به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیرباعی هاشمارهٔ ۹۸: شب بیتو چو باشم، سحرم ناید باز

2330عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شب بیتو چو باشم، سحرم ناید باز
ور با تو نشینم، رسدم صبح فراز
در حیرتم از کار شب خود، کآن شب
چون با تو بود کوته و، چون بی تو دراز؟!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۷: از غالیه خاک این چمن بیخته گیر 2شمارهٔ ۹۸: شب بیتو چو باشم، سحرم ناید باز 3شمارهٔ ۹۹: هر مرغ که نامه ی من از تیهو و باز 4شمارهٔ ۱۰۰: در کنج خرابه بر حصیری دو سه گز 5شمارهٔ ۱۰۱: جویم هر روز شب، که کاهد این سوز 6شمارهٔ ۱۰۲: تا کی شب و روز و روز، شب از سر سو ...7شمارهٔ ۱۰۳: شبها دارم از آن مه مهر فروز 8شمارهٔ ۱۰۴: امشب ز مه رخت شبم مهر افروز 9شمارهٔ ۱۰۵: یاری که بود دردم ازوف درمان نیز 10شمارهٔ ۱۰۶: تن ز آتش غم، چو عود می بین و مپرس 11شمارهٔ ۱۰۷: خسرو، کآراست ملک چون روی عروس 12شمارهٔ ۱۰۸: جانم ز تو شد تباه، افسوس افسوس!13شمارهٔ ۱۰۹: یا رب مپسند کعبه گردد ناووس 14شمارهٔ ۱۱۰: یاری کامروز نقد دل باختمش 15شمارهٔ ۱۱۱: یار آمد و، جان برایگان میدهمش 16شمارهٔ ۱۱۲: خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش 17شمارهٔ ۱۱۳: امشب مهم آمد، نه چنان فاش که دوش 18شمارهٔ ۱۱۴: نقشی زخطا نبسته کلک تو زخط 19شمارهٔ ۱۱۵: بوی گل خود میشنوم از گل باغ 20شمارهٔ ۱۱۶: شد ماه سخن نهفته آذر ز کلف 21شمارهٔ ۱۱۷: روز وصلت، شد آتش افروز فراق!22شمارهٔ ۱۱۸: گفتم: گویم درد غم اندوز فراق 23شمارهٔ ۱۱۹: شادیم، مدام از غم دلکش عشق 24شمارهٔ ۱۲۰: ای بسته در صلح و گشاده در جنگ 25شمارهٔ ۱۲۱: ای خواجه، چه میگریزی از من مه و س ...26شمارهٔ ۱۲۲: آن چارده ساله ماه، کز غنج و دلال 27شمارهٔ ۱۲۳: ای شوخ! فراق تو کشیدن مشکل 28شمارهٔ ۱۲۴: عید است، مگردان صنما روی ز گل 29شمارهٔ ۱۲۵: ز آن شب که رخت دیده، گلت چیدستم 30شمارهٔ ۱۲۶: بس شب بلب آه سینه سوز آوردم 31شمارهٔ ۱۲۷: دلدار ز جور کام مشکل دهدم 32شمارهٔ ۱۲۸: در گلشن روزگار میگردیدم 33شمارهٔ ۱۲۹: گر در باغم، ز باغبان ناز کشم 34شمارهٔ ۱۳۰: ای محرم خلوت ومه انجمنم 35شمارهٔ ۱۳۱: در کوی تو، دلباخته ها می بینم 36شمارهٔ ۱۳۲: چون رخت ازین سرای شش گوشه بریم 37شمارهٔ ۱۳۳: چون گشت بخیر عاقبت کار نعیم 38شمارهٔ ۱۳۴: وقت است ز باغ نکهت گل شنویم 39شمارهٔ ۱۳۵ - ماده تاریخ (۱۱۸۶ه.ق): چون صدر جه ...40شمارهٔ ۱۳۶: چند ای ظالم! بهر فریب دگران 41شمارهٔ ۱۳۷: آن دوست که دشمن است با دوست همان 42شمارهٔ ۱۳۸: جمشیدی و جام تو شکستن نتوان!43شمارهٔ ۱۳۹: ای در هوس روی تو، روشن رایان!44شمارهٔ ۱۴۰: ای دوست! چراغ مهر خاموش مکن 45شمارهٔ ۱۴۱: خوش آنکه بگوش تو رسد یا رب من 46شمارهٔ ۱۴۲: ای آنکه سر کوی تو شد منزل من 47شمارهٔ ۱۴۳: ای سوخته از هزار فرسخ دل من!48شمارهٔ ۱۴۴: دل خواست ز خلق و خون شد از غم دل ...49شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که براز عشق شد محرم من 50شمارهٔ ۱۴۶: دی دست نگارین بت سیمین تن من 51شمارهٔ ۱۴۷: این طاس مصفی که بود آینه گون 52شمارهٔ ۱۴۸: آه از حسنین، کز جهان شیون و شین 53شمارهٔ ۱۴۹: در دل آهم شعله فروز است ببین!54شمارهٔ ۱۵۰: بشکافته دوست بر تنم پوست ببین!55شمارهٔ ۱۵۱: آن زلف، که صید مرغ دل کرده ز چین 56شمارهٔ ۱۵۲: شاها!تا کی پیاده ماند فرزین؟!57شمارهٔ ۱۵۳: شد زلزله یی، که نیست شد هست زمین 58شمارهٔ ۱۵۴: یا رب! یکی از عباد زورآور تو 59شمارهٔ ۱۵۵: ای من ز جفا جسته جدایی از تو 60شمارهٔ ۱۵۶: از کین چکند تا بدل ما دل تو؟!61شمارهٔ ۱۵۷: گفتم: بدلی نکرده یاری دل تو 62شمارهٔ ۱۵۸: جز در دل من گذر ندارد غم تو 63شمارهٔ ۱۵۹: صحبت چه شود گرم میان من و تو 64شمارهٔ ۱۶۰: گفتم: یار است پای من در گل از او!65شمارهٔ ۱۶۱: سویم بفرست گاه پیغامی و گاه 66شمارهٔ ۱۶۲: جار جنبم گر ندهد جاریه به 67شمارهٔ ۱۶۳: ای کشته ی امروز تو، فردا زنده؛68شمارهٔ ۱۶۴: ای باخته نرد دلبری با زهره 69شمارهٔ ۱۶۵: نه روی گله دارم و نه رای گله 70شمارهٔ ۱۶۶: امروز چو گل شکفته باشیم همه 71شمارهٔ ۱۶۷: آن شوخ کزو دور شبی خفتم،نه 72شمارهٔ ۱۶۸: عید است چه مانده ای صباحی بسرای؟!73شمارهٔ ۱۶۹: لرزان من و خواجه دوش از سردی دی 74شمارهٔ ۱۷۰: از دور فلک که باخت لعب عجبی 75شمارهٔ ۱۷۱: قاصد!دلم از حرف وفا خوش کردی 76شمارهٔ ۱۷۲: گفتی: ز رخم چرا نظر پوشیدی؟!77شمارهٔ ۱۷۳: دوشم دل برد، شاهد بازاری 78شمارهٔ ۱۷۴: رویی که کله ز مه رباید داری!79شمارهٔ ۱۷۵: دارم ز فراق ماه مهر افروزی 80شمارهٔ ۱۷۶: من مفلسم و، تو کیمییا ای ساقی!81شمارهٔ ۱۷۷: وقت است ز هر سو شکفد روی گلی 82شمارهٔ ۱۷۸: ز آن پیش که، شمع مهرش افروختمی 83شمارهٔ ۱۷۹: خوش آنکه چو یاد از اسیریم کنی 84شمارهٔ ۱۸۰: آذر! که چو من مانده جدا از وطنی!85شمارهٔ ۱۸۱: من بیتو دریده هر نفس پیرهنی 86شمارهٔ ۱۸۲: فردا چو بنامه ی سیاهم بینی 87شمارهٔ ۱۸۳: با کس سخنان ناپسندیده مگوی!88شمارهٔ ۱۸۴: در کوچه ی عشق، پای در گل ننهی!89شمارهٔ ۱۸۵: هنگامه ی ناز، تا بکی ساز دهی؟!

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ