کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو این شهباز زرین بال خاور

    پرید اندر هوا با رشته زر

    هزاران زاغ زرین زنگله ساز

    بسوی باختر کردن پرواز

    به صحرا رفت لشکر فوج بر فوج

    ز یوز و باز و شاهین دشت زد موج

    سوی نخجبیر گه رفتند تازان

    رها کردند بازان را به غازان

    چو یوز او رسن بگشادی از طوق

    غزاله طوق دارش گشتی از شوق

    هژبری ناگهان برخاست از دشت

    که شیر از هیبتش روباه می گشت

    دو چشمش چون دو در در عین برزخ

    دهان و سر چو چاه ویل و دوزخ

    چو دندان گرازش بود دندان

    چو تیغ تیز روز رزم خندان

    خروشید از سر تندی چو تندر

    خروشان رفت سوی اسب قیصر

    جهان سالار جم از دور چون دید

    که شیر آمد، چو کوه از جا بجنبید

    براق گرم رو را راند چون میغ

    ببارید از هوا بر شیر نر تیغ

    هژبر جنگجو یازید چنگال

    گرفت اسب شهنشه را سر و یال

    چو شیر انداخت مرکب کرد آهنگ

    به سوی شاه و بر شه کار شد تنگ

    ملک جمشید ازین معنی بر آشفت

    عقابی کرد با زاغ کمان جفت

    خدنگ چارپر زد بر دل شیر

    خدنگش خورد و گشت از جان خود سیر

    به تیری چون ملک شیری چنان گشت

    ز هازه خاست از چرخ کمان پشت

    ز چنگال اجل قیصر امان یافت

    ز زخم ناوک جمشید جان یافت

    روان قیصر سوی جمشید تازید

    بیامد دست و بازویش بنازید

    چو قیصر چشم زخمی آنچنان یافت

    عنان از صید گه بر بارگه تافت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha