به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیرباعی هاشمارهٔ ۶۳: عقلی که، حذر کنم ز خوی تو نماند!

1700عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عقلی که، حذر کنم ز خوی تو نماند!
صبری که، سفر کنم ز کوی تو نماند!
پایی که، گذر کنم بسوی تو نماند!
چشمی که، نظر کنم بروی تو نماند!!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۲: هاروت، بجزع چشم بندت ماند!2شمارهٔ ۶۳: عقلی که، حذر کنم ز خوی تو نماند!3شمارهٔ ۶۴: گفتی: ز کسیت کینه در سینه نماند 4شمارهٔ ۶۵: ای دوست، اسیران تو یک یک رفتند؛5شمارهٔ ۶۶: ایشان که قرار سینه ریشان بردند 6شمارهٔ ۶۷: رفت آن کاغیار دشمن بودند 7شمارهٔ ۶۸: در عشق تو، آنان که به،هم نفسند 8شمارهٔ ۶۹: خود را گیرم که آشنا با تو کند؟!9شمارهٔ ۷۰: یاران که، ز دلتنگی من، تنگ دلند؛10شمارهٔ ۷۱: تو شاه و شهانت ز هواخواهانند 11شمارهٔ ۷۲: دونان، اگرت دونان بدریوزه دهند؛12شمارهٔ ۷۳: از کوزه شکسته یی گرت بوزه دهند 13شمارهٔ ۷۴: غارتگر جان، ز چشم من برد دو رود؛14شمارهٔ ۷۵: ای بیخبر از خدا، گر آیی، چه شود؟!15شمارهٔ ۷۶: وقت است که گل قدم سوی باغ نهد 16شمارهٔ ۷۷: از کوی تو چون باد صبا میآید 17شمارهٔ ۷۸: پیکی که ز کوی یار ما میآید 18شمارهٔ ۷۹: ای فوج طبیب را بدوزخ قائد 19شمارهٔ ۸۰: زآن کوی، جواب نامه ی ما ناید 20شمارهٔ ۸۱: برف آمده و بیخته کافور به بید 21شمارهٔ ۸۲: تا در غم جانان، بلبلم جان نرسید؛22شمارهٔ ۸۳: دردی که بپای جبهه سای تو رسید 23شمارهٔ ۸۴: سلخ شعبان، میم بدریوزه رسید 24شمارهٔ ۸۵: با گل میگفت بلبلی زار و نزار 25شمارهٔ ۸۶: میخانه، ز کارگاه مانی خوشتر 26شمارهٔ ۸۷: پیمانه ی ما پر از شراب اولیتر 27شمارهٔ ۸۸: ای رفته سوی خلد، ز دامان پدر 28شمارهٔ ۸۹: ز آزردن جان خسته جانی بگذر 29شمارهٔ ۹۰: امشب دارم بجان ز تن سوز دگر 30شمارهٔ ۹۱: این پرده که نقش چین خجل کرده نگر 31شمارهٔ ۹۲: آذر! دو جهان بدرگهش بنده نگر!32شمارهٔ ۹۳: آذر! آن شوخ را در اندیشه نگر!33شمارهٔ ۹۴: چل سال، براه عاشقی کردم سیر 34شمارهٔ ۹۵: ای جود تو از ابر برآورده نفیر 35شمارهٔ ۹۶: زآن د رچو روم، عاشق زاری کم گیر؛36شمارهٔ ۹۷: از غالیه خاک این چمن بیخته گیر 37شمارهٔ ۹۸: شب بیتو چو باشم، سحرم ناید باز 38شمارهٔ ۹۹: هر مرغ که نامه ی من از تیهو و باز 39شمارهٔ ۱۰۰: در کنج خرابه بر حصیری دو سه گز 40شمارهٔ ۱۰۱: جویم هر روز شب، که کاهد این سوز 41شمارهٔ ۱۰۲: تا کی شب و روز و روز، شب از سر سو ...42شمارهٔ ۱۰۳: شبها دارم از آن مه مهر فروز 43شمارهٔ ۱۰۴: امشب ز مه رخت شبم مهر افروز 44شمارهٔ ۱۰۵: یاری که بود دردم ازوف درمان نیز 45شمارهٔ ۱۰۶: تن ز آتش غم، چو عود می بین و مپرس 46شمارهٔ ۱۰۷: خسرو، کآراست ملک چون روی عروس 47شمارهٔ ۱۰۸: جانم ز تو شد تباه، افسوس افسوس!48شمارهٔ ۱۰۹: یا رب مپسند کعبه گردد ناووس 49شمارهٔ ۱۱۰: یاری کامروز نقد دل باختمش 50شمارهٔ ۱۱۱: یار آمد و، جان برایگان میدهمش 51شمارهٔ ۱۱۲: خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش 52شمارهٔ ۱۱۳: امشب مهم آمد، نه چنان فاش که دوش 53شمارهٔ ۱۱۴: نقشی زخطا نبسته کلک تو زخط 54شمارهٔ ۱۱۵: بوی گل خود میشنوم از گل باغ 55شمارهٔ ۱۱۶: شد ماه سخن نهفته آذر ز کلف 56شمارهٔ ۱۱۷: روز وصلت، شد آتش افروز فراق!57شمارهٔ ۱۱۸: گفتم: گویم درد غم اندوز فراق 58شمارهٔ ۱۱۹: شادیم، مدام از غم دلکش عشق 59شمارهٔ ۱۲۰: ای بسته در صلح و گشاده در جنگ 60شمارهٔ ۱۲۱: ای خواجه، چه میگریزی از من مه و س ...61شمارهٔ ۱۲۲: آن چارده ساله ماه، کز غنج و دلال 62شمارهٔ ۱۲۳: ای شوخ! فراق تو کشیدن مشکل 63شمارهٔ ۱۲۴: عید است، مگردان صنما روی ز گل 64شمارهٔ ۱۲۵: ز آن شب که رخت دیده، گلت چیدستم 65شمارهٔ ۱۲۶: بس شب بلب آه سینه سوز آوردم 66شمارهٔ ۱۲۷: دلدار ز جور کام مشکل دهدم 67شمارهٔ ۱۲۸: در گلشن روزگار میگردیدم 68شمارهٔ ۱۲۹: گر در باغم، ز باغبان ناز کشم 69شمارهٔ ۱۳۰: ای محرم خلوت ومه انجمنم 70شمارهٔ ۱۳۱: در کوی تو، دلباخته ها می بینم 71شمارهٔ ۱۳۲: چون رخت ازین سرای شش گوشه بریم 72شمارهٔ ۱۳۳: چون گشت بخیر عاقبت کار نعیم 73شمارهٔ ۱۳۴: وقت است ز باغ نکهت گل شنویم 74شمارهٔ ۱۳۵ - ماده تاریخ (۱۱۸۶ه.ق): چون صدر جه ...75شمارهٔ ۱۳۶: چند ای ظالم! بهر فریب دگران 76شمارهٔ ۱۳۷: آن دوست که دشمن است با دوست همان 77شمارهٔ ۱۳۸: جمشیدی و جام تو شکستن نتوان!78شمارهٔ ۱۳۹: ای در هوس روی تو، روشن رایان!79شمارهٔ ۱۴۰: ای دوست! چراغ مهر خاموش مکن 80شمارهٔ ۱۴۱: خوش آنکه بگوش تو رسد یا رب من 81شمارهٔ ۱۴۲: ای آنکه سر کوی تو شد منزل من 82شمارهٔ ۱۴۳: ای سوخته از هزار فرسخ دل من!83شمارهٔ ۱۴۴: دل خواست ز خلق و خون شد از غم دل ...84شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که براز عشق شد محرم من 85شمارهٔ ۱۴۶: دی دست نگارین بت سیمین تن من 86شمارهٔ ۱۴۷: این طاس مصفی که بود آینه گون 87شمارهٔ ۱۴۸: آه از حسنین، کز جهان شیون و شین 88شمارهٔ ۱۴۹: در دل آهم شعله فروز است ببین!89شمارهٔ ۱۵۰: بشکافته دوست بر تنم پوست ببین!90شمارهٔ ۱۵۱: آن زلف، که صید مرغ دل کرده ز چین 91شمارهٔ ۱۵۲: شاها!تا کی پیاده ماند فرزین؟!92شمارهٔ ۱۵۳: شد زلزله یی، که نیست شد هست زمین 93شمارهٔ ۱۵۴: یا رب! یکی از عباد زورآور تو 94شمارهٔ ۱۵۵: ای من ز جفا جسته جدایی از تو 95شمارهٔ ۱۵۶: از کین چکند تا بدل ما دل تو؟!96شمارهٔ ۱۵۷: گفتم: بدلی نکرده یاری دل تو 97شمارهٔ ۱۵۸: جز در دل من گذر ندارد غم تو 98شمارهٔ ۱۵۹: صحبت چه شود گرم میان من و تو 99شمارهٔ ۱۶۰: گفتم: یار است پای من در گل از او!100شمارهٔ ۱۶۱: سویم بفرست گاه پیغامی و گاه 101شمارهٔ ۱۶۲: جار جنبم گر ندهد جاریه به 102شمارهٔ ۱۶۳: ای کشته ی امروز تو، فردا زنده؛103شمارهٔ ۱۶۴: ای باخته نرد دلبری با زهره 104شمارهٔ ۱۶۵: نه روی گله دارم و نه رای گله 105شمارهٔ ۱۶۶: امروز چو گل شکفته باشیم همه 106شمارهٔ ۱۶۷: آن شوخ کزو دور شبی خفتم،نه 107شمارهٔ ۱۶۸: عید است چه مانده ای صباحی بسرای؟!108شمارهٔ ۱۶۹: لرزان من و خواجه دوش از سردی دی 109شمارهٔ ۱۷۰: از دور فلک که باخت لعب عجبی 110شمارهٔ ۱۷۱: قاصد!دلم از حرف وفا خوش کردی 111شمارهٔ ۱۷۲: گفتی: ز رخم چرا نظر پوشیدی؟!112شمارهٔ ۱۷۳: دوشم دل برد، شاهد بازاری 113شمارهٔ ۱۷۴: رویی که کله ز مه رباید داری!114شمارهٔ ۱۷۵: دارم ز فراق ماه مهر افروزی 115شمارهٔ ۱۷۶: من مفلسم و، تو کیمییا ای ساقی!116شمارهٔ ۱۷۷: وقت است ز هر سو شکفد روی گلی 117شمارهٔ ۱۷۸: ز آن پیش که، شمع مهرش افروختمی 118شمارهٔ ۱۷۹: خوش آنکه چو یاد از اسیریم کنی 119شمارهٔ ۱۸۰: آذر! که چو من مانده جدا از وطنی!120شمارهٔ ۱۸۱: من بیتو دریده هر نفس پیرهنی 121شمارهٔ ۱۸۲: فردا چو بنامه ی سیاهم بینی 122شمارهٔ ۱۸۳: با کس سخنان ناپسندیده مگوی!123شمارهٔ ۱۸۴: در کوچه ی عشق، پای در گل ننهی!124شمارهٔ ۱۸۵: هنگامه ی ناز، تا بکی ساز دهی؟!

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ