کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رهروی کعبه تمنا می داشت

    لیکنش مادر ازان وا می داشت

    کعبه اش بود بلی مادر او

    طوف می کرد به گرد سر او

    نیک زن رخت چو زین خانه ببست

    ثمن خانه اش آورد به دست

    زان ثمن کرد چو آمد به شمار

    جیب را مخزن پنجه دینار

    شد عصا در کف و نعلین به پای

    در ره کعبه بیابان پیمای

    چون ز ره مرحله ای چند برید

    ناگهش راهزی پیش رسید

    گفت ای شیخ چه داری در جیب

    جیب پر زر بود از صوفی عیب

    بود چون راسترو و راست سرشت

    شیوه راستی از دست نهشت

    گفت در جیب پی توشه راه

    نیست دینار زرم جز پنجاه

    راهزن گفت برون آور هان

    هر چه داری به تنگ جیب نهان

    بستد آن را و یکایک بشمرد

    بوسه ها داد و بدو باز سپرد

    گفت کافتاد ازین راستیم

    در کم و کاست کم و کاستیم

    صدقت از کذب رهانید مرا

    پایه بر چرخ رسانید مرا

    ناوک صدق توام صید تو ساخت

    آهوی دام و سگ قید تو ساخت

    پس به الحاح و نیازی غالب

    ساخت بر مرکب خویشش راکب

    که به این راحله ره را کن طی

    که منت می رسم اینک از پی

    سال دیگر به جهان دست فشاند

    در پی او به حرم راحله راند

    هر دو بودند به هم پیر و مرید

    تا اجل رشته صحبت ببرید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha