به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیرباعی هاشمارهٔ ۹۷: از غالیه خاک این چمن بیخته گیر

2170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از غالیه خاک این چمن بیخته گیر
ز آبش، بگلاب و مشک آمیخته گیر
صد گونه گل مرادش از هر گلبن
سر بر زده و شکفته و ریخته گیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۶: زآن د رچو روم، عاشق زاری کم گیر؛2شمارهٔ ۹۷: از غالیه خاک این چمن بیخته گیر 3شمارهٔ ۹۸: شب بیتو چو باشم، سحرم ناید باز 4شمارهٔ ۹۹: هر مرغ که نامه ی من از تیهو و باز 5شمارهٔ ۱۰۰: در کنج خرابه بر حصیری دو سه گز 6شمارهٔ ۱۰۱: جویم هر روز شب، که کاهد این سوز 7شمارهٔ ۱۰۲: تا کی شب و روز و روز، شب از سر سو ...8شمارهٔ ۱۰۳: شبها دارم از آن مه مهر فروز 9شمارهٔ ۱۰۴: امشب ز مه رخت شبم مهر افروز 10شمارهٔ ۱۰۵: یاری که بود دردم ازوف درمان نیز 11شمارهٔ ۱۰۶: تن ز آتش غم، چو عود می بین و مپرس 12شمارهٔ ۱۰۷: خسرو، کآراست ملک چون روی عروس 13شمارهٔ ۱۰۸: جانم ز تو شد تباه، افسوس افسوس!14شمارهٔ ۱۰۹: یا رب مپسند کعبه گردد ناووس 15شمارهٔ ۱۱۰: یاری کامروز نقد دل باختمش 16شمارهٔ ۱۱۱: یار آمد و، جان برایگان میدهمش 17شمارهٔ ۱۱۲: خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش 18شمارهٔ ۱۱۳: امشب مهم آمد، نه چنان فاش که دوش 19شمارهٔ ۱۱۴: نقشی زخطا نبسته کلک تو زخط 20شمارهٔ ۱۱۵: بوی گل خود میشنوم از گل باغ 21شمارهٔ ۱۱۶: شد ماه سخن نهفته آذر ز کلف 22شمارهٔ ۱۱۷: روز وصلت، شد آتش افروز فراق!23شمارهٔ ۱۱۸: گفتم: گویم درد غم اندوز فراق 24شمارهٔ ۱۱۹: شادیم، مدام از غم دلکش عشق 25شمارهٔ ۱۲۰: ای بسته در صلح و گشاده در جنگ 26شمارهٔ ۱۲۱: ای خواجه، چه میگریزی از من مه و س ...27شمارهٔ ۱۲۲: آن چارده ساله ماه، کز غنج و دلال 28شمارهٔ ۱۲۳: ای شوخ! فراق تو کشیدن مشکل 29شمارهٔ ۱۲۴: عید است، مگردان صنما روی ز گل 30شمارهٔ ۱۲۵: ز آن شب که رخت دیده، گلت چیدستم 31شمارهٔ ۱۲۶: بس شب بلب آه سینه سوز آوردم 32شمارهٔ ۱۲۷: دلدار ز جور کام مشکل دهدم 33شمارهٔ ۱۲۸: در گلشن روزگار میگردیدم 34شمارهٔ ۱۲۹: گر در باغم، ز باغبان ناز کشم 35شمارهٔ ۱۳۰: ای محرم خلوت ومه انجمنم 36شمارهٔ ۱۳۱: در کوی تو، دلباخته ها می بینم 37شمارهٔ ۱۳۲: چون رخت ازین سرای شش گوشه بریم 38شمارهٔ ۱۳۳: چون گشت بخیر عاقبت کار نعیم 39شمارهٔ ۱۳۴: وقت است ز باغ نکهت گل شنویم 40شمارهٔ ۱۳۵ - ماده تاریخ (۱۱۸۶ه.ق): چون صدر جه ...41شمارهٔ ۱۳۶: چند ای ظالم! بهر فریب دگران 42شمارهٔ ۱۳۷: آن دوست که دشمن است با دوست همان 43شمارهٔ ۱۳۸: جمشیدی و جام تو شکستن نتوان!44شمارهٔ ۱۳۹: ای در هوس روی تو، روشن رایان!45شمارهٔ ۱۴۰: ای دوست! چراغ مهر خاموش مکن 46شمارهٔ ۱۴۱: خوش آنکه بگوش تو رسد یا رب من 47شمارهٔ ۱۴۲: ای آنکه سر کوی تو شد منزل من 48شمارهٔ ۱۴۳: ای سوخته از هزار فرسخ دل من!49شمارهٔ ۱۴۴: دل خواست ز خلق و خون شد از غم دل ...50شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که براز عشق شد محرم من 51شمارهٔ ۱۴۶: دی دست نگارین بت سیمین تن من 52شمارهٔ ۱۴۷: این طاس مصفی که بود آینه گون 53شمارهٔ ۱۴۸: آه از حسنین، کز جهان شیون و شین 54شمارهٔ ۱۴۹: در دل آهم شعله فروز است ببین!55شمارهٔ ۱۵۰: بشکافته دوست بر تنم پوست ببین!56شمارهٔ ۱۵۱: آن زلف، که صید مرغ دل کرده ز چین 57شمارهٔ ۱۵۲: شاها!تا کی پیاده ماند فرزین؟!58شمارهٔ ۱۵۳: شد زلزله یی، که نیست شد هست زمین 59شمارهٔ ۱۵۴: یا رب! یکی از عباد زورآور تو 60شمارهٔ ۱۵۵: ای من ز جفا جسته جدایی از تو 61شمارهٔ ۱۵۶: از کین چکند تا بدل ما دل تو؟!62شمارهٔ ۱۵۷: گفتم: بدلی نکرده یاری دل تو 63شمارهٔ ۱۵۸: جز در دل من گذر ندارد غم تو 64شمارهٔ ۱۵۹: صحبت چه شود گرم میان من و تو 65شمارهٔ ۱۶۰: گفتم: یار است پای من در گل از او!66شمارهٔ ۱۶۱: سویم بفرست گاه پیغامی و گاه 67شمارهٔ ۱۶۲: جار جنبم گر ندهد جاریه به 68شمارهٔ ۱۶۳: ای کشته ی امروز تو، فردا زنده؛69شمارهٔ ۱۶۴: ای باخته نرد دلبری با زهره 70شمارهٔ ۱۶۵: نه روی گله دارم و نه رای گله 71شمارهٔ ۱۶۶: امروز چو گل شکفته باشیم همه 72شمارهٔ ۱۶۷: آن شوخ کزو دور شبی خفتم،نه 73شمارهٔ ۱۶۸: عید است چه مانده ای صباحی بسرای؟!74شمارهٔ ۱۶۹: لرزان من و خواجه دوش از سردی دی 75شمارهٔ ۱۷۰: از دور فلک که باخت لعب عجبی 76شمارهٔ ۱۷۱: قاصد!دلم از حرف وفا خوش کردی 77شمارهٔ ۱۷۲: گفتی: ز رخم چرا نظر پوشیدی؟!78شمارهٔ ۱۷۳: دوشم دل برد، شاهد بازاری 79شمارهٔ ۱۷۴: رویی که کله ز مه رباید داری!80شمارهٔ ۱۷۵: دارم ز فراق ماه مهر افروزی 81شمارهٔ ۱۷۶: من مفلسم و، تو کیمییا ای ساقی!82شمارهٔ ۱۷۷: وقت است ز هر سو شکفد روی گلی 83شمارهٔ ۱۷۸: ز آن پیش که، شمع مهرش افروختمی 84شمارهٔ ۱۷۹: خوش آنکه چو یاد از اسیریم کنی 85شمارهٔ ۱۸۰: آذر! که چو من مانده جدا از وطنی!86شمارهٔ ۱۸۱: من بیتو دریده هر نفس پیرهنی 87شمارهٔ ۱۸۲: فردا چو بنامه ی سیاهم بینی 88شمارهٔ ۱۸۳: با کس سخنان ناپسندیده مگوی!89شمارهٔ ۱۸۴: در کوچه ی عشق، پای در گل ننهی!90شمارهٔ ۱۸۵: هنگامه ی ناز، تا بکی ساز دهی؟!

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ