کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر آنگو دیده بگشاید براو چشم از جهان بندد

    ز جان یکسر برید آنکس که دل بر جان جان بندد

    مخوانم زان قد و طلعت بسوی طوبی و جنت

    بلی جائی که او باشد که دل بر این و آن بندد

    مه من سر بسر مهر است نبندد در بروی کس

    اگر بندد همان آتش بجان آن پاسبان بندد

    در میخانه خواهد محتسب بندد بفصل گل

    بپای داوری میرم که دست این عوان بندد

    گره افکنده در کارم بتی کز اشک گلنارم

    گره ها ساحر چشمانش بر آب روان بندد

    فغان عالم آشوبم نماید رستخیز حشر

    اگر سیل دو چشمم ره نه بر خیل فغان بندد

    همین نی چشم بد از یار کند عقدالنظر اسرار

    که از سر دهان او رقیبان رازبان بندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha