به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

شاهدی

شاهدیغزلیاتشمارهٔ ۳: پر کن بدور لعل نگارم پیاله را

2020عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

پر کن بدور لعل نگارم پیاله را

تا بشکنیم توبه هفتاد ساله را

گشتند منفعل گل و سنبل به رنگ و بوی

تا برفکند ماه من از گل کلاله را

دوران دون ببین که چو خواهیم جرعه‌ای

پر میکند ز خون جگر جام لاله را

غیر از صبا چو نامه بری نیست سوی دوست

من هم دهم به باد هوا این رساله را

چون یافت شاهدی ره قانون عشق را

دیگر ز چنگ کی دهد آهنگ ناله را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲: ز روی لطف بکن بوسه‌ای حوالۀ ما 2شمارهٔ ۳: پر کن بدور لعل نگارم پیاله را 3شمارهٔ ۴: اگر نه زلف تو میبرد در پناه مرا 4شمارهٔ ۵: جز ناله نیست مونس جان دل ربوده را 5شمارهٔ ۶: به عاشقان خود بنما جمال عالم آرا را 6شمارهٔ ۷: لعل لب تو شفاست ما را 7شمارهٔ ۸: کردی ز غم آباد چو کاشانۀ ما را 8شمارهٔ ۹: باز نما به مطربان نغمۀ جان گداز را 9شمارهٔ ۱۰: هر لحظه سیل دیده به خون میکشد مرا 10شمارهٔ ۱۱: کجا شد هودج لیلی که مجنون است از ا ...11شمارهٔ ۱۲: ای خاک درت سجده گه جمله جبین ها 12شمارهٔ ۱۳: ای طاق دو ابروی تو محراب جبینها 13شمارهٔ ۱۴: مده هر دم سر آن زلف را تاب 14شمارهٔ ۱۵: خطت را بدایت به غایت خوش است 15شمارهٔ ۱۶: مرا دلیست که در وی بجز محبت نیست 16شمارهٔ ۱۷: وصف کمال حسن تو ورد دوام ماست 17شمارهٔ ۱۸: عشقت چو بقصد عقل و جان رفت 18شمارهٔ ۱۹: کدام سینه که مجروح و دل فگار تو نی ...19شمارهٔ ۲۰: خوشا دلی که به مهر وی و نشانه اوست 20شمارهٔ ۲۱: چو عقد سنبل تو عقده بر جبین انداخت 21شمارهٔ ۲۲: کسی که عشق تو ورزید با فراغ نرفت 22شمارهٔ ۲۳: بسم نبود که زلفت بقصد دین برخاست 23شمارهٔ ۲۴: قدم به پرسش من رنجه کن به رسم عیاد ...24شمارهٔ ۲۵: با لعل جان فزای تو آب زلال چیست 25شمارهٔ ۲۶: قدت سرو گفتیم و رویی نداشت 26شمارهٔ ۲۷: امروز ز نو دلبر ما خوی دگر داشت 27شمارهٔ ۲۸: دلم را جز غمت سودی نماندست 28شمارهٔ ۲۹: دل بسی گردید چون زلف تو دلداری نیا ...29شمارهٔ ۳۰: تا به تیغ ستم اندر دل من چاک انداخ ...30شمارهٔ ۳۱: از عنبرت غبار چو بر یاسمین نشست 31شمارهٔ ۳۲: چو بر دل لشکر دل از کمین ریخت 32شمارهٔ ۳۳: دلبرا در کشتن ما خود بگویی سود چیس ...33شمارهٔ ۳۴: خوش بود که تیرش به دل ما گذری داشت 34شمارهٔ ۳۵: هر سر که بوی سنبل تو در دماغ داشت 35شمارهٔ ۳۶: آنکو دل خود به خار ننهاد 36شمارهٔ ۳۷: جان ز تن رفت و دل اندر عقد گیسویت ...37شمارهٔ ۳۸: زلف و رخ تو چون شب مهتاب نماید 38شمارهٔ ۳۹: خوب رویان چو صید عام کنند 39شمارهٔ ۴۰: دانی که جان به فکر لبت در چه حال ب ...40شمارهٔ ۴۱: از کمان خانه چو خوبان سحری بگشایند 41شمارهٔ ۴۲: ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند 42شمارهٔ ۴۳: دل بی غم تو چرا نشیند 43شمارهٔ ۴۴: دیده از دیدن تو بس نکند 44شمارهٔ ۴۵: با آنکه درین سینه ز زخم تو بسی بود 45شمارهٔ ۴۶: چو جان خیال لبش در درون بگرداند 46شمارهٔ ۴۷: هر لحظه بر دلم ز تو گر صد بلا رسد 47شمارهٔ ۴۸: هر چه آن سرو ناز می گوید 48شمارهٔ ۴۹: تیرت ار پیکان خونین از جگر بیرون ب ...49شمارهٔ ۵۰: مژه‌اش صف زد و با خنجر و بس تیز آم ...50شمارهٔ ۵۱: جز تحفه جان عاشق درویش ندارد 51شمارهٔ ۵۲: در مجالس گر سخن زان لعل میگون می ر ...52شمارهٔ ۵۳: تا دل نظری به حال خود کرد 53شمارهٔ ۵۴: بهر خدنگ کز آن یار برگزیده رسد 54شمارهٔ ۵۵: چو دلبران به دل ما سه چیز می جویند 55شمارهٔ ۵۶: چون دلبران ز زلف سیه تاب می دهند 56شمارهٔ ۵۷: رخش آتشم در درون می برد 57شمارهٔ ۵۸: یک ذره بدان دهن که گوید 58شمارهٔ ۵۹: کاری ندارم در جهان جز گریه در کردا ...59شمارهٔ ۶۰: دلم پیکان او را در جگر دید 60شمارهٔ ۶۱: ترسم آن سرور خوبان ستمش یاد آید 61شمارهٔ ۶۲: عمر بگذشت بدو سال اگر باز آید 62شمارهٔ ۶۳: بر گلت از عرق گلاب افتاد 63شمارهٔ ۶۴: ز بهر تیر تو میلِ (میلم) بهر مغاک ...64شمارهٔ ۶۵: با سلسلۀ زلفی دل میل بسی دارد 65شمارهٔ ۶۶: با آنکه دل به درد تو بس دردمند بود 66شمارهٔ ۶۷: بجز کوی تو دل منزل نگیرد 67شمارهٔ ۶۸: یار بر من دود دلها میکشد 68شمارهٔ ۶۹: درد تو جان من بجز این تن نمی کشد 69شمارهٔ ۷۰: امشب دلم به فکر دهان تو تنگ بود 70شمارهٔ ۷۱: هزار شکر که جنت دوام خواهد بود 71شمارهٔ ۷۲: ترک من دیگر به غوغا می رود 72شمارهٔ ۷۳: دل دید قدت ز قامت افتاد 73شمارهٔ ۷۴: گر چه دل ز آتش هجران تو داغی دارد 74شمارهٔ ۷۵: مرا گر در نظر گلزار باشد 75شمارهٔ ۷۶: زلف مشکین را چو خوبان بر رخ زیبا ن ...76شمارهٔ ۷۷: میکشد روی دلم هر دم به مهروی دگر 77شمارهٔ ۷۸: دل را چو نیست جز غم تو همدمی دگر 78شمارهٔ ۷۹: جانا ز دل خدنگ جفا را تو باز دار 79شمارهٔ ۸۰: لعلت از کوثر به معنی پاک تر 80شمارهٔ ۸۱: تا خیال قامتت بگذاشت ما را در ضمیر 81شمارهٔ ۸۲ - در حاشیه این غزل این دو بیت را که ...82شمارهٔ ۸۳: ای دل ز خودی خود جدا باش 83شمارهٔ ۸۴: بنما طلعت موجه خویش 84شمارهٔ ۸۵: خواهم امروز عتابی بکنم با دل خویش 85شمارهٔ ۸۶: مرغ دل راست عزم مسکن خویش 86شمارهٔ ۸۷: مرا خوش است به درد خود و جراحت خوی ...87شمارهٔ ۸۸: با نی شکر بگو که ننازد به قند خویش 88شمارهٔ ۸۹: به فکر سر دهانت چو غنچه‌ام دل تنگ 89شمارهٔ ۹۰: دل ز کار و بار عالم سر به سر برکند ...90شمارهٔ ۹۱: بی تو به گلشنم نکشد دل به باغ هم 91شمارهٔ ۹۲: بی گل روی تو نبود میل سوی گلشنم 92شمارهٔ ۹۳: خونم از مستی طریق عقل را گم میکنم 93شمارهٔ ۹۴: بر خاک رهت ما سر تسلیم نهادیم 94شمارهٔ ۹۵: چو روز فرقت آن مه وداع دل کردم 95شمارهٔ ۹۶: آن جان من و روان مردم 96شمارهٔ ۹۷: چو چشم تو من فتنه جویی ندارم 97شمارهٔ ۹۸: چون در صفت آن لب شکر شکن آیم 98شمارهٔ ۹۹: از آن ساعت که روی آن بت پیمان شکن ...99شمارهٔ ۱۰۰: چرا ز درد غم یار خود بغم باشیم 100شمارهٔ ۱۰۱: خواهم که با تو قصه خود در میان نه ...101شمارهٔ ۱۰۲: به عشق آن میان شد مدتی با من سمر ...102شمارهٔ ۱۰۳: مرا گر هجر دل بر آتش است و دیده د ...103شمارهٔ ۱۰۴: تا دل به قید زلف دل آرام بسته ایم 104شمارهٔ ۱۰۵: به پیش عارض او عرض آفتاب مکن 105شمارهٔ ۱۰۶: گویا بگذشتی ز چمن با رخ گلگون 106شمارهٔ ۱۰۷: آمد نگار بر در دل دیده باز کن 107شمارهٔ ۱۰۸: ما را درون پرآتش و غافل نگار از آ ...108شمارهٔ ۱۰۹: عمر در صبر شد و وعدۀ دیدار همان 109شمارهٔ ۱۱۰: ای جان فدای جمله به شمشیر جنگ تو 110شمارهٔ ۱۱۱: تا کی کنیم آتش دل را نهان از او 111شمارهٔ ۱۱۲: دل و جگر به غم تو کباب شد هر دو 112شمارهٔ ۱۱۳: جانا به لطف خویش به ما یک سخن بگو 113شمارهٔ ۱۱۴: خوشا شب تا سحر با او نشسته 114شمارهٔ ۱۱۵: ماییم ز عشق مست رفته 115شمارهٔ ۱۱۶: اگر از دهان تو زد لاف پسته 116شمارهٔ ۱۱۷: ای نسیم از دوست اعلامی بده 117شمارهٔ ۱۱۸: خطت طعنه بر مشک و عنبرزده 118شمارهٔ ۱۱۹: تا مردمک دیده من حسن تو دیده 119شمارهٔ ۱۲۰: بگو به یار که کاشانه که می پرسی 120شمارهٔ ۱۲۱: دو زلف سرکش دلبند داری 121شمارهٔ ۱۲۲: دلا گر عشق مهروئی نداری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ