کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک ذره بی مایه متاع نفس اندوخت

    شوق این قدرش سوخت که پروانگی آموخت

    پهنای شب افروخت

    وامانده شعاعی که گره خورد و شرر شد

    از سوز حیاتست که کارش همه زر شد

    دارای نظر شد

    پروانهٔ بیتاب که هر سو تک و پو کرد

    بر شمع چنان سوخت که خود را همه او کرد

    ترک من و تو کرد

    یا اخترکی ماه مبینی به کمینی

    نزدیک تر آمد بتماشای زمینی

    از چرخ برینی

    یا ماه تنک ضو که بیک جلوه تمام است

    ماهی که برو منت خورشید حرام است

    آزاد مقام است

    ای کرمک شب تاب سراپای تو نور است

    پرواز تو یک سلسلهٔ غیب و حضور است

    آئین ظهور است

    در تیره شبان مشعل مرغان شب استی

    آن سوز چه سوز است که در تاب و تب استی

    گرم طلب استی

    مائیم که مانند تو از خاک دمیدیم

    دیدیم تپیدیم ، ندیدیم تپیدیم

    جائی نرسیدیم

    گویم سخن پخته و پرورده و ته دار

    از منزل گم گشته مگو پای بره دار

    این جلوه نگه دار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha