به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیرباعی هاشمارهٔ ۷۰: یاران که، ز دلتنگی من، تنگ دلند؛

2210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یاران که، ز دلتنگی من، تنگ دلند؛
گر یاری من نکرده از من بحلند!
ایشان خجل از من، که ندادندم کام؛
من زین خجلم، که از من ایشان خجلند!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۹: خود را گیرم که آشنا با تو کند؟!2شمارهٔ ۷۰: یاران که، ز دلتنگی من، تنگ دلند؛3شمارهٔ ۷۱: تو شاه و شهانت ز هواخواهانند 4شمارهٔ ۷۲: دونان، اگرت دونان بدریوزه دهند؛5شمارهٔ ۷۳: از کوزه شکسته یی گرت بوزه دهند 6شمارهٔ ۷۴: غارتگر جان، ز چشم من برد دو رود؛7شمارهٔ ۷۵: ای بیخبر از خدا، گر آیی، چه شود؟!8شمارهٔ ۷۶: وقت است که گل قدم سوی باغ نهد 9شمارهٔ ۷۷: از کوی تو چون باد صبا میآید 10شمارهٔ ۷۸: پیکی که ز کوی یار ما میآید 11شمارهٔ ۷۹: ای فوج طبیب را بدوزخ قائد 12شمارهٔ ۸۰: زآن کوی، جواب نامه ی ما ناید 13شمارهٔ ۸۱: برف آمده و بیخته کافور به بید 14شمارهٔ ۸۲: تا در غم جانان، بلبلم جان نرسید؛15شمارهٔ ۸۳: دردی که بپای جبهه سای تو رسید 16شمارهٔ ۸۴: سلخ شعبان، میم بدریوزه رسید 17شمارهٔ ۸۵: با گل میگفت بلبلی زار و نزار 18شمارهٔ ۸۶: میخانه، ز کارگاه مانی خوشتر 19شمارهٔ ۸۷: پیمانه ی ما پر از شراب اولیتر 20شمارهٔ ۸۸: ای رفته سوی خلد، ز دامان پدر 21شمارهٔ ۸۹: ز آزردن جان خسته جانی بگذر 22شمارهٔ ۹۰: امشب دارم بجان ز تن سوز دگر 23شمارهٔ ۹۱: این پرده که نقش چین خجل کرده نگر 24شمارهٔ ۹۲: آذر! دو جهان بدرگهش بنده نگر!25شمارهٔ ۹۳: آذر! آن شوخ را در اندیشه نگر!26شمارهٔ ۹۴: چل سال، براه عاشقی کردم سیر 27شمارهٔ ۹۵: ای جود تو از ابر برآورده نفیر 28شمارهٔ ۹۶: زآن د رچو روم، عاشق زاری کم گیر؛29شمارهٔ ۹۷: از غالیه خاک این چمن بیخته گیر 30شمارهٔ ۹۸: شب بیتو چو باشم، سحرم ناید باز 31شمارهٔ ۹۹: هر مرغ که نامه ی من از تیهو و باز 32شمارهٔ ۱۰۰: در کنج خرابه بر حصیری دو سه گز 33شمارهٔ ۱۰۱: جویم هر روز شب، که کاهد این سوز 34شمارهٔ ۱۰۲: تا کی شب و روز و روز، شب از سر سو ...35شمارهٔ ۱۰۳: شبها دارم از آن مه مهر فروز 36شمارهٔ ۱۰۴: امشب ز مه رخت شبم مهر افروز 37شمارهٔ ۱۰۵: یاری که بود دردم ازوف درمان نیز 38شمارهٔ ۱۰۶: تن ز آتش غم، چو عود می بین و مپرس 39شمارهٔ ۱۰۷: خسرو، کآراست ملک چون روی عروس 40شمارهٔ ۱۰۸: جانم ز تو شد تباه، افسوس افسوس!41شمارهٔ ۱۰۹: یا رب مپسند کعبه گردد ناووس 42شمارهٔ ۱۱۰: یاری کامروز نقد دل باختمش 43شمارهٔ ۱۱۱: یار آمد و، جان برایگان میدهمش 44شمارهٔ ۱۱۲: خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش 45شمارهٔ ۱۱۳: امشب مهم آمد، نه چنان فاش که دوش 46شمارهٔ ۱۱۴: نقشی زخطا نبسته کلک تو زخط 47شمارهٔ ۱۱۵: بوی گل خود میشنوم از گل باغ 48شمارهٔ ۱۱۶: شد ماه سخن نهفته آذر ز کلف 49شمارهٔ ۱۱۷: روز وصلت، شد آتش افروز فراق!50شمارهٔ ۱۱۸: گفتم: گویم درد غم اندوز فراق 51شمارهٔ ۱۱۹: شادیم، مدام از غم دلکش عشق 52شمارهٔ ۱۲۰: ای بسته در صلح و گشاده در جنگ 53شمارهٔ ۱۲۱: ای خواجه، چه میگریزی از من مه و س ...54شمارهٔ ۱۲۲: آن چارده ساله ماه، کز غنج و دلال 55شمارهٔ ۱۲۳: ای شوخ! فراق تو کشیدن مشکل 56شمارهٔ ۱۲۴: عید است، مگردان صنما روی ز گل 57شمارهٔ ۱۲۵: ز آن شب که رخت دیده، گلت چیدستم 58شمارهٔ ۱۲۶: بس شب بلب آه سینه سوز آوردم 59شمارهٔ ۱۲۷: دلدار ز جور کام مشکل دهدم 60شمارهٔ ۱۲۸: در گلشن روزگار میگردیدم 61شمارهٔ ۱۲۹: گر در باغم، ز باغبان ناز کشم 62شمارهٔ ۱۳۰: ای محرم خلوت ومه انجمنم 63شمارهٔ ۱۳۱: در کوی تو، دلباخته ها می بینم 64شمارهٔ ۱۳۲: چون رخت ازین سرای شش گوشه بریم 65شمارهٔ ۱۳۳: چون گشت بخیر عاقبت کار نعیم 66شمارهٔ ۱۳۴: وقت است ز باغ نکهت گل شنویم 67شمارهٔ ۱۳۵ - ماده تاریخ (۱۱۸۶ه.ق): چون صدر جه ...68شمارهٔ ۱۳۶: چند ای ظالم! بهر فریب دگران 69شمارهٔ ۱۳۷: آن دوست که دشمن است با دوست همان 70شمارهٔ ۱۳۸: جمشیدی و جام تو شکستن نتوان!71شمارهٔ ۱۳۹: ای در هوس روی تو، روشن رایان!72شمارهٔ ۱۴۰: ای دوست! چراغ مهر خاموش مکن 73شمارهٔ ۱۴۱: خوش آنکه بگوش تو رسد یا رب من 74شمارهٔ ۱۴۲: ای آنکه سر کوی تو شد منزل من 75شمارهٔ ۱۴۳: ای سوخته از هزار فرسخ دل من!76شمارهٔ ۱۴۴: دل خواست ز خلق و خون شد از غم دل ...77شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که براز عشق شد محرم من 78شمارهٔ ۱۴۶: دی دست نگارین بت سیمین تن من 79شمارهٔ ۱۴۷: این طاس مصفی که بود آینه گون 80شمارهٔ ۱۴۸: آه از حسنین، کز جهان شیون و شین 81شمارهٔ ۱۴۹: در دل آهم شعله فروز است ببین!82شمارهٔ ۱۵۰: بشکافته دوست بر تنم پوست ببین!83شمارهٔ ۱۵۱: آن زلف، که صید مرغ دل کرده ز چین 84شمارهٔ ۱۵۲: شاها!تا کی پیاده ماند فرزین؟!85شمارهٔ ۱۵۳: شد زلزله یی، که نیست شد هست زمین 86شمارهٔ ۱۵۴: یا رب! یکی از عباد زورآور تو 87شمارهٔ ۱۵۵: ای من ز جفا جسته جدایی از تو 88شمارهٔ ۱۵۶: از کین چکند تا بدل ما دل تو؟!89شمارهٔ ۱۵۷: گفتم: بدلی نکرده یاری دل تو 90شمارهٔ ۱۵۸: جز در دل من گذر ندارد غم تو 91شمارهٔ ۱۵۹: صحبت چه شود گرم میان من و تو 92شمارهٔ ۱۶۰: گفتم: یار است پای من در گل از او!93شمارهٔ ۱۶۱: سویم بفرست گاه پیغامی و گاه 94شمارهٔ ۱۶۲: جار جنبم گر ندهد جاریه به 95شمارهٔ ۱۶۳: ای کشته ی امروز تو، فردا زنده؛96شمارهٔ ۱۶۴: ای باخته نرد دلبری با زهره 97شمارهٔ ۱۶۵: نه روی گله دارم و نه رای گله 98شمارهٔ ۱۶۶: امروز چو گل شکفته باشیم همه 99شمارهٔ ۱۶۷: آن شوخ کزو دور شبی خفتم،نه 100شمارهٔ ۱۶۸: عید است چه مانده ای صباحی بسرای؟!101شمارهٔ ۱۶۹: لرزان من و خواجه دوش از سردی دی 102شمارهٔ ۱۷۰: از دور فلک که باخت لعب عجبی 103شمارهٔ ۱۷۱: قاصد!دلم از حرف وفا خوش کردی 104شمارهٔ ۱۷۲: گفتی: ز رخم چرا نظر پوشیدی؟!105شمارهٔ ۱۷۳: دوشم دل برد، شاهد بازاری 106شمارهٔ ۱۷۴: رویی که کله ز مه رباید داری!107شمارهٔ ۱۷۵: دارم ز فراق ماه مهر افروزی 108شمارهٔ ۱۷۶: من مفلسم و، تو کیمییا ای ساقی!109شمارهٔ ۱۷۷: وقت است ز هر سو شکفد روی گلی 110شمارهٔ ۱۷۸: ز آن پیش که، شمع مهرش افروختمی 111شمارهٔ ۱۷۹: خوش آنکه چو یاد از اسیریم کنی 112شمارهٔ ۱۸۰: آذر! که چو من مانده جدا از وطنی!113شمارهٔ ۱۸۱: من بیتو دریده هر نفس پیرهنی 114شمارهٔ ۱۸۲: فردا چو بنامه ی سیاهم بینی 115شمارهٔ ۱۸۳: با کس سخنان ناپسندیده مگوی!116شمارهٔ ۱۸۴: در کوچه ی عشق، پای در گل ننهی!117شمارهٔ ۱۸۵: هنگامه ی ناز، تا بکی ساز دهی؟!

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ