نبینم به خویش یکسر مو

    فضای سینه شد از سر غیب مالامال

    ولی به کس نتوان گفت رازهای مگو

    به حسن خلق بیارای خود که ره ندهند

    به کوی دوست کسی را که نیست خلق نکو

    به نیش هجر گرت سینه چاک گشته منال

    که عاقبت شود از رشته وصال رفو

    بیان عشق ز یک نکته بیشتر نبود

    رضای دوست چو خواهی مراد خویش مجو

    حقیقت ار طلبی خواجه در طریقت کوش

    ولی خلاف شریعت مپوی یکسر مو

    قدم ز وادی کثرت کسی نهد بیرون

    که سوی کعبه وحدت چو وحدت آرد رو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha