کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حوری به کنج گلشن جنت تپید و گفت

    ما را کسی ز آنسوی گردون خبر نداد

    ناید بفهم من سحر و شام و روزو شب

    عقلم ربود این که بگویند مرد و زاد

    گردید موج نکهت و از شاخ گل دمید

    پا اینچنین به عالم فردا و دی نهاد

    وا کرد چشم و غنچه شد و خنده زد دمی

    گل گشت و برگ برگ شد و بر زمین فتاد

    زان نازنین که بند ز پایش گشاده اند

    آهی است یادگار که بو نام داده اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha