کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از سرگرمی جوابش داد شمع

    گفت: « تا کی سرزنش کردن مرا؟

    عاشقم خواندی، بلی، من عاشقم

    اشک سرخ و روی زردم بس گوا

    ز آنچه گفتی، سر فرازی می کنم

    سر فرازی هست بر عاشق روا

    سرفرازی من از عشقست و بس

    در هوایش سر فرایم دایماً

    آنچه می گویی که بنشین و بمیر

    یا سر و خود گیر و یک چندی به پا

    تا سرم برجاست نتوانم نشست

    من نخواهم مردن الا در هوا

    تا به کی گیرم سر خود زانکه هست

    از سر من بر سر من این بلا

    کار عشق و عاشقی سربازی است

    گر سر این ماجرا داری، بیا!

    در پی من شو که نتوان یافتن

    رهروان را بهتر از من پیشوا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha