کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا در جام خون دل مدام است

    برون زین می بر اهل دل حرام است

    می ام عشق است و جز سودای آن می

    گر آید در سرم، سودای خام است

    هر آنکس را که مهر دوست با جان

    مقابل نیست چون مه ناتمام است

    اگر کام تو آزار دل ماست

    بحمدالله دل ما دوستکام است

    شب تار من از روی تو روز است

    صباح عیش از زلف تو شام است

    مرا چشم تو کرد از یک نظر مست

    چه محتاج می و ساقی و جام است

    ملک چون ناز یار نازنین دید

    فرود آورد سر پایش ببوسید

    به زاری گفت: «ای جان جهانم

    گل باغ دل و سرو روانم

    جفا گفتی و حق بر جانب تست

    بلی کاندر وفا سخت آمدم سست

    تو این بند از برای من کشیدی

    تو این جور از جفای من کشیدی

    مرا گفتی که تا کی می پرستی

    مرا از چشم تست این عین مستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha