به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیرباعی هاشمارهٔ ۱۰۱: جویم هر روز شب، که کاهد این سوز

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جویم هر روز شب، که کاهد این سوز
گویم هر شب که: روز گردد فیروز
از عمر، چهل سال گذشته است و، هنوز
روز از پی شب گردم و شب از پی روز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۰: در کنج خرابه بر حصیری دو سه گز 2شمارهٔ ۱۰۱: جویم هر روز شب، که کاهد این سوز 3شمارهٔ ۱۰۲: تا کی شب و روز و روز، شب از سر سو ...4شمارهٔ ۱۰۳: شبها دارم از آن مه مهر فروز 5شمارهٔ ۱۰۴: امشب ز مه رخت شبم مهر افروز 6شمارهٔ ۱۰۵: یاری که بود دردم ازوف درمان نیز 7شمارهٔ ۱۰۶: تن ز آتش غم، چو عود می بین و مپرس 8شمارهٔ ۱۰۷: خسرو، کآراست ملک چون روی عروس 9شمارهٔ ۱۰۸: جانم ز تو شد تباه، افسوس افسوس!10شمارهٔ ۱۰۹: یا رب مپسند کعبه گردد ناووس 11شمارهٔ ۱۱۰: یاری کامروز نقد دل باختمش 12شمارهٔ ۱۱۱: یار آمد و، جان برایگان میدهمش 13شمارهٔ ۱۱۲: خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش 14شمارهٔ ۱۱۳: امشب مهم آمد، نه چنان فاش که دوش 15شمارهٔ ۱۱۴: نقشی زخطا نبسته کلک تو زخط 16شمارهٔ ۱۱۵: بوی گل خود میشنوم از گل باغ 17شمارهٔ ۱۱۶: شد ماه سخن نهفته آذر ز کلف 18شمارهٔ ۱۱۷: روز وصلت، شد آتش افروز فراق!19شمارهٔ ۱۱۸: گفتم: گویم درد غم اندوز فراق 20شمارهٔ ۱۱۹: شادیم، مدام از غم دلکش عشق 21شمارهٔ ۱۲۰: ای بسته در صلح و گشاده در جنگ 22شمارهٔ ۱۲۱: ای خواجه، چه میگریزی از من مه و س ...23شمارهٔ ۱۲۲: آن چارده ساله ماه، کز غنج و دلال 24شمارهٔ ۱۲۳: ای شوخ! فراق تو کشیدن مشکل 25شمارهٔ ۱۲۴: عید است، مگردان صنما روی ز گل 26شمارهٔ ۱۲۵: ز آن شب که رخت دیده، گلت چیدستم 27شمارهٔ ۱۲۶: بس شب بلب آه سینه سوز آوردم 28شمارهٔ ۱۲۷: دلدار ز جور کام مشکل دهدم 29شمارهٔ ۱۲۸: در گلشن روزگار میگردیدم 30شمارهٔ ۱۲۹: گر در باغم، ز باغبان ناز کشم 31شمارهٔ ۱۳۰: ای محرم خلوت ومه انجمنم 32شمارهٔ ۱۳۱: در کوی تو، دلباخته ها می بینم 33شمارهٔ ۱۳۲: چون رخت ازین سرای شش گوشه بریم 34شمارهٔ ۱۳۳: چون گشت بخیر عاقبت کار نعیم 35شمارهٔ ۱۳۴: وقت است ز باغ نکهت گل شنویم 36شمارهٔ ۱۳۵ - ماده تاریخ (۱۱۸۶ه.ق): چون صدر جه ...37شمارهٔ ۱۳۶: چند ای ظالم! بهر فریب دگران 38شمارهٔ ۱۳۷: آن دوست که دشمن است با دوست همان 39شمارهٔ ۱۳۸: جمشیدی و جام تو شکستن نتوان!40شمارهٔ ۱۳۹: ای در هوس روی تو، روشن رایان!41شمارهٔ ۱۴۰: ای دوست! چراغ مهر خاموش مکن 42شمارهٔ ۱۴۱: خوش آنکه بگوش تو رسد یا رب من 43شمارهٔ ۱۴۲: ای آنکه سر کوی تو شد منزل من 44شمارهٔ ۱۴۳: ای سوخته از هزار فرسخ دل من!45شمارهٔ ۱۴۴: دل خواست ز خلق و خون شد از غم دل ...46شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که براز عشق شد محرم من 47شمارهٔ ۱۴۶: دی دست نگارین بت سیمین تن من 48شمارهٔ ۱۴۷: این طاس مصفی که بود آینه گون 49شمارهٔ ۱۴۸: آه از حسنین، کز جهان شیون و شین 50شمارهٔ ۱۴۹: در دل آهم شعله فروز است ببین!51شمارهٔ ۱۵۰: بشکافته دوست بر تنم پوست ببین!52شمارهٔ ۱۵۱: آن زلف، که صید مرغ دل کرده ز چین 53شمارهٔ ۱۵۲: شاها!تا کی پیاده ماند فرزین؟!54شمارهٔ ۱۵۳: شد زلزله یی، که نیست شد هست زمین 55شمارهٔ ۱۵۴: یا رب! یکی از عباد زورآور تو 56شمارهٔ ۱۵۵: ای من ز جفا جسته جدایی از تو 57شمارهٔ ۱۵۶: از کین چکند تا بدل ما دل تو؟!58شمارهٔ ۱۵۷: گفتم: بدلی نکرده یاری دل تو 59شمارهٔ ۱۵۸: جز در دل من گذر ندارد غم تو 60شمارهٔ ۱۵۹: صحبت چه شود گرم میان من و تو 61شمارهٔ ۱۶۰: گفتم: یار است پای من در گل از او!62شمارهٔ ۱۶۱: سویم بفرست گاه پیغامی و گاه 63شمارهٔ ۱۶۲: جار جنبم گر ندهد جاریه به 64شمارهٔ ۱۶۳: ای کشته ی امروز تو، فردا زنده؛65شمارهٔ ۱۶۴: ای باخته نرد دلبری با زهره 66شمارهٔ ۱۶۵: نه روی گله دارم و نه رای گله 67شمارهٔ ۱۶۶: امروز چو گل شکفته باشیم همه 68شمارهٔ ۱۶۷: آن شوخ کزو دور شبی خفتم،نه 69شمارهٔ ۱۶۸: عید است چه مانده ای صباحی بسرای؟!70شمارهٔ ۱۶۹: لرزان من و خواجه دوش از سردی دی 71شمارهٔ ۱۷۰: از دور فلک که باخت لعب عجبی 72شمارهٔ ۱۷۱: قاصد!دلم از حرف وفا خوش کردی 73شمارهٔ ۱۷۲: گفتی: ز رخم چرا نظر پوشیدی؟!74شمارهٔ ۱۷۳: دوشم دل برد، شاهد بازاری 75شمارهٔ ۱۷۴: رویی که کله ز مه رباید داری!76شمارهٔ ۱۷۵: دارم ز فراق ماه مهر افروزی 77شمارهٔ ۱۷۶: من مفلسم و، تو کیمییا ای ساقی!78شمارهٔ ۱۷۷: وقت است ز هر سو شکفد روی گلی 79شمارهٔ ۱۷۸: ز آن پیش که، شمع مهرش افروختمی 80شمارهٔ ۱۷۹: خوش آنکه چو یاد از اسیریم کنی 81شمارهٔ ۱۸۰: آذر! که چو من مانده جدا از وطنی!82شمارهٔ ۱۸۱: من بیتو دریده هر نفس پیرهنی 83شمارهٔ ۱۸۲: فردا چو بنامه ی سیاهم بینی 84شمارهٔ ۱۸۳: با کس سخنان ناپسندیده مگوی!85شمارهٔ ۱۸۴: در کوچه ی عشق، پای در گل ننهی!86شمارهٔ ۱۸۵: هنگامه ی ناز، تا بکی ساز دهی؟!

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ