به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

ابن یمین

ابن یمینرباعی هاشمارهٔ ۴۲۶: از کوی تو دلفکار رفتیم دریغ

1800عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از کوی تو دلفکار رفتیم دریغ
با ناله زار زار رفتیم دریغ
نادیده جمال یار رفتیم دریغ
نومید ازین دیار رفتیم دریغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۲۵: چون آتش و آب گر نشستی در میغ 2شمارهٔ ۴۲۶: از کوی تو دلفکار رفتیم دریغ 3شمارهٔ ۴۲۷: ای حکم ترا مطیع از قاف بقاف 4شمارهٔ ۴۲۸: بگذر بچمن موسم گل جام بکف 5شمارهٔ ۴۲۹: روی تو فروغ آفتابست بلطف 6شمارهٔ ۴۳۰: کنجی ورفاغی و فراغی از خلق 7شمارهٔ ۴۳۱: فریاد ز ناوک جگر دوز فراق 8شمارهٔ ۴۳۲: شب تیره و صبح گشته روشن زافق 9شمارهٔ ۴۳۳: ای در سر تو فتاده سودای عراق 10شمارهٔ ۴۳۴: ای ریخته از شرم کفت ابر عرق 11شمارهٔ ۴۳۵: این گنبد سبز از شفق مرجان رنگ 12شمارهٔ ۴۳۶: با جمله هنروران بکین است فلک 13شمارهٔ ۴۳۷: چون خواجه بشد چه نام باقی و چه نن ...14شمارهٔ ۴۳۸: دلدار من ار سر بفرازد چون چنگ 15شمارهٔ ۴۳۹: مائیم و می روح فزا چون دم مشک 16شمارهٔ ۴۴۰: ای پیکر تو گنج روان همه فضل 17شمارهٔ ۴۴۱: دی شاه بتان سوار اسبی چون پیل 18شمارهٔ ۴۴۲: با نیک و بد زمانه در ساز ایدل 19شمارهٔ ۴۴۳: ز ابروی تو و روی تو در ملک جمال 20شمارهٔ ۴۴۴: تا غالیه گون خال مه مهر گسل 21شمارهٔ ۴۴۵: امروز بگرما به بت مهر گسل 22شمارهٔ ۴۴۶: گفتم بجهم ز زلف جانانه بعقل 23شمارهٔ ۴۴۷: کس خلد و حجیم را ندیدست ایدل 24شمارهٔ ۴۴۸: هر غم که گذشت شد بدلها همه سهل 25شمارهٔ ۴۴۹: خواهد شدن از تن نظر جان زایل 26شمارهٔ ۴۵۰: افسوس که آفتاب عمرم بزوال 27شمارهٔ ۴۵۱: تا مردم چشم پر نمم روز وصال 28شمارهٔ ۴۵۲: هم عاشق آنروی چو مه دارم دل 29شمارهٔ ۴۵۳: در حال حیاتم ای بت مشکین خال 30شمارهٔ ۴۵۴: در پای گل از دست منه ساغر مل 31شمارهٔ ۴۵۵: در حیرتم از روی تو ایماه چکل 32شمارهٔ ۴۵۶: زیبا صنمی بناز کی آب زلال 33شمارهٔ ۴۵۷: پیوسته ز رویت ایمه مهر گسل 34شمارهٔ ۴۵۸: دریای وجود را یکی دان بمثل 35شمارهٔ ۴۵۹: علمی که ترا می نرساند بکمال 36شمارهٔ ۴۶۰: در چشم تو باشد سخنم سحر حلال 37شمارهٔ ۴۶۱: دارد صنم ماهوش زهره جمال 38شمارهٔ ۴۶۲: در خطه سبزوار دیدم امسال 39شمارهٔ ۴۶۳: روزی که دلم شدی بخوبان مایل 40شمارهٔ ۴۶۴: هر کو بحسد بسته همی دارد دل 41شمارهٔ ۴۶۵: ما بر در شکریم و قناعت همه سال 42شمارهٔ ۴۶۶: ایدل طلب گذشته امریست محال 43شمارهٔ ۴۶۷: آن بت که بقد سرو روانش گفتیم 44شمارهٔ ۴۶۸: آن سرو بلند کز غمش پست شدم 45شمارهٔ ۴۶۹: ایدل اگرت کار جهان نیست بکام 46شمارهٔ ۴۷۰: ای سرو روان بر چمن و باغ دلم 47شمارهٔ ۴۷۱: ایشاه بتان در دل و جان جات کنیم 48شمارهٔ ۴۷۲: ایدل چو نمی شکیبی از روی بتم 49شمارهٔ ۴۷۳: ایقد تو سرو جویبار چشمم 50شمارهٔ ۴۷۴: ایدوست بیا تا نفسی شاد شویم 51شمارهٔ ۴۷۵: ای بس که درینمقام دمها زده ایم 52شمارهٔ ۴۷۶: آنها که حلال زادگانند و کرام 53شمارهٔ ۴۷۷: آن کز پی وصل او بجان میپویم 54شمارهٔ ۴۷۸: ای سرو سهی قامت خوش رفتارم 55شمارهٔ ۴۷۹: ای برده سر زلف تو از جای دلم 56شمارهٔ ۴۸۰: آهو چشمی که میرباید هوشم 57شمارهٔ ۴۸۱: افتاد گره بر تن مجروح سقیم 58شمارهٔ ۴۸۲: گر عشق تو چون آب براند خونم 59شمارهٔ ۴۸۳: دلدار بیامد دو سه گامی ز پیم 60شمارهٔ ۴۸۴: هر دم غم جانان المی میدهدم 61شمارهٔ ۴۸۵: هر چند بر نهال دانش رفتم 62شمارهٔ ۴۸۶: در لهو و لعب عمر بسر برد دلم 63شمارهٔ ۴۸۷: گر دل بهوای گوهر و در ندهم 64شمارهٔ ۴۸۸: فرزند گرامی حسن ایجان و دلم 65شمارهٔ ۴۸۹: منزلگه خویش و دوستان جمله بکام 66شمارهٔ ۴۹۰: لقمان که حکیمان جهانراست امام 67شمارهٔ ۴۹۱: در هر دو جهان عاشق آن رومائیم 68شمارهٔ ۴۹۲: شطرنج هوس با صنم طنازم 69شمارهٔ ۴۹۳: تا دست در آنزلف مشوش زده ام 70شمارهٔ ۴۹۴: هر چند بود عارض تو در نظرم 71شمارهٔ ۴۹۵: عمری بهوای جاه گمراه شدیم 72شمارهٔ ۴۹۶: گر با تو بکام دل وصالی یابم 73شمارهٔ ۴۹۷: یکجرعه ز جام لبش ار نوش کنیم 74شمارهٔ ۴۹۸: فرزند اعز محمد ایجان و دلم 75شمارهٔ ۴۹۹: گر من نظری کنم بدان ماه تمام 76شمارهٔ ۵۰۰: گر سر طلبی ز من روانی بدهم 77شمارهٔ ۵۰۱: سید بود آن تن چو سیمت بینم 78شمارهٔ ۵۰۲: چندانکه درین کهنه رباطیم بهم 79شمارهٔ ۵۰۳: پیوسته اگر با می و با معشوقیم 80شمارهٔ ۵۰۴: من صحبت جانانه از ان میخواهم 81شمارهٔ ۵۰۵: با دلبر خود همیشه همدم مائیم 82شمارهٔ ۵۰۶: گفتم که من شیفته بیمار توام 83شمارهٔ ۵۰۷: گفتم که شراب ارغوانی نخورم 84شمارهٔ ۵۰۸: من سوخته دل نزد تو از خامانم 85شمارهٔ ۵۰۹: رخسار ترا ماه ختن میگویم 86شمارهٔ ۵۱۰: درد دل زار و زردی رخ دارم 87شمارهٔ ۵۱۱: ما با همه کس بر در استیناسیم 88شمارهٔ ۵۱۲: تا چند نهد برگ گلت خار دلم 89شمارهٔ ۵۱۳: دارد هوس وصل دلارام دلم 90شمارهٔ ۵۱۴: کردند بجای من بدی جمع لئام 91شمارهٔ ۵۱۵: زین پیش که سودای جنون داشت سرم 92شمارهٔ ۵۱۶: هر چند که در هستی خود مینگرم 93شمارهٔ ۵۱۷: بربود مرا پسته تو خواب از چشم 94شمارهٔ ۵۱۸: نه روح درین زمانه نی تن مائیم 95شمارهٔ ۵۱۹: در صورت اگر چه غیر اغیار نه ایم 96شمارهٔ ۵۲۰: از اهل زمانه مرد بیغم مائیم 97شمارهٔ ۵۲۱: عاشق که باو دوست بنازد مائیم 98شمارهٔ ۵۲۲: گه رنگ رخت ز عارض گل طلبیم 99شمارهٔ ۵۲۳: شد دعوی دوستی در ایام حرام 100شمارهٔ ۵۲۴: ایگل مشو از بلبل خوشگوی نهان 101شمارهٔ ۵۲۵: ایدل طلب وصل دلارام مکن 102شمارهٔ ۵۲۶: آنکس که بدو بود دلم نازستان 103شمارهٔ ۵۲۷: ای از تو جهان برون تو بیرون ز جها ...104شمارهٔ ۵۲۸: ای ابن یمین چند ز می پیمودن 105شمارهٔ ۵۲۹: ای گشته جهان ز نور رایت روشن 106شمارهٔ ۵۳۰: ای زاده خاطر من از تاب و توان 107شمارهٔ ۵۳۱: از بهر نشاط و طرب ای ابن یمین 108شمارهٔ ۵۳۲: ای عاجز از ادراک کمال تو گمان 109شمارهٔ ۵۳۳: اسبی که بمن داد امیر میران 110شمارهٔ ۵۳۴: ای گردش چرخ نیلگون تا کی ازین 111شمارهٔ ۵۳۵: آورد بر من آن نگار من از بستان 112شمارهٔ ۵۳۶: ای ترک بیار باده و در گردان 113شمارهٔ ۵۳۷: آمد خبریکه جان برون رفت ز تن 114شمارهٔ ۵۳۸: ای عادت من مهر رخت ورزیدن 115شمارهٔ ۵۳۹: ای ابن یمین مشقت کلک ببین 116شمارهٔ ۵۴۰: از عشق ویم منع نکو نیست مکن 117شمارهٔ ۵۴۱: یک لحظه خیال رویت ایدلبر من 118شمارهٔ ۵۴۲: باشد بتو دیده رهنمون دل من 119شمارهٔ ۵۴۳: چون بهر نشاط و خرمی شاه جهان 120شمارهٔ ۵۴۴: در حیرتم از قاضی احکام کهن 121شمارهٔ ۵۴۵: خوشباش که روزی رسد ای ابن یمین 122شمارهٔ ۵۴۶: هرگز دهنت ایصنم سیم سرین 123شمارهٔ ۵۴۷: یا رب بچه موجب بمن بیسر و بن 124شمارهٔ ۵۴۸: دی گفت مرا یکی که ای عهد شکن 125شمارهٔ ۵۴۹: دوری ز من ای یار پسندیده من 126شمارهٔ ۵۵۰: خواهی که شوی با طرب و عیش قرین 127شمارهٔ ۵۵۱: هستم ز خیالت ای بت سیم سرین 128شمارهٔ ۵۵۲: در وصف تو هر چند زبان گفت سخن 129شمارهٔ ۵۵۳: باد سحری دوش من و یک دو سه تن 130شمارهٔ ۵۵۴: دی بر سر خاک دوستی دلبر من 131شمارهٔ ۵۵۵: نتوان سخن از دهان تنکت گفتن 132شمارهٔ ۵۵۶: با نرگس جادوی تو گفت ابن یمین 133شمارهٔ ۵۵۷: رفتم بشما هنوز مایل دل من 134شمارهٔ ۵۵۸: گه آتش غم شعله زند در دل من 135شمارهٔ ۵۵۹: شاها چو نمیتوان گرفتن کم نان 136شمارهٔ ۵۶۰: چون زلف بنفشه را صبا داد شکن 137شمارهٔ ۵۶۱: هر چند بود کعبه اسلام کنون 138شمارهٔ ۵۶۲: گر هست کسیکه حکم او هست روان 139شمارهٔ ۵۶۳: در دیده دریا وشم آنجان جهان 140شمارهٔ ۵۶۴: خواهم در زهد را ازین پس بستن 141شمارهٔ ۵۶۵: مائیم ز جور فلک آینه گون 142شمارهٔ ۵۶۶: جان باید و نان و نان نباید بیجان 143شمارهٔ ۵۶۷: لعلت بشکر خنده همیبارد جان 144شمارهٔ ۵۶۸: چون عاقبت الامر بباید مردن 145شمارهٔ ۵۶۹: تا رفت ببرج آتشی کوکب من 146شمارهٔ ۵۷۰: یکچند چراغ آرزوها پف کن 147شمارهٔ ۵۷۱: ای مونس چشم من خیال رخ تو 148شمارهٔ ۵۷۲: ای قبله عشاق جهان ابروی تو 149شمارهٔ ۵۷۳: هم کار دلم بجان رسید از غم تو 150شمارهٔ ۵۷۴: ای صبح امید من چو شام از غم تو 151شمارهٔ ۵۷۵: نائی که سخن بود روان از لب او 152شمارهٔ ۵۷۶: ای گشته خجل زهره ز چنگ خوش تو 153شمارهٔ ۵۷۷: از دولت مخدوم جهان و فر او 154شمارهٔ ۵۷۸: دانی صنما که بر چه سانم بیتو 155شمارهٔ ۵۷۹: ای زلف ترا حلقه و خم تو بر تو 156شمارهٔ ۵۸۰: فرزند حسن ایدل و جانم با تو 157شمارهٔ ۵۸۱: ای نور دو دیده آن سزد مذهب تو 158شمارهٔ ۵۸۲: ای داده گلابرا خجالت خوی تو 159شمارهٔ ۵۸۳: تا حسن رخ تو گشت پیرایه تو 160شمارهٔ ۵۸۴: ایخنده زنان بر مه انور رخ تو 161شمارهٔ ۵۸۵: تا بر در آرزو بود منزل تو 162شمارهٔ ۵۸۶: ایدل کم این دیر کهن گیر و برو 163شمارهٔ ۵۸۷: ای مفتی شرع مکرمت خامه تو 164شمارهٔ ۵۸۸: روزیکه نبد هیچ نشان من و تو 165شمارهٔ ۵۸۹: ایدل ز سخن آنچه مرادست آن گو 166شمارهٔ ۵۹۰: ای چرخ فلک هزار فریاد از تو 167شمارهٔ ۵۹۱: ای بس که جهان باشد و ما خاک شده 168شمارهٔ ۵۹۲: ایدل تو مپندار بجانی زنده 169شمارهٔ ۵۹۳: ایمهر رخ تو جای در دل کرده 170شمارهٔ ۵۹۴: آمد بر من زلف مشوش کرده 171شمارهٔ ۵۹۵: با عشق تو عقل را پریشانی به 172شمارهٔ ۵۹۶: دائم سخن از صدق و صفا گفتن به 173شمارهٔ ۵۹۷: ای ابروی چون کمان تو پیوسته 174شمارهٔ ۵۹۸: دلدار من آنحوروش امروز بگاه 175شمارهٔ ۵۹۹: از مال تو سائلان نکاهند بده 176شمارهٔ ۶۰۰: دلدار مرا دید پریشان گشته 177شمارهٔ ۶۰۱: هر کو نظر افکند بر آن روی چو ماه 178شمارهٔ ۶۰۲: زنهار در سرای خود پیوسته 179شمارهٔ ۶۰۳: او شاه منست و من مرا ورا بنده 180شمارهٔ ۶۰۴: کو بخت که از جهان بیابم بهره 181شمارهٔ ۶۰۵: شاهی که بود نرم دل و آهسته 182شمارهٔ ۶۰۶: شاها علم عفو تو افراشته به 183شمارهٔ ۶۰۷: تا داد بکدخدای دادار بچه 184شمارهٔ ۶۰۸: در عالم تحقیق کسی یابد راه 185شمارهٔ ۶۰۹: رویت که بر اوست مظهر لطف اله 186شمارهٔ ۶۱۰: ای خجلت ماه ختنی جان منی 187شمارهٔ ۶۱۱: ای دور شب فراق آخر بسر آی 188شمارهٔ ۶۱۲: ایدل ز جهان جان بسلامت بردی 189شمارهٔ ۶۱۳: ای بر چمن باغ هنر سرو سهی 190شمارهٔ ۶۱۴: آمد بعیادت برم آنسر و سهی 191شمارهٔ ۶۱۵: ایخواجه توئی انک چو تو گرم روی 192شمارهٔ ۶۱۶: ای جود ترا حاتم طی گشته رهی 193شمارهٔ ۶۱۷: آن بت که بود رخش بهارو باغی 194شمارهٔ ۶۱۸: ای جسته دوا از در هر بیماری 195شمارهٔ ۶۱۹: ایدل ز پی حطام دنیای دنی 196شمارهٔ ۶۲۰: از عمر ترا امید بر خور داری 197شمارهٔ ۶۲۱: ایگوهر پاک از کدامین کانی 198شمارهٔ ۶۲۲: در صورت ما جمال خود می بینی 199شمارهٔ ۶۲۳: از حال من آگهی تو ای بار خدای 200شمارهٔ ۶۲۴: آن نور که کونین بیاراست توئی 201شمارهٔ ۶۲۵: از درد دلم اکر خبر داشته ئی 202شمارهٔ ۶۲۶: آمد ز چمن باد صبا مشکین بوی 203شمارهٔ ۶۲۷: ایدل اگر آشفته یک یار شدی 204شمارهٔ ۶۲۸: از آبحیات سبزه انگیخته ئی 205شمارهٔ ۶۲۹: ای بلبل گلشن فصاحت که توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ