به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
علی صدغ لیلی تهب النسیم
از این غصه دل اوفتاده دو نیم
هر آنکس که چشم ترا دید و گفت
الا ان هذا لسحر عظیم
رقیبش بما بر سر خشم بود
قنا ربنا ذالعذاب الالیم
بهاران شد و میدمد گل ز شاخ
فدعنی و کاساً رحیقاً ندیم
چو مردم بخاکم فشانید می
لیحیی المرام العظام الرمیم
فتاده است اسرار شورم بسر
بذکری لسملی و عهد قدیم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.