به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

ابن یمین

ابن یمینرباعی هاشمارهٔ ۵۳۵: آورد بر من آن نگار من از بستان

1810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آورد بر من آن نگار من از بستان
شفتالو و به کز دو یکیرا بستان
گفتم که به از تو خواستن بی لطفیست
شفتالو اگر همی دهی لطفست آن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۳۴: ای گردش چرخ نیلگون تا کی ازین 2شمارهٔ ۵۳۵: آورد بر من آن نگار من از بستان 3شمارهٔ ۵۳۶: ای ترک بیار باده و در گردان 4شمارهٔ ۵۳۷: آمد خبریکه جان برون رفت ز تن 5شمارهٔ ۵۳۸: ای عادت من مهر رخت ورزیدن 6شمارهٔ ۵۳۹: ای ابن یمین مشقت کلک ببین 7شمارهٔ ۵۴۰: از عشق ویم منع نکو نیست مکن 8شمارهٔ ۵۴۱: یک لحظه خیال رویت ایدلبر من 9شمارهٔ ۵۴۲: باشد بتو دیده رهنمون دل من 10شمارهٔ ۵۴۳: چون بهر نشاط و خرمی شاه جهان 11شمارهٔ ۵۴۴: در حیرتم از قاضی احکام کهن 12شمارهٔ ۵۴۵: خوشباش که روزی رسد ای ابن یمین 13شمارهٔ ۵۴۶: هرگز دهنت ایصنم سیم سرین 14شمارهٔ ۵۴۷: یا رب بچه موجب بمن بیسر و بن 15شمارهٔ ۵۴۸: دی گفت مرا یکی که ای عهد شکن 16شمارهٔ ۵۴۹: دوری ز من ای یار پسندیده من 17شمارهٔ ۵۵۰: خواهی که شوی با طرب و عیش قرین 18شمارهٔ ۵۵۱: هستم ز خیالت ای بت سیم سرین 19شمارهٔ ۵۵۲: در وصف تو هر چند زبان گفت سخن 20شمارهٔ ۵۵۳: باد سحری دوش من و یک دو سه تن 21شمارهٔ ۵۵۴: دی بر سر خاک دوستی دلبر من 22شمارهٔ ۵۵۵: نتوان سخن از دهان تنکت گفتن 23شمارهٔ ۵۵۶: با نرگس جادوی تو گفت ابن یمین 24شمارهٔ ۵۵۷: رفتم بشما هنوز مایل دل من 25شمارهٔ ۵۵۸: گه آتش غم شعله زند در دل من 26شمارهٔ ۵۵۹: شاها چو نمیتوان گرفتن کم نان 27شمارهٔ ۵۶۰: چون زلف بنفشه را صبا داد شکن 28شمارهٔ ۵۶۱: هر چند بود کعبه اسلام کنون 29شمارهٔ ۵۶۲: گر هست کسیکه حکم او هست روان 30شمارهٔ ۵۶۳: در دیده دریا وشم آنجان جهان 31شمارهٔ ۵۶۴: خواهم در زهد را ازین پس بستن 32شمارهٔ ۵۶۵: مائیم ز جور فلک آینه گون 33شمارهٔ ۵۶۶: جان باید و نان و نان نباید بیجان 34شمارهٔ ۵۶۷: لعلت بشکر خنده همیبارد جان 35شمارهٔ ۵۶۸: چون عاقبت الامر بباید مردن 36شمارهٔ ۵۶۹: تا رفت ببرج آتشی کوکب من 37شمارهٔ ۵۷۰: یکچند چراغ آرزوها پف کن 38شمارهٔ ۵۷۱: ای مونس چشم من خیال رخ تو 39شمارهٔ ۵۷۲: ای قبله عشاق جهان ابروی تو 40شمارهٔ ۵۷۳: هم کار دلم بجان رسید از غم تو 41شمارهٔ ۵۷۴: ای صبح امید من چو شام از غم تو 42شمارهٔ ۵۷۵: نائی که سخن بود روان از لب او 43شمارهٔ ۵۷۶: ای گشته خجل زهره ز چنگ خوش تو 44شمارهٔ ۵۷۷: از دولت مخدوم جهان و فر او 45شمارهٔ ۵۷۸: دانی صنما که بر چه سانم بیتو 46شمارهٔ ۵۷۹: ای زلف ترا حلقه و خم تو بر تو 47شمارهٔ ۵۸۰: فرزند حسن ایدل و جانم با تو 48شمارهٔ ۵۸۱: ای نور دو دیده آن سزد مذهب تو 49شمارهٔ ۵۸۲: ای داده گلابرا خجالت خوی تو 50شمارهٔ ۵۸۳: تا حسن رخ تو گشت پیرایه تو 51شمارهٔ ۵۸۴: ایخنده زنان بر مه انور رخ تو 52شمارهٔ ۵۸۵: تا بر در آرزو بود منزل تو 53شمارهٔ ۵۸۶: ایدل کم این دیر کهن گیر و برو 54شمارهٔ ۵۸۷: ای مفتی شرع مکرمت خامه تو 55شمارهٔ ۵۸۸: روزیکه نبد هیچ نشان من و تو 56شمارهٔ ۵۸۹: ایدل ز سخن آنچه مرادست آن گو 57شمارهٔ ۵۹۰: ای چرخ فلک هزار فریاد از تو 58شمارهٔ ۵۹۱: ای بس که جهان باشد و ما خاک شده 59شمارهٔ ۵۹۲: ایدل تو مپندار بجانی زنده 60شمارهٔ ۵۹۳: ایمهر رخ تو جای در دل کرده 61شمارهٔ ۵۹۴: آمد بر من زلف مشوش کرده 62شمارهٔ ۵۹۵: با عشق تو عقل را پریشانی به 63شمارهٔ ۵۹۶: دائم سخن از صدق و صفا گفتن به 64شمارهٔ ۵۹۷: ای ابروی چون کمان تو پیوسته 65شمارهٔ ۵۹۸: دلدار من آنحوروش امروز بگاه 66شمارهٔ ۵۹۹: از مال تو سائلان نکاهند بده 67شمارهٔ ۶۰۰: دلدار مرا دید پریشان گشته 68شمارهٔ ۶۰۱: هر کو نظر افکند بر آن روی چو ماه 69شمارهٔ ۶۰۲: زنهار در سرای خود پیوسته 70شمارهٔ ۶۰۳: او شاه منست و من مرا ورا بنده 71شمارهٔ ۶۰۴: کو بخت که از جهان بیابم بهره 72شمارهٔ ۶۰۵: شاهی که بود نرم دل و آهسته 73شمارهٔ ۶۰۶: شاها علم عفو تو افراشته به 74شمارهٔ ۶۰۷: تا داد بکدخدای دادار بچه 75شمارهٔ ۶۰۸: در عالم تحقیق کسی یابد راه 76شمارهٔ ۶۰۹: رویت که بر اوست مظهر لطف اله 77شمارهٔ ۶۱۰: ای خجلت ماه ختنی جان منی 78شمارهٔ ۶۱۱: ای دور شب فراق آخر بسر آی 79شمارهٔ ۶۱۲: ایدل ز جهان جان بسلامت بردی 80شمارهٔ ۶۱۳: ای بر چمن باغ هنر سرو سهی 81شمارهٔ ۶۱۴: آمد بعیادت برم آنسر و سهی 82شمارهٔ ۶۱۵: ایخواجه توئی انک چو تو گرم روی 83شمارهٔ ۶۱۶: ای جود ترا حاتم طی گشته رهی 84شمارهٔ ۶۱۷: آن بت که بود رخش بهارو باغی 85شمارهٔ ۶۱۸: ای جسته دوا از در هر بیماری 86شمارهٔ ۶۱۹: ایدل ز پی حطام دنیای دنی 87شمارهٔ ۶۲۰: از عمر ترا امید بر خور داری 88شمارهٔ ۶۲۱: ایگوهر پاک از کدامین کانی 89شمارهٔ ۶۲۲: در صورت ما جمال خود می بینی 90شمارهٔ ۶۲۳: از حال من آگهی تو ای بار خدای 91شمارهٔ ۶۲۴: آن نور که کونین بیاراست توئی 92شمارهٔ ۶۲۵: از درد دلم اکر خبر داشته ئی 93شمارهٔ ۶۲۶: آمد ز چمن باد صبا مشکین بوی 94شمارهٔ ۶۲۷: ایدل اگر آشفته یک یار شدی 95شمارهٔ ۶۲۸: از آبحیات سبزه انگیخته ئی 96شمارهٔ ۶۲۹: ای بلبل گلشن فصاحت که توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ