کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ظلم حجاج به غایت چو رسید

    تیغ بر تهمتی چند کشید

    گنج ها زر به فدا آوردند

    گنجشان خاک به سر بر کردند

    هیچشان حیله گر سود نکرد

    کارشان روی به بهبود نکرد

    جلمه کردند سر اندر سر تیغ

    سر نهادند در آبشخور تیغ

    بجز آن بازپسین نکته گذار

    که چو آمد به سرش نوبت کار

    گفت کای داور فرمانفرمای

    کار بر ما نه به احسان پیمای

    ما تنی چند که از بیخردی

    کار ما نیست بجز شغل بدی

    نسپردیم ره احسان لیک

    نزدی گام تو هم چندان نیک

    از گنه گر چه بدی شیوه ماست

    ترک احسان ز تو هم عین خطاست

    چه ز ما رسم ستم ورزیدن

    چه ز تو سر ز کرم پیچیدن

    طبع حجاج ازان نکته شگفت

    داد فرمان به خلاص وی و گفت

    تف بر آن طایفه مرده دلان

    در هوا و هوس افسرده دلان

    که ازان قوم فرومایه کسی

    بر نیاورد چنین خوش نفسی

    کاش از اول ز تو بودی این کار

    تا ز تو یافتی این کار قرار

    کار هر یک ز تو سنجیده شدی

    جرم هر یک به تو بخشیده شدی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha