شمارهٔ ۱
بجستند تاراج و زشتیش را
بآکج کشیدند کشتیش را
شمارهٔ ۲
زنی مرتن شاه را بد بلا
زن بد کنش نام او ماشلا
شمارهٔ ۳
ز فزیدیوس و ز دیفیریا
چه مایه شبه شد به لوقاریا
شمارهٔ ۴
دل دمخسینوس شد ناشکیب
کخ در کار عذار چه سازد فریب
شمارهٔ ۵
بود مرد آرمده در بند سخت
چو جنبنده گردد شود نیکبخت
شمارهٔ ۶
فکندش بیک زخم گردون ز کفت
چو افکنده شد دست عذرا گرفت
شمارهٔ ۷
بسی خیم ها کرده بود او درست
مر این خیم های و را چاره جست
شمارهٔ ۸
درآمد در آن خانۀ چون بهشت
بروز رش از ماه اردیبهشت
شمارهٔ ۹
بچشم اندرون دیده از رون اوست
بجسم اندرون جنبش از خون اوست
شمارهٔ ۱۰
به آسیب پای و بزانو و دست
همی مردم افکند چون پیل مست