به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیرباعی هاشمارهٔ ۸۴: سلخ شعبان، میم بدریوزه رسید

2180عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سلخ شعبان، میم بدریوزه رسید
از پیر مغان روزی هر روزه رسید
میگفت لبم، چون بلب کوزه رسید
روزی گذران خوش، که مه روزه رسید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۳: دردی که بپای جبهه سای تو رسید 2شمارهٔ ۸۴: سلخ شعبان، میم بدریوزه رسید 3شمارهٔ ۸۵: با گل میگفت بلبلی زار و نزار 4شمارهٔ ۸۶: میخانه، ز کارگاه مانی خوشتر 5شمارهٔ ۸۷: پیمانه ی ما پر از شراب اولیتر 6شمارهٔ ۸۸: ای رفته سوی خلد، ز دامان پدر 7شمارهٔ ۸۹: ز آزردن جان خسته جانی بگذر 8شمارهٔ ۹۰: امشب دارم بجان ز تن سوز دگر 9شمارهٔ ۹۱: این پرده که نقش چین خجل کرده نگر 10شمارهٔ ۹۲: آذر! دو جهان بدرگهش بنده نگر!11شمارهٔ ۹۳: آذر! آن شوخ را در اندیشه نگر!12شمارهٔ ۹۴: چل سال، براه عاشقی کردم سیر 13شمارهٔ ۹۵: ای جود تو از ابر برآورده نفیر 14شمارهٔ ۹۶: زآن د رچو روم، عاشق زاری کم گیر؛15شمارهٔ ۹۷: از غالیه خاک این چمن بیخته گیر 16شمارهٔ ۹۸: شب بیتو چو باشم، سحرم ناید باز 17شمارهٔ ۹۹: هر مرغ که نامه ی من از تیهو و باز 18شمارهٔ ۱۰۰: در کنج خرابه بر حصیری دو سه گز 19شمارهٔ ۱۰۱: جویم هر روز شب، که کاهد این سوز 20شمارهٔ ۱۰۲: تا کی شب و روز و روز، شب از سر سو ...21شمارهٔ ۱۰۳: شبها دارم از آن مه مهر فروز 22شمارهٔ ۱۰۴: امشب ز مه رخت شبم مهر افروز 23شمارهٔ ۱۰۵: یاری که بود دردم ازوف درمان نیز 24شمارهٔ ۱۰۶: تن ز آتش غم، چو عود می بین و مپرس 25شمارهٔ ۱۰۷: خسرو، کآراست ملک چون روی عروس 26شمارهٔ ۱۰۸: جانم ز تو شد تباه، افسوس افسوس!27شمارهٔ ۱۰۹: یا رب مپسند کعبه گردد ناووس 28شمارهٔ ۱۱۰: یاری کامروز نقد دل باختمش 29شمارهٔ ۱۱۱: یار آمد و، جان برایگان میدهمش 30شمارهٔ ۱۱۲: خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش 31شمارهٔ ۱۱۳: امشب مهم آمد، نه چنان فاش که دوش 32شمارهٔ ۱۱۴: نقشی زخطا نبسته کلک تو زخط 33شمارهٔ ۱۱۵: بوی گل خود میشنوم از گل باغ 34شمارهٔ ۱۱۶: شد ماه سخن نهفته آذر ز کلف 35شمارهٔ ۱۱۷: روز وصلت، شد آتش افروز فراق!36شمارهٔ ۱۱۸: گفتم: گویم درد غم اندوز فراق 37شمارهٔ ۱۱۹: شادیم، مدام از غم دلکش عشق 38شمارهٔ ۱۲۰: ای بسته در صلح و گشاده در جنگ 39شمارهٔ ۱۲۱: ای خواجه، چه میگریزی از من مه و س ...40شمارهٔ ۱۲۲: آن چارده ساله ماه، کز غنج و دلال 41شمارهٔ ۱۲۳: ای شوخ! فراق تو کشیدن مشکل 42شمارهٔ ۱۲۴: عید است، مگردان صنما روی ز گل 43شمارهٔ ۱۲۵: ز آن شب که رخت دیده، گلت چیدستم 44شمارهٔ ۱۲۶: بس شب بلب آه سینه سوز آوردم 45شمارهٔ ۱۲۷: دلدار ز جور کام مشکل دهدم 46شمارهٔ ۱۲۸: در گلشن روزگار میگردیدم 47شمارهٔ ۱۲۹: گر در باغم، ز باغبان ناز کشم 48شمارهٔ ۱۳۰: ای محرم خلوت ومه انجمنم 49شمارهٔ ۱۳۱: در کوی تو، دلباخته ها می بینم 50شمارهٔ ۱۳۲: چون رخت ازین سرای شش گوشه بریم 51شمارهٔ ۱۳۳: چون گشت بخیر عاقبت کار نعیم 52شمارهٔ ۱۳۴: وقت است ز باغ نکهت گل شنویم 53شمارهٔ ۱۳۵ - ماده تاریخ (۱۱۸۶ه.ق): چون صدر جه ...54شمارهٔ ۱۳۶: چند ای ظالم! بهر فریب دگران 55شمارهٔ ۱۳۷: آن دوست که دشمن است با دوست همان 56شمارهٔ ۱۳۸: جمشیدی و جام تو شکستن نتوان!57شمارهٔ ۱۳۹: ای در هوس روی تو، روشن رایان!58شمارهٔ ۱۴۰: ای دوست! چراغ مهر خاموش مکن 59شمارهٔ ۱۴۱: خوش آنکه بگوش تو رسد یا رب من 60شمارهٔ ۱۴۲: ای آنکه سر کوی تو شد منزل من 61شمارهٔ ۱۴۳: ای سوخته از هزار فرسخ دل من!62شمارهٔ ۱۴۴: دل خواست ز خلق و خون شد از غم دل ...63شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که براز عشق شد محرم من 64شمارهٔ ۱۴۶: دی دست نگارین بت سیمین تن من 65شمارهٔ ۱۴۷: این طاس مصفی که بود آینه گون 66شمارهٔ ۱۴۸: آه از حسنین، کز جهان شیون و شین 67شمارهٔ ۱۴۹: در دل آهم شعله فروز است ببین!68شمارهٔ ۱۵۰: بشکافته دوست بر تنم پوست ببین!69شمارهٔ ۱۵۱: آن زلف، که صید مرغ دل کرده ز چین 70شمارهٔ ۱۵۲: شاها!تا کی پیاده ماند فرزین؟!71شمارهٔ ۱۵۳: شد زلزله یی، که نیست شد هست زمین 72شمارهٔ ۱۵۴: یا رب! یکی از عباد زورآور تو 73شمارهٔ ۱۵۵: ای من ز جفا جسته جدایی از تو 74شمارهٔ ۱۵۶: از کین چکند تا بدل ما دل تو؟!75شمارهٔ ۱۵۷: گفتم: بدلی نکرده یاری دل تو 76شمارهٔ ۱۵۸: جز در دل من گذر ندارد غم تو 77شمارهٔ ۱۵۹: صحبت چه شود گرم میان من و تو 78شمارهٔ ۱۶۰: گفتم: یار است پای من در گل از او!79شمارهٔ ۱۶۱: سویم بفرست گاه پیغامی و گاه 80شمارهٔ ۱۶۲: جار جنبم گر ندهد جاریه به 81شمارهٔ ۱۶۳: ای کشته ی امروز تو، فردا زنده؛82شمارهٔ ۱۶۴: ای باخته نرد دلبری با زهره 83شمارهٔ ۱۶۵: نه روی گله دارم و نه رای گله 84شمارهٔ ۱۶۶: امروز چو گل شکفته باشیم همه 85شمارهٔ ۱۶۷: آن شوخ کزو دور شبی خفتم،نه 86شمارهٔ ۱۶۸: عید است چه مانده ای صباحی بسرای؟!87شمارهٔ ۱۶۹: لرزان من و خواجه دوش از سردی دی 88شمارهٔ ۱۷۰: از دور فلک که باخت لعب عجبی 89شمارهٔ ۱۷۱: قاصد!دلم از حرف وفا خوش کردی 90شمارهٔ ۱۷۲: گفتی: ز رخم چرا نظر پوشیدی؟!91شمارهٔ ۱۷۳: دوشم دل برد، شاهد بازاری 92شمارهٔ ۱۷۴: رویی که کله ز مه رباید داری!93شمارهٔ ۱۷۵: دارم ز فراق ماه مهر افروزی 94شمارهٔ ۱۷۶: من مفلسم و، تو کیمییا ای ساقی!95شمارهٔ ۱۷۷: وقت است ز هر سو شکفد روی گلی 96شمارهٔ ۱۷۸: ز آن پیش که، شمع مهرش افروختمی 97شمارهٔ ۱۷۹: خوش آنکه چو یاد از اسیریم کنی 98شمارهٔ ۱۸۰: آذر! که چو من مانده جدا از وطنی!99شمارهٔ ۱۸۱: من بیتو دریده هر نفس پیرهنی 100شمارهٔ ۱۸۲: فردا چو بنامه ی سیاهم بینی 101شمارهٔ ۱۸۳: با کس سخنان ناپسندیده مگوی!102شمارهٔ ۱۸۴: در کوچه ی عشق، پای در گل ننهی!103شمارهٔ ۱۸۵: هنگامه ی ناز، تا بکی ساز دهی؟!

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ