کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنیدم کوکبی با کوکبی گفت

    که در بحریم و پیدا ساحلی نیست

    سفر اندر سرشت ما نهادند

    ولی این کاروان را منزلی نیست

    اگر انجم همانستی که بود است

    ازین دیرینه تابی ها چه سود است

    گرفتار کمند روزگاریم

    خوشا آنکس که محروم وجود است

    کس این بار گران را برنتابد

    ز بود ما نبود جاودان به

    فضای نیلگونم خوش نیاید

    ز اوجش پستی آن خاکدان به

    خنک انسان که جانش بیقرار است

    سوار راهوار روزگار است

    قبای زندگی بر قامتش راست

    که او نو آفرین و تازه کار است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha