به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

ابن یمین

ابن یمینرباعی هاشمارهٔ ۴۹۷: یکجرعه ز جام لبش ار نوش کنیم

1860عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یکجرعه ز جام لبش ار نوش کنیم
غمهای جهان جمله فراموش کنیم
گر جنگ کند باز خوشم آید ازو
تا وقت صفا دست در اغوش کنیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹۶: گر با تو بکام دل وصالی یابم 2شمارهٔ ۴۹۷: یکجرعه ز جام لبش ار نوش کنیم 3شمارهٔ ۴۹۸: فرزند اعز محمد ایجان و دلم 4شمارهٔ ۴۹۹: گر من نظری کنم بدان ماه تمام 5شمارهٔ ۵۰۰: گر سر طلبی ز من روانی بدهم 6شمارهٔ ۵۰۱: سید بود آن تن چو سیمت بینم 7شمارهٔ ۵۰۲: چندانکه درین کهنه رباطیم بهم 8شمارهٔ ۵۰۳: پیوسته اگر با می و با معشوقیم 9شمارهٔ ۵۰۴: من صحبت جانانه از ان میخواهم 10شمارهٔ ۵۰۵: با دلبر خود همیشه همدم مائیم 11شمارهٔ ۵۰۶: گفتم که من شیفته بیمار توام 12شمارهٔ ۵۰۷: گفتم که شراب ارغوانی نخورم 13شمارهٔ ۵۰۸: من سوخته دل نزد تو از خامانم 14شمارهٔ ۵۰۹: رخسار ترا ماه ختن میگویم 15شمارهٔ ۵۱۰: درد دل زار و زردی رخ دارم 16شمارهٔ ۵۱۱: ما با همه کس بر در استیناسیم 17شمارهٔ ۵۱۲: تا چند نهد برگ گلت خار دلم 18شمارهٔ ۵۱۳: دارد هوس وصل دلارام دلم 19شمارهٔ ۵۱۴: کردند بجای من بدی جمع لئام 20شمارهٔ ۵۱۵: زین پیش که سودای جنون داشت سرم 21شمارهٔ ۵۱۶: هر چند که در هستی خود مینگرم 22شمارهٔ ۵۱۷: بربود مرا پسته تو خواب از چشم 23شمارهٔ ۵۱۸: نه روح درین زمانه نی تن مائیم 24شمارهٔ ۵۱۹: در صورت اگر چه غیر اغیار نه ایم 25شمارهٔ ۵۲۰: از اهل زمانه مرد بیغم مائیم 26شمارهٔ ۵۲۱: عاشق که باو دوست بنازد مائیم 27شمارهٔ ۵۲۲: گه رنگ رخت ز عارض گل طلبیم 28شمارهٔ ۵۲۳: شد دعوی دوستی در ایام حرام 29شمارهٔ ۵۲۴: ایگل مشو از بلبل خوشگوی نهان 30شمارهٔ ۵۲۵: ایدل طلب وصل دلارام مکن 31شمارهٔ ۵۲۶: آنکس که بدو بود دلم نازستان 32شمارهٔ ۵۲۷: ای از تو جهان برون تو بیرون ز جها ...33شمارهٔ ۵۲۸: ای ابن یمین چند ز می پیمودن 34شمارهٔ ۵۲۹: ای گشته جهان ز نور رایت روشن 35شمارهٔ ۵۳۰: ای زاده خاطر من از تاب و توان 36شمارهٔ ۵۳۱: از بهر نشاط و طرب ای ابن یمین 37شمارهٔ ۵۳۲: ای عاجز از ادراک کمال تو گمان 38شمارهٔ ۵۳۳: اسبی که بمن داد امیر میران 39شمارهٔ ۵۳۴: ای گردش چرخ نیلگون تا کی ازین 40شمارهٔ ۵۳۵: آورد بر من آن نگار من از بستان 41شمارهٔ ۵۳۶: ای ترک بیار باده و در گردان 42شمارهٔ ۵۳۷: آمد خبریکه جان برون رفت ز تن 43شمارهٔ ۵۳۸: ای عادت من مهر رخت ورزیدن 44شمارهٔ ۵۳۹: ای ابن یمین مشقت کلک ببین 45شمارهٔ ۵۴۰: از عشق ویم منع نکو نیست مکن 46شمارهٔ ۵۴۱: یک لحظه خیال رویت ایدلبر من 47شمارهٔ ۵۴۲: باشد بتو دیده رهنمون دل من 48شمارهٔ ۵۴۳: چون بهر نشاط و خرمی شاه جهان 49شمارهٔ ۵۴۴: در حیرتم از قاضی احکام کهن 50شمارهٔ ۵۴۵: خوشباش که روزی رسد ای ابن یمین 51شمارهٔ ۵۴۶: هرگز دهنت ایصنم سیم سرین 52شمارهٔ ۵۴۷: یا رب بچه موجب بمن بیسر و بن 53شمارهٔ ۵۴۸: دی گفت مرا یکی که ای عهد شکن 54شمارهٔ ۵۴۹: دوری ز من ای یار پسندیده من 55شمارهٔ ۵۵۰: خواهی که شوی با طرب و عیش قرین 56شمارهٔ ۵۵۱: هستم ز خیالت ای بت سیم سرین 57شمارهٔ ۵۵۲: در وصف تو هر چند زبان گفت سخن 58شمارهٔ ۵۵۳: باد سحری دوش من و یک دو سه تن 59شمارهٔ ۵۵۴: دی بر سر خاک دوستی دلبر من 60شمارهٔ ۵۵۵: نتوان سخن از دهان تنکت گفتن 61شمارهٔ ۵۵۶: با نرگس جادوی تو گفت ابن یمین 62شمارهٔ ۵۵۷: رفتم بشما هنوز مایل دل من 63شمارهٔ ۵۵۸: گه آتش غم شعله زند در دل من 64شمارهٔ ۵۵۹: شاها چو نمیتوان گرفتن کم نان 65شمارهٔ ۵۶۰: چون زلف بنفشه را صبا داد شکن 66شمارهٔ ۵۶۱: هر چند بود کعبه اسلام کنون 67شمارهٔ ۵۶۲: گر هست کسیکه حکم او هست روان 68شمارهٔ ۵۶۳: در دیده دریا وشم آنجان جهان 69شمارهٔ ۵۶۴: خواهم در زهد را ازین پس بستن 70شمارهٔ ۵۶۵: مائیم ز جور فلک آینه گون 71شمارهٔ ۵۶۶: جان باید و نان و نان نباید بیجان 72شمارهٔ ۵۶۷: لعلت بشکر خنده همیبارد جان 73شمارهٔ ۵۶۸: چون عاقبت الامر بباید مردن 74شمارهٔ ۵۶۹: تا رفت ببرج آتشی کوکب من 75شمارهٔ ۵۷۰: یکچند چراغ آرزوها پف کن 76شمارهٔ ۵۷۱: ای مونس چشم من خیال رخ تو 77شمارهٔ ۵۷۲: ای قبله عشاق جهان ابروی تو 78شمارهٔ ۵۷۳: هم کار دلم بجان رسید از غم تو 79شمارهٔ ۵۷۴: ای صبح امید من چو شام از غم تو 80شمارهٔ ۵۷۵: نائی که سخن بود روان از لب او 81شمارهٔ ۵۷۶: ای گشته خجل زهره ز چنگ خوش تو 82شمارهٔ ۵۷۷: از دولت مخدوم جهان و فر او 83شمارهٔ ۵۷۸: دانی صنما که بر چه سانم بیتو 84شمارهٔ ۵۷۹: ای زلف ترا حلقه و خم تو بر تو 85شمارهٔ ۵۸۰: فرزند حسن ایدل و جانم با تو 86شمارهٔ ۵۸۱: ای نور دو دیده آن سزد مذهب تو 87شمارهٔ ۵۸۲: ای داده گلابرا خجالت خوی تو 88شمارهٔ ۵۸۳: تا حسن رخ تو گشت پیرایه تو 89شمارهٔ ۵۸۴: ایخنده زنان بر مه انور رخ تو 90شمارهٔ ۵۸۵: تا بر در آرزو بود منزل تو 91شمارهٔ ۵۸۶: ایدل کم این دیر کهن گیر و برو 92شمارهٔ ۵۸۷: ای مفتی شرع مکرمت خامه تو 93شمارهٔ ۵۸۸: روزیکه نبد هیچ نشان من و تو 94شمارهٔ ۵۸۹: ایدل ز سخن آنچه مرادست آن گو 95شمارهٔ ۵۹۰: ای چرخ فلک هزار فریاد از تو 96شمارهٔ ۵۹۱: ای بس که جهان باشد و ما خاک شده 97شمارهٔ ۵۹۲: ایدل تو مپندار بجانی زنده 98شمارهٔ ۵۹۳: ایمهر رخ تو جای در دل کرده 99شمارهٔ ۵۹۴: آمد بر من زلف مشوش کرده 100شمارهٔ ۵۹۵: با عشق تو عقل را پریشانی به 101شمارهٔ ۵۹۶: دائم سخن از صدق و صفا گفتن به 102شمارهٔ ۵۹۷: ای ابروی چون کمان تو پیوسته 103شمارهٔ ۵۹۸: دلدار من آنحوروش امروز بگاه 104شمارهٔ ۵۹۹: از مال تو سائلان نکاهند بده 105شمارهٔ ۶۰۰: دلدار مرا دید پریشان گشته 106شمارهٔ ۶۰۱: هر کو نظر افکند بر آن روی چو ماه 107شمارهٔ ۶۰۲: زنهار در سرای خود پیوسته 108شمارهٔ ۶۰۳: او شاه منست و من مرا ورا بنده 109شمارهٔ ۶۰۴: کو بخت که از جهان بیابم بهره 110شمارهٔ ۶۰۵: شاهی که بود نرم دل و آهسته 111شمارهٔ ۶۰۶: شاها علم عفو تو افراشته به 112شمارهٔ ۶۰۷: تا داد بکدخدای دادار بچه 113شمارهٔ ۶۰۸: در عالم تحقیق کسی یابد راه 114شمارهٔ ۶۰۹: رویت که بر اوست مظهر لطف اله 115شمارهٔ ۶۱۰: ای خجلت ماه ختنی جان منی 116شمارهٔ ۶۱۱: ای دور شب فراق آخر بسر آی 117شمارهٔ ۶۱۲: ایدل ز جهان جان بسلامت بردی 118شمارهٔ ۶۱۳: ای بر چمن باغ هنر سرو سهی 119شمارهٔ ۶۱۴: آمد بعیادت برم آنسر و سهی 120شمارهٔ ۶۱۵: ایخواجه توئی انک چو تو گرم روی 121شمارهٔ ۶۱۶: ای جود ترا حاتم طی گشته رهی 122شمارهٔ ۶۱۷: آن بت که بود رخش بهارو باغی 123شمارهٔ ۶۱۸: ای جسته دوا از در هر بیماری 124شمارهٔ ۶۱۹: ایدل ز پی حطام دنیای دنی 125شمارهٔ ۶۲۰: از عمر ترا امید بر خور داری 126شمارهٔ ۶۲۱: ایگوهر پاک از کدامین کانی 127شمارهٔ ۶۲۲: در صورت ما جمال خود می بینی 128شمارهٔ ۶۲۳: از حال من آگهی تو ای بار خدای 129شمارهٔ ۶۲۴: آن نور که کونین بیاراست توئی 130شمارهٔ ۶۲۵: از درد دلم اکر خبر داشته ئی 131شمارهٔ ۶۲۶: آمد ز چمن باد صبا مشکین بوی 132شمارهٔ ۶۲۷: ایدل اگر آشفته یک یار شدی 133شمارهٔ ۶۲۸: از آبحیات سبزه انگیخته ئی 134شمارهٔ ۶۲۹: ای بلبل گلشن فصاحت که توئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ