کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه شوری بود یاران بر سر دل

    ز غم گوئی سرشته پیکر دل

    نریزد ساقی بزم محبت

    بجز خوناب غم در ساغر دل

    بجز سوزش نسازد هیچ باطبع

    گلستان خلیل است آذر دل

    بر آتش پارهها برمیفشاند

    مگر بال سمندر شد پر دل

    نشد افسرده ز آب هفت دریا

    چه آتش بود اندر مجمر دل

    حمل جز برج ناری نیست گوئی

    اثر هم جز وبال از اختر دل

    بسوز نار دوزخ خندد اسرار

    جهدگر یک شرار از اخگر دل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha