کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به بحر رفتم و گفتم به موج بیتابی

    همیشه در طلب استی چه مشکلی داری؟

    هزار لولوی لالاست در گریبانت

    درون سینه چو من گوهر دلی داری؟

    تپید و از لب ساحل رمید و هیچ نگفت

    به کوه رفتم و پرسیدم این چه بیدردیست؟

    رسد بگوش تو آه و فغان غم زده ئی

    اگر به سنگ تو لعلی ز قطرهٔ خونست

    یکی در آبه سخن با من ستم زده ئی

    بخود خزید و نفس در کشید و هیچ نگفت

    ره دراز بریدم ز ماه پرسیدم

    سفر نصیب ، نصیب تو منزلی است که نیست

    جهان ز پرتو سیمای تو سمن زاری

    فروغ داغ تو از جلوهٔ دلی است که نیست

    سوی ستاره رقیبانه دید و هیچ نگفت

    شدم بحضرت یزدان گذشتم از مه و مهر

    که در جهان تو یک ذره آشنایم نیست

    جهان تهی ز دل و مشت خاک من همه دل

    چمن خوش است ولی درخور نوایم نیست

    تبسمی بلب او رسید و هیچ نگفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha