کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شاهی که در بسیط زمین حکم نافذش

    جذر اصم ز صخره صما شنیده‌اند

    صد نوبت از سیاهی گرد سپاه او

    این اشهبان توسن گردون رمیده‌اند

    تن جامه‌ایست خرقه جسم مخالفش

    کان جامه را به قد حسامش بریده‌اند

    آنجم ندیده‌اند در آفاق ثانیش

    ور ز آنکه دیده‌اند، یکی را دو دیده‌اند

    آن سایه عنایت یزدان که وحش وطیر

    در سایه عنایت او آرمیده‌اند

    در آفتاب گردش ازین سایه کی فتاد

    تا سایبان سبز فلک گستریده‌اند

    در کار زر به دور کفش خیره مانده‌ام

    تا آن دو روی را به چه رو بر کشیده‌اند

    سرویست سر فراز به بستان سلطنت

    کان سرو را ز عقل و روان آفریده‌اند

    ماران رمح سینه اعدا ز دست او

    سوراخ کرده‌اند و بدو در خزیده‌اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha