اسم شریفش میرزا محمد. اصلش از کوزه کنان مِنْمحال آذربایجان است. اما در اصفهان توطن دارد. از افاضل و اماجد زمان است. به خدمت مشایخ عهد رسیده، غالباً طریقهٔ انیقهٔ سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه را گزیده. ارباب حال و اصحاب کمال را به خدمتش رجوع است و همداستانی. مردم به جلالت قدرش به حد شیوع است. در اخلاق محموده و اوصاف ستوده مشهور و در السنه و افواه مذکور است. از سرکار دیوان حضرت صاحبقران مرسوم جوی و آن دارای معدلت نشان را مدحت گوی. اشعار بسیار دارد و طریقهٔ مثنوی گویی میسپارد. صاحب تألیف و تصنیف و محبوب وضیع و شریف است و فقیر هنوز به شرف صحبت آن جناب کامیاب نگردیده و اطوار واشعارش را به واسطه شنیده. این چند بیت از اوست:
شهر شهر و خانه خانه کو به کوی
چند ریزم سیل غم زین جستجوی
دجله دجله چشمه چشمه جوی جوی
دیده دریا کردم و دل غرق خون
تا چه آرم تا چه سازم زین فزون
از طلب فارغ نبودم هیچ گاه
روز روز و هفته هفته ماه ماه
دیگرم نیروی در ابرش نماند
یک دو تیرم بیش در ترکش نماند
تا چه خواهم کرد در این خستگی
دامن از بالای ما بالاتر است
سوی او راه از طریق دیگراست